بسیج مرکز مدیریت
#بسم_رب_الشهداءوالصدیقین 💥امام خامنهای حفظه الله تعالی: "زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
#زندگی_نامه_طلبه_شهید #محمدرضایاقوتینژاد:
🌷سال 1347ش در روستای «زوزن» از توابع شهرستان «خواف» دیده به جهان گشود. او به علوم دینی علاقهمند بود و به همین جهت، مسیر علماندوزی خود را به سمت حوزه علمیه تغییر داد.
👨🎓محمدرضا مقدمات تا کتاب معالمالاصول را در حوزه هراتی تربت حیدریه فراگرفت و سپس برای ادامه تحصیل به مشهد رفت و در مدرسه المهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف اقامت نمود.
👌شهید یاقوتینژاد با رفتار متین و شخصیت بردبارش، سرمشق جوانان روستای زوزن بود. فردی سحرخیز و محجوب و ساکت بود. معمولاً تا از او سؤال نمیشد، لب به سخن نمیگشود. به قرائت قرآن علاقه خاصی داشت و نمازهای روزانهاش را به موقع میخواند. نسبت به اهل منزل و مادرش مهربان و رئوف بود.
🌺با توجه به فضای مناسبی که در بین خانواده و اقوام ایشان نسبت به فرهنگ جبهه و جنگ وجود داشت، محمدرضا نیز با شناخت و علاقه، خود را به عملیات کربلای دو رسانید.
✨گفته شده که او روز قبل از اعزام به دوست خود، علیرضا معصومی رحمةاللهعلیه مینویسد که من شهید میشوم و این دست خط را نگه دارید.
🌹این طلبه جوان، عاقبت در 16 شهریور 1365 با اصابت ترکش و استشمام گاز شیمیایی در منطقه حاج عمران، به درجه رفیع شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در شهر خواف، در زادگاهش و در بین مزار دوستان شهیدش محمد زنگویی و حبیبالله زنگنه دفن گردید.
بسیج مرکز مدیریت
#بسم_رب_الشهداءوالصدیقین 💥امام خامنهای حفظه الله تعالی: "زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
#زندگی_نامه_طلبه_شهید
#سیدمجیداعتمادشیخ_الاسلامی
🌷سید مجید اعتماد شیخ الاسلامی، فرزند سید محمدعلی، زاده استان مردان توحید، همدان. در سال ۱۳۴۵ غنچه وجودش در سرزمین شیران سر از خاک برآورد و راهی آسمان کمال شد. کودکیهایش در کوچه پس کوچههای ایام طی شد و نهال وجودش رشد کرد و بالید. از دل خانوادهای متدین درس دین آموخت و در زیر آسمان ولایت سرشار از شکوفههای ایمان گردید.
💕با ذوق و استعداد خدادادی درس و مدرسه را پی گرفت و سالهای تحصیل را آغاز نمود. چند سال در حوزه دروس کلاسیک به تعلیم پرداخت و پس از آن بود که هوای تحصیل در حوزه معارف دین سرسبز او را از عشق گرم ساخت.
👨🎓مدرسه عالی تربیتی و قضایی طلاب در شهر مقدس قم میعادگاه پاک این فرزند توفانی اقیانوس غیرت شد. او در جوار یاس همیشه بهار اهل بیت- علیهم السلام- گرم تحصیل وعلم آموزی بود. تهذیب و تعلیم دو بالی بود که این پرنده سبکبال را در آسمان کمال سیر میداد و حضرت معصومه-سلام الله علیها- سنگ صبور لحظههای غربت او شده بود. او با واژهها نجوا میکرد که سکوت عاشقانهاش را صدای هجوم در هم شکست.
🌹دشمن دیوانهای که چند سال بود آسمان شهر را غبارآلود کرده بود او را در هم شکست. او ندای مظلوم و غریب یاران سفر کردهاش را که در سر هوای خدا داشتند را شنید و درنگ را جایز ندید. کمر رزم بست و عزم جبهه نمود؛ او مجنون یار بود و درس و مشق همه بهانه وصل او.
جزیره مجنون در بیستم شهریور ۱۳۶۵ در اوج حرارتش در مقابل هرم عطش عشق او کم آورد؛ آنگاه که در خون پاک خود غوطهور شد.