💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۳💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۱
💠صرف نظر از اینکه در نوشتار قبلی ثابت شد که این نزاع در عمل، کم ثمر و بی حاصل است،اما بد نیست از جهت تئوری نیز این مسأله را مورد بحث قرار دهیم.
ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم به دلایل قائلین به هردو نظریه:
🔴دلایل آنها که میزان مقبولیت را شرط میدانند:
۱) اهمیت نتیجه انتخابات
۲)استناد به کلام رهبری مبنی بر لزوم توجه به نتیجه درعین تکلیفمداری.
۳)قاعده ی عقلی″دفع افسد با فاسد″ {انتخاب گزینه بد؛ بین بد و بدتر}
۴)عدم تکرار تجربه تلخ شکستهای قبلی.
🔴ادلهی آن دسته از کسانی که قائل به عدم اهمیت مقبولیت هستند و وظیفه را صرفا انتخاب اصلح میدانند:
۱)تکلیف گرایی{تکلیف←انتخاباصلح}
۲)تاکیدمقام معظم رهبری برانتخاب اصلح
۳)عدم وجود ملاک مقبولیت در سخنان امام خامنه ای بعنوان ویژگی نامزد مطلوب
۴)روایات اسلامی که دال بر لزوم انتخاب اصلح است.
۵)قاعده:«هدف وسیله را توجیه نمیکند»
🔰در این بخش به بررسی دلایل هردو طرف می پردازیم:
1⃣بله در باب اهتمام و توجه به نتیجه در دین اسلام و تفکر امامین انقلاب بیاناتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه امام خامنه ای در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»
ایشان در بخشی دیگر میفرمایند: «تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد بادنبال نتیجه بودن،وانسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید،چگونه قابل تحقق است؛برای رسیدن به آن نتیجه،برطبق راههای مشروع ومیسّر، برنامهریزی کند.»
🔻اما باید لحاظ کرد که مقصود رهبری معظم این است که درنظر گرفتن نتیجه،درصورتی مطلوب است که آن نتیجه همسو با تکلیف الهی باشد، برخلاف آنجا که عمل به مقتضای نتیجه منجر به نقض تکلیف گشته و باعث شود که از انجام تکلیف رویگردان شویم!
که در اینصورت میان تکلیف و نتیجه تعارض پیش آمده و مسلما عمل به تکلیف مقدم است براهتمام به نتیجه!
همچنانکه مقام معظم رهبری نیز درجایجای سخنانشان به همین امر تصریح فرمودند:
«تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند،کار نامشروع انجام ندهد»
درجای دیگر می فرمایند:«اگر انسان برای رسیدن به نتیجه،برطبق تکلیف عمل نکرد،وقتی نرسید،احساس خسارت خواهد کرد.»
🔻علاوه بر آن،در آموزه های دینی بارها آموخته ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی کند!»این یعنی اینکه ما در اسلام بنا نداریم که از راه های نامشروع و مسیرهایی که مهر تایید نخورده است، به سمت هدف ونتیجه حرکت کنیم.
در نتیجه از آنجا که تکلیف الهی مطابق کلام صریح ولیّ أمرمسلمین،به انتخاب اصلح تعلق یافته است،ونتیجه نیز تحت شعاع مقبولیت قرار دارد،فلذا باید تلاش کنیم برای نامزد اصلح مقبولیت سازی کنیم تا نتیجه را همسوی با تکلیف قرار دهیم واگرهم تکلیف الهی(انتخاباصلح) را درتعارض با نتیجه دیدیم،صحیح نیست که تکلیف(اصلح) را رها کرده ومسیری غیر از آن را(صالحمقبول) برگزینیم.
2⃣قاعده عقلی«دفع افسد با فاسد»
دراین قاعده گفته می شود؛از آنجا که نتیجه باتوجه به عدم مقبولیت نامزد اصلح،و بانظر به مقبولیت دونامزدی که یکی صالح است و دیگری فاسد؛ عقل حکم می کند که از میان بد و بدتر ،گزینهبد را برگزینیم.
در پاسخ به این دلیل باید عرض کرد که این قاعده زمانی جریان پیدا میکند که اولا گزینه بهتری نباشد، ثانیا تکلیف مشخصی وجودنداشته باشد!
یا اینکه تکالیف متعدد داشته باشیم و میان آنها مخیّر هستیم که یکی را برگزینیم!
درحالی که دربحث انتخابات،ولی فقیه انتخاب اصلح را بعنوان یک تکلیف الهی معرفی نموده است!
و انتخاب صالح مستلزم ترک تکلیف می باشد!
🔻به علاوه؛درسیره معصومین داریم که ایشان توجه چندانی به مقبولیت افراد نمی کردند بلکه بیشترین توجه را به صلاحیتها و ویژگی های مثبت افراد داشتند!
در این زمینه اکتفا میکنیم به ذکر یکی از وقایع تاریخی که گویای همین واقعیت است!
- پیامبر اکرم در اواخرعمربابرکتشان، ″اُسامه″ را که شخص جوانی بود و مقبولیت چندانی نداشت،بعنوان فرمانده لشکراسلام جهت جنگ باروم برگزید!
#محقق_م_د
#تحلیل
#اصلح
#صالح_مقبول
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj
💢نزاع اصلح و صالح مقبول ۳💢
✔️بررسی مسأله از لحاظ تئوری ۱
💠صرف نظر از اینکه در نوشتار قبلی ثابت شد که این نزاع در عمل، کم ثمر و بی حاصل است،اما بد نیست از جهت تئوری نیز این مسأله را مورد بحث قرار دهیم.
ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم به دلایل قائلین به هردو نظریه:
🔴دلایل آنها که میزان مقبولیت را شرط میدانند:
۱) اهمیت نتیجه انتخابات
۲)استناد به کلام رهبری مبنی بر لزوم توجه به نتیجه درعین تکلیفمداری.
۳)قاعده ی عقلی″دفع افسد با فاسد″ {انتخاب گزینه بد؛ بین بد و بدتر}
۴)عدم تکرار تجربه تلخ شکستهای قبلی.
🔴ادلهی آن دسته از کسانی که قائل به عدم اهمیت مقبولیت هستند و وظیفه را صرفا انتخاب اصلح میدانند:
۱)تکلیف گرایی{تکلیف←انتخاباصلح}
۲)تاکیدمقام معظم رهبری برانتخاب اصلح
۳)عدم وجود ملاک مقبولیت در سخنان امام خامنه ای بعنوان ویژگی نامزد مطلوب
۴)روایات اسلامی که دال بر لزوم انتخاب اصلح است.
۵)قاعده:«هدف وسیله را توجیه نمیکند»
🔰در این بخش به بررسی دلایل هردو طرف می پردازیم:
1⃣بله در باب اهتمام و توجه به نتیجه در دین اسلام و تفکر امامین انقلاب بیاناتی وجود دارد؛ ازجمله اینکه امام خامنه ای در بخشی از بیاناتشان می فرمایند:«این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست.»
ایشان در بخشی دیگر میفرمایند: «تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد بادنبال نتیجه بودن،وانسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید،چگونه قابل تحقق است؛برای رسیدن به آن نتیجه،برطبق راههای مشروع ومیسّر، برنامهریزی کند.»
🔻اما باید لحاظ کرد که مقصود رهبری معظم این است که درنظر گرفتن نتیجه،درصورتی مطلوب است که آن نتیجه همسو با تکلیف الهی باشد، برخلاف آنجا که عمل به مقتضای نتیجه منجر به نقض تکلیف گشته و باعث شود که از انجام تکلیف رویگردان شویم!
که در اینصورت میان تکلیف و نتیجه تعارض پیش آمده و مسلما عمل به تکلیف مقدم است براهتمام به نتیجه!
همچنانکه مقام معظم رهبری نیز درجایجای سخنانشان به همین امر تصریح فرمودند:
«تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند،کار نامشروع انجام ندهد»
درجای دیگر می فرمایند:«اگر انسان برای رسیدن به نتیجه،برطبق تکلیف عمل نکرد،وقتی نرسید،احساس خسارت خواهد کرد.»
🔻علاوه بر آن،در آموزه های دینی بارها آموخته ایم که «هدف وسیله را توجیه نمی کند!»این یعنی اینکه ما در اسلام بنا نداریم که از راه های نامشروع و مسیرهایی که مهر تایید نخورده است، به سمت هدف ونتیجه حرکت کنیم.
در نتیجه از آنجا که تکلیف الهی مطابق کلام صریح ولیّ أمرمسلمین،به انتخاب اصلح تعلق یافته است،ونتیجه نیز تحت شعاع مقبولیت قرار دارد،فلذا باید تلاش کنیم برای نامزد اصلح مقبولیت سازی کنیم تا نتیجه را همسوی با تکلیف قرار دهیم واگرهم تکلیف الهی(انتخاباصلح) را درتعارض با نتیجه دیدیم،صحیح نیست که تکلیف(اصلح) را رها کرده ومسیری غیر از آن را(صالحمقبول) برگزینیم.
2⃣قاعده عقلی«دفع افسد با فاسد»
دراین قاعده گفته می شود؛از آنجا که نتیجه باتوجه به عدم مقبولیت نامزد اصلح،و بانظر به مقبولیت دونامزدی که یکی صالح است و دیگری فاسد؛ عقل حکم می کند که از میان بد و بدتر ،گزینهبد را برگزینیم.
در پاسخ به این دلیل باید عرض کرد که این قاعده زمانی جریان پیدا میکند که اولا گزینه بهتری نباشد، ثانیا تکلیف مشخصی وجودنداشته باشد!
یا اینکه تکالیف متعدد داشته باشیم و میان آنها مخیّر هستیم که یکی را برگزینیم!
درحالی که دربحث انتخابات،ولی فقیه انتخاب اصلح را بعنوان یک تکلیف الهی معرفی نموده است!
و انتخاب صالح مستلزم ترک تکلیف می باشد!
🔻به علاوه؛درسیره معصومین داریم که ایشان توجه چندانی به مقبولیت افراد نمی کردند بلکه بیشترین توجه را به صلاحیتها و ویژگی های مثبت افراد داشتند!
در این زمینه اکتفا میکنیم به ذکر یکی از وقایع تاریخی که گویای همین واقعیت است!
- پیامبر اکرم در اواخرعمربابرکتشان، ″اُسامه″ را که شخص جوانی بود و مقبولیت چندانی نداشت،بعنوان فرمانده لشکراسلام جهت جنگ باروم برگزید!
#محقق_م_د
#تحلیل
#اصلح
#صالح_مقبول
┄┅┅┅🇮🇷@basijnews_brj🇮🇷┅┅┅┄
#خبرگزاری_بسیج_بروجرد
https://eitaa.com/basijnews_brj