eitaa logo
خبرگزاری بسیج حوزه حضرت زینب سلام الله علیها کاشان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
668 دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
180 فایل
🌐 تنها مرجع رسمی از مستندات وعملکرد پایگاههای حوزه حضرت زینب س https://eitaa.com/basijnews_hazratzeynab 📢 ارتباط با مدیر کانال جهت تبادل انتقادات و پیشنهادات @tahasb253
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله النور 20اردیبهشت 1400 هر کنشی یک واکنشی، هر تلاشی یک موفقیتی، هر عمل سرانجامی، هر سختی آسانی، هر رفعتی درجه ای از صعود، هر حرکت برکتی دارد. مهندسی نظامند توحیدی اینگونه است. که برای هر دوره ای برای بازگشت انسانی به اصل خود در بازار شلوغ دنیایی ابزاری قرار می دهد تا این چرخه به سرانجام برسد. در قانون مسلمانی ماه رجب، شعبان، رمضان،غدیر، محرم و....قرار داده است، تا انسان به جایگاه اصل خود برسد. ماه رجب از همنشینی با خدا «أنا جليس من جالسني» شروع و در ادامه ماهِ مناجات شعبان «وَاسْمَعْ دُعائِى إِذا دَعَوْتُكَ، وَاسْمَعْ نِدائِى إِذا نادَيْتُكَ، وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَيْتُكَ،فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ..» بعد از همنشینی صدای بنده اش را بیشتر می شنود و در حدی بالاتر بنده اش بسویش فرار میکند. رتبه ی قرب به توحید در ماه رمضان بالا و بالاتر می رود. در ادعیه ی 30 روزه رمضان و شبهای قدر گام به گام نزدیکتر و تا حد اعلی بندگی تا روز خود شکوفایی عید فطر می رساند. پروسه ی مهندسی خداوند برای تقرب بسیار شکیل است. «وَ یَا مَنْ یَجْتَبِی صَغِیرَ مَا یُتْحَفُ بِهِ وَ یَشْکُرُ یَسِیرَ مَا یُعْمَلُ لَهُ، »صحیفه سجادیه دعای 46، و ای کسی که تحفه خردی را که به او داده می‌شود، برمی گزیند. همان که کم را میخرد و اندک ها را نیز سپاس می دارد. خدا خداست و خصلت خدایی همینگونه است. 👇ادامه دارد...
26 مرداد ققنوس های وطن همه آمده بودند، کوچک و بزرگ، آسمان آغوش گشوده، خورشید پر حرارت، سَرو ها در حال قیام، گلدسته ها و مناره ها سرود آزادیِ آزادگان را سر داده اند. کوچه ها بسته به آذین، بوی اسپند و گلاب، چشم های منتظر به راه، اشکهای شوق روان، ذکر حمد خدا بر زبان، دلهای پر تپش را تسکین می دهد. او می آید.. اشکهای شوق بر بومِ کوچه های خاکی می چکد و بوی خاکِ تربت می آید. مسافرانِ ندیده حرمِ دوست(حسین علیه السلام) ، بر بال ملائک سوار می آیند. لحظه ی های انتظار به تپش افتاده، عقربه های ساعت گیر کرده اند.. نگاهها خیره به راه، مهره های تسبیح پدران سرعت گرفته، سیلِ جمعیت کلافه شده است از انتظار.. او آمد.. دسته های گل با گل صلوات محمدی نثارش می شود. بر بلندای سکویی هدایتش می کنند تا راز خاطراتش را بازگو کند. لبخند آرامی بر لبانش نشسته است، گودی چشمانش، سیاهی و کبودی چهره اش، لباس خاکی اش، شانه های لاغر و افتاده، چشمان سربه زیر و.. حاکی از اسارت را فریاد میزند. دلتنگی به پایان می رسد، همه خوشحالند، لبخند ها زیباتر می شوند گرد و غبار اسیری را از تنش می تکانند، همه از خاطراتشان می گویند و می گوید. اما دلتنگی آنها پایان ناپذیر است، آن روز از نامردی بعثی ها دیدند و امروز از بی غیرتی و بی حیایی و بی کفایتی... دلگیرند. رنج آن سفر عقده ای شده در آشیانه ی قلبشان.. درمانشان در دستان منتظَر است. ای سرو قامتان، یادتان جاوید و نامتان ماندگار. 26 مرداد روز آزادی آزادگان تقدیم به آزادگان وطن مخصوص تقدیم به آزادگان سرافراز راوند، (حاج حسین رفیعی، سید مجتبی حسینی، آقا رضا مهدوی و...)