eitaa logo
پایگاه بسیج شهید آوینی خواهران
523 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
929 ویدیو
30 فایل
بسیج لشکر مخلص خداست ارتباط با ادمین : @basijshahidaviniiadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 بهش می گفتن امّ الشهدا آخه سه تا از بچه هاش و یه برادر و یه دامادش رو برای اسلام داده بود هیچ وقت عصبانے ندیدیمش جز یه بار اونم یه روز عصر بود که همگی توی حیاط نشسته بودیم مامان از خستگی خوابش برد ما هم بے سر و صدا آماده شدیم که برای نماز مغرب بریم مسجد وقتے داشتیم از دَر می رفتیم بیرون ، پا شد و خیلی بلند « استغرالله » و « لا اله الا الله» گفت و با عصبانیت پرسید: پس چرا بیدارم نکردین؟ گفتیم:آخه خسته بودی ما هم دلمون نیومد بیدارت کنیم ! همونطور که داشت وضو می گرفت گفت : من همه زندگیم به نماز اول وقته نمی خوام باشم تا حالا به هیچ دلیلی نماز اول وقت رو ترک نکردم .
🥀💐🌷🌴🌷💐🥀 مادرمان سخت مریض بود و حاج‌قاسم برای یک ماموریت حساس باید به سوریه می‌رفت و تاکید بر این بود که شهید سلیمانی در این ماموریت حضور داشته باشد. لحظه خداحافظی حاج‌قاسم با مادر صحنه عجیبی بود؛ حاج‌قاسم در مقابل مادر زانو زد، سر را روی زانوی مادر گذاشت و گفت «مادر حلالم کن». شهید سلیمانی مجدداً پیش مادر برگشت و در کنار مادر خوابید و او را بغل کرد، سر مادر را بر روی دستش گذاشت و او را نوازش کرد. حاج قاسم سه مرتبه به سمت حیاط رفت و برگشت پیش مادر، همه دم در منتظر حاج قاسم بودند. وقتی مادر به رحمت خدا رفت مانده بودم چگونه خبر فوت مادر را به حاج‌قاسم بدهم، زنگ زدم و گفتم که حال مادر خوب نیست. حاج‌قاسم بعد از اینکه آقای قالیباف خبر فوت مادر را به ایشان دادند به من زنگ زد و گفت برای کسی مزاحمت ایجاد نکنید و وقتی من برگشتم جنازه مادر را به خانه بیاورید. حاج قاسم در خانه وداع عجیبی با جنازه مادر داشت، او را می‌بوسید و اشک می‌ریخت؛ شهید سلیمانی عاطفه زیادی نسبت به خانواده به‌ویژه نسبت به مادر و پدرم داشت. راوی : شادی روح و
📚 🌟عنوان:درگاه این خانه بوسیدنی است🌟 ✍🏻به قلم:زینب عرفانیان 🖨ناشر:شهید کاظمی 📓قالب کتاب:خاطرات 📖تعداد صفحات:۲۴۰ 💠📜💠📜💠📜💠📜💠📜💠 ” شرح حال زنی از شیرزنان روزهای دفاع_مقدس است..🍃 خاطرات یکی از مادران مرد آفرین، از جگرگوشه‌هایش.. بچه‌هایی که قد کشیدند، مرد شدند و به رسیدند.🕊 بچه‌هایی که هر کدام یک دنیا خاطره و کتابند..کتابی سرشار از روایت‌های بارانی و آسمانی.. روایت‌های ناب .. این کتاب به روایتی ست جذاب و خواندنی از بانو “فروغ منهی” مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور که به قلم توانای خانم زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده است..✨ 📜💠📜💠📜💠📜💠📜💠📜 👇 دسترسی به کتاب👇 @ketabkhon78 📚 @ketab_Et