▪️"مدرسه خوب برای پسرم پیدا نکردیم رفتیم یه مدرسه زدیم."
همه ایران باید جلوی تلویزیون سرپا وا میستادند و برای همین یک جمله همسر آقای حداد عادل، ساعتها کف مرتب می زدند.
▪️همسر آقای حداد عادل یک فرد نیست. یک #ژانر است. یک ژانر رایج از مدیران جمهوری اسلامی که بعد از انقلاب سرکار آمدند.
▪️از همسر آقای ولایتی بپرسید احتمالا میگوید "بیمارستان خوب پیدا نکردیم رفتیم چندتا بیمارستان خصوصی زدیم." همسر آقای هاشمی میگوید "کنکور سخت بود. دانشگاه پولی خوب برای دخترم پیدا نکردیم دانشگاه آزاد زدیم."
▪️همسر فیروزآبادی میگوید "وضع مسکن داغون بود. یک نامه زدیم یک ملک مصادرهای گرفتیم عجالتا مشکل خودمان را حل کردیم." آقای هاشمی رفسنجانی میگوید "وضع اشتغال جوانان داغون بود. اجمالا یک نامه زدیم وزیر نفت فعلا مشکل اشتغال مهدی را حل کرد."
▪️همسر داداش آقای جهانگیری یحتمل می گوید "بانک ها درست و حسابی به کار مردم رسیدگی نمیکردند. مجبور شدیم برای خودمان یک بانک بزنیم."
و همسر ایده پرداز #شهرک_محلاتی هم احتمالا خواهد گفت "وضع محلههای تهران داغون بود. برای فرزندانمان نگران بودیم. برای خودمان یک شهرک زدیم"
▪️همه درد کشور همین است. هیچ جملهای ازین دقیقتر نمیتوانست وضع ما را آسیب شناسی کند.
▪️ژانر #مدیران_رایج به جای اینکه به فکر جامعه باشند و با خودشان عهد کنند اینقدر مستاجر و بی مدرسه و گرفتار در بیمارستان دولتی میمانیم تا مشکل را جوری حل کنیم که همه جامعه از آن بهره ببرند همانموقع که بر صندلی مدیریت تکیه زده بودند چنان دنبال حل کردن مشکل خودشان رفتند و سفره شان را از مردم جدا کردند که انگار همه چیز هنوز دست ساواک است.
▪️به خاطر همین است که حالا خیلی از مشکلات شان حل شده ولی ما ماندیم و مشکلات جامعهای که سرجایش هست. ظاهرا با تعاریف باسمهای رایج #هموطن هستیم ولی #هم_درد و #هم_سرنوشت نیستیم. به قول معروف ما دیگر حرف هم را نمیفهمیم/سپاه سایبری