eitaa logo
بصیر
393 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
7.5هزار ویدیو
536 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ ناگفته هایی از آنچه در ماجرای "مهسا ژینا امینی" پنهان ماند 🔸 سندیکای خبری یهود: اگر کار را تمام نکنید غرب شکستی تاریخی از ایران خورده است 🔸 همه چیز درباره دستوراتی که مو به مو در ایران اجرا شد... ۱۴۰۲/۲/۲۲ 🔺 هشت ماه از پروژه ی "ژینا" میگذرد. پروژه ای که هیچ وقت در خصوص آن به طور ویژه ای با افکار عمومی صحبت نشد. به طوری که برخی تصور میکنند شاید یک اعتراض برای حجاب بوده و برخی تصور میکنند که رفتاری براندازانه بود که بروز کرد و برخی دیگر آن را به نسلی ربط میدهند که نیاز دارد انرژی خود را تخلیه کند و ... همه ی اینها در حالی است که بر اساس شواهد موجود آنچه رخ داد یک کودتایِ 28 مردادِ به روز شده بود که میرفت تا کار ایران را تمام کند. مسئله ی اصلی البته اینجاست که این مهم دست پخت اندیشکده هایی بود که خروجی خود را به مراکز تصمیم ساز میدادند تا از طریق راه های مختلف در ایران پیاده و عملیاتی شود... 🔺 امشب برای اثبات این مهم دو نمونه از محتواهای تولید شده در اوج نا آرامی ها توسط اندیشکده های غربی که مو به مو در ایران پیاده شد را مرور خواهیم کرد. این بخش را با دقت بخوانید: مبارزه مسلحانه شاید در مناطق سنتی قبیله‌ای که بسیاری از مردم سلاح دارند، از جمله مناطق تحت سلطه اقلیت‌های قومی مانند مناطق مرزی، کردها، بلوچ‌ها و عرب‌ها مجاز باشد. برخی استدلال می‌کنند که مقاومت در یکی از این مناطق می‌تواند به انتشار زنجیره ناآرامی‌ها کمک کند و مناطق دیگر را تحریک کند. این استدلال می تواند از جهاتی قابل اعتنا باشد و به پیشبرد اعتراضات در داخل ایران کمک کند. آنچه خواندید خروجی گزارشی است که اندیشکده ی واشنگتن در آذرماه سال 1401 و کمی بعد از آغاز موج ژینا مهسا امینی تجویز کرده است. 🔺 نمونه هایی از این تجویز ها که بخشی از آنها روی خروجی رسانه ها رفته یا به بیرون درز پیدا کرده بسیار زیاد است. در ادامه شاید مرور این نمونه خوب باشد: اگر آذربایجانی‌ها را در داخل ایران تقویت و تحریک کنیم در نهایت آنها می‌توانند از سلطه ایران استقلال پیدا کرده و در کنار عرب‌ها، بلوچ‌ها، ترکمن‌ها و بسیاری از مردمان دیگر، کشور خود را ایجاد کنند. آنچه خواندید در آبان ماه سال گذشته و حدود یک ماه بعد از ماجرای ژینا مهسا امینی روی خروجی سندیکای خبری یهود رفته است. 🔺 به دو نکته دقت کنید. ابتدا مسئله ی آذربایجانی ها ! حداقل ده ها مقام صهیونیست را میتوان نام برد که در ایام اخیر کنار مرز ایران و باکو آمده و عکس یادگاری گرفته اند. همچنین ده ها نمونه از اظهارات مقامات رژیم مافیایی باکو را میتوان مثال زد که علیه ایران اظهار نظر های گستاخانه کرده اند. از جلسات پر شمار تجزیه طلبانه در باکو هم حداقل چندین نمونه میتوان مثال زد... مسئله ی اصلی تر البته بخش دوم این گزارش است. با دقت ببینید: آمریکا و غرب باید از این فرصت که بهترین فرصت برای تغییر نظام از زمان انقلاب اسلامی است، استفاده کنند. اگر تغییری در نظام اتفاق نیفتد، این موضوع یک شکست بزرگ برای قدرت‌های غربی خواهد بود. 🔺 در واقع بر اساس آنچه اندیشکده ها میدیدند ، یک فرصت استثنایی برای رقم زدن یک جنگ داخلی تمام عیار در ایران بود. شاید برای برخی سوال شود که چرا این قدر صریح از عبارت "جنگ داخلی" استفاده میکنیم؟ ماجرا ساده است. به ابتدای گزارش که از ضرورت مسلحانه شدن آشوب ها حرف زده شد توجه کنید... یک نکته نباید فراموش شود: همزمانی که کشور درگیر آشوبها بود و عده ای صریح و علنی در حال ثانیه شماری برای پایان دادن به کار ایران بودند و در شرایطی که برخی تمامی مهره های پنهانِ خود را سوزانده بودند، این به افکار عمومی مخابره میشد که آنچه می بینید صرفا یک اعتراض به مسئله ی حجاب است و هیچ کشور خارجی پشت آن نیست. 🔺 غافل از اینکه طبق اعتراف سندیکای خبری یهود ، این یک فرصت استثنایی بود که غرب با از دست دادنش اثبات کرد که برابر ایران شکست خورده است. هشت ماه گذشته در ایران "جنگ احزاب" رخ داد. نبردی که قرار بود ایران را در هم بشکند اما حالا تمامی عوامل میدانی اش به جان یکدیگر افتاده و پایتختِ گردانندگانش غرق در آشوب شده است. اگر ایران اهمیت افزایش سطح سواد رسانه ای مردمانش را فهمیده و اگر میداند که برافروخته شدن مجدد این فتنه چندان بعید نیست پس ضروری است درباره این فتنه و عوامل روسیاه آن بیشتر برای افکار عمومی گفته شود...
♦️ ایران در اندونزی دقیقا به دنبال چیست؟ 🔸 گام های مهم برای پیدا کردن دوستان جدید در جهان جدید 🔸 از آفریقا تا شرق آسیا، زمینه برای حضور در نظم جدید در حال فراهم شدن... ۱۴۰۲/۳/۳ 🔺 کمتر از دو سال، هجده ماه، نهایتا پنج سال اینها زمان هایی است که چهره های مطرح در غرب برای مدیریت خود برای جلوگیری از وقوع یک فاجعه برای خود در حوزه ی حکومت داری مطرح کرده اند. فارغ از اینکه چقدر با ریل گذاریی جدیدی در دنیا فاصله داشته باشیم و تا چه حد به نظم جدید جهان نزدیک باشیم یک واقعیت برای همه عیان شده است: باید فکری کرد... این روزها هرکشوری که در حال زندگی کند و برای نظم جدید فکری نداشته باشد قطعا با مشکلاتی اساسی رو به رو خواهد شد. 🔺 با در نظر گرفتن همین مهم و با توجه به جهانی چند قطبی که پیش روی ماست؛ ایران خیلی وقت است حضور در آفریقا، حضور در شرق آسیا بررسی همکاری های مشترک با کشورهای مختلف و همچنین ترمیم برخی روابط سابق را در دستور کار قرار داده است. همه ی اینها یک ضرورت است تا در جهان بعدی بتوان با در نظر گرفتن کشورهایی که میتوانند قدرت های نو ظهور باشند، با همه توان ظاهر شد. حضور ایران در اندونزی و استقبال فوق العاده گرم مردم و مسئولان از رئیس جمهور این کشور نشان میدهد که میتوان این کشور را از جمله ظرفیت هایی دانست که باید به باز تعریف همکاری با آن فکر کرد. 🔺 اندونزی از جهاتی یک کشور ضد صهونیستی است که اخیرا با پرداختن هزینه در قالب از دست دادن حق بازی های جام جهانی زیر ۲۰ سال آن را به اثبات رسانده است. این کشور از جهاتی دیگر کشوری است که حداقل از سال ۲۰۰۰ به بعد به عنوان کشوری نزدیک به آمریکا محسوب شده است. کشوری که ارتباطش با آمریکا در دوره اوباما اوج گرفته، در دوره ترامپ تا حدودی محدود شد و همچنان ادامه دارد. بدیهی است که همکاری مشترک با کشوری مسلمان که حدود ۳۰۰ میلیون جمعیت دارد با این مواردی که مرور شد ظرافت های خاص خود را دارد. 🔺 اندونزی به دلیل پیشرفت های ویژه در حوزه ساخت هواپیماهای مسافر بری و نظامی و همکاری مشترک در پروژه های مشابه با کره جنوبی میتواند کشوری جذاب برای ایران باشد. ایران نیز در حوزه ساخت نیروگاه، ساخت برخی تسلیحات نظامی خاص، مبارزه با تروریست های تکفیری (که اندونزی در آستانه ی رو به رو شدن با تهدیدِ آنهاست) میتواند برای این کشور جذاب باشد. علاوه بر صد ها حوزه که دو کشور میتوانند در آن با یکدیگر همکاری کنند، این کشور میتواند دریچه حضور ایران در شرق آسیا به جهت همکاری مشترک با دیگر کشورها نیز باشد... 🔺 اندونزی را میتوان از قدرت های نو ظهوری دانست که به بر اساس شواهد و اعتراف کارشناسان در آینده ی پیش رو میتواند وزن قابل ملاحظه ای در نظم پیش روی جهان داشته باشد... در تمام طول این سالها تلاش های ویژه ای صورت گرفت تا ایران در حوزه بین الملل سرخورده و منزوی شود. حضور در اندونزی و کشورهای مشابه و تعریف همکاری های مشترک اثبات کرد، فرصت های بسیاری وجود دارد که با تمرکز بر آنها میتوان آینده را بیش از سطح تصور مثبت دیده و در جهت محقق کردن آن تلاش کرد...
♦️ بسیار مهم / تذکر رهبر ایران به جواد ظریف که اگر گفته نمیشد امروز هایپرسونیک نداشتیم 🔸بازی هوشمندانه رهبر ایران در مذاکرات که غرب درکی از آن نداشت 🔸 چرا مسئله هایپرسونیک ها بی حد برای ایران مهم است؟ . 🔺روز گذشته ایران به طور رسمی از موشک ابر فراصوت یا موشک هایپرسونیک خودرونمایی کرد. موشکی که از ویژگی های آن در رسانه ها مفصل شنیده اید. یک مسئله ی جدی و مهم درباره این موشک وجود دارد و آن این است : اگر شما موفق به دستیابی به الیاف کربن نشده باشید دست یابی به این موشک غیر ممکن است. ایران از سال ۹۳ موفق به دست یابی به این مهم میشود. 🔺 مسئله مهم البته این بوده که این الیاف در سانترفیوژها هم کارایی داشته و از این بابت بحثش در مذاکرات همواره مطرح میشده است. سال ۹۵ زمانی که تیم مذاکره کننده هسته ای برای گفتگو با طرف غربی عازم میشود ، رهبر ایران بر یک نکته به شکلی اساسی تاکید میکند : هیچگونه محدودیت در حوزه الیاف کربن را نباید بپذیرید. آن موقع تصور خیلی ها این بوده که احتمالا رهبر ایران دارد موضوع را پیرامون سانتفیوژ ها یادآوری میکند در صورتی که ماجرا فراتر بود. ایران بر روی مسئله ی موشک ها به شکل ویژه ای متمرکز شده بود و به الیاف کربن (که در ساخت بدنه های جاذب امواج رادار و همچنین تیغه های جاذب حرارت" کارایی ویژه دارند و برای کاهش تشعشع فروسرخ حاصل از فعالیت موتور استفاده میشوند) به شدت نیاز داشت. 🔺 آن موقع بدون آنکه کسی به این مسئله حساس شود رهبر ایران صرفا یک تذکر درباره الیاف به تیم مذاکره کننده میدهد. مسئله ای که بدون آنکه توجه کسی به آن جلب شود پی گرفته شده و در نهایت خودش را در ساخت موشک های هایپرسونیک ایران به نمایش میگذارد. حالا و پس از گذشت حدود 9 سال از آن هشدار ، ایران به شکلی رسمی تر و علنی تر از موشک هایی که دستاورد همین در نظر گرفتن حساسیت هاست رونمایی کرده است. 🔺اما چرا هایپرسونیک ها برای ایران مهم است و ایران از آنها در کدام بخش از پازل خود استفاده خواهد کرد؟ هنوز مشخص نیست که ایران در دکترین نظامی خود برای محقق کردن کدام هدف بر روی ابرفراصوت ها حساب کرده اما یک مسئله درباره این موشک ها وجود دارد. تصور کنید شما میخواهید از غزه به تلاویو موشک شلیک کنید. 🔺 انبوهی از پرتابه ها به پرواز در می آید تا گنبد اهنین مشغول بعضی شود و بعضی دیگر عبور کند. این یک راه برای عبور از سد سامانه است. اما آیا اگر خودِ سامانه از کار بیفتد ، امکان صد در صدی موفقیت در شلیک ها وجود نخواهد داشت؟ برای مثال موفقیت هزار شلیک از هزار شلیک ... در دیگر موارد هم وضعیت مشابه است. 🔺 تصور کنید میخواهیم ده ها موشک و پهپاد به سمت یک مرکز بفرستیم. میشود با تعدادی سامانه را مشغول کرد تا بقیه به هدف برسند. البته یک راه دیگر هم وجود دارد. سامانه را بزنی تا همه با خیال راحت به هدف برسند....
♦️ضربه ای که داغ ضربات عراق را برای منافقین زنده کرد 🔸 فرآیند ۱۷ ساله ایران برای خلع سلاح یک فرقه و تنبیه آن 🔸آلبانی چه طور سر عقل آمد؟ ۱۴۰۲/۳/۳۱ 🔺 بعد از پایان جنگ تحمیلی بود که ایران با اعزام چند جنگنده به عراق، پادگان اشرف را زیر ضربه برد تا یادآوری کند که نه خیانت آنها را فراموش کرده، نه از این خیانت کوتاه آمده، نه حضورشان در مرزهای ایران را تحمل کرده و نه از این مهم عقب نشینی خواهد کرد. در یکی از عملیات ها که جنگنده به سمت عراق بلند می‌شوند، پدافند حزب بعث عراق جنگنده ایرانی را که به سمت پادگان منافقین رفته بوده و ضربه ای مرگ بار وارد کرده بوده مورد هدف قرار می‌دهد. 🔺 با این وجود حملات تمام نشده و تداوم می یابد تا جایی که ایران موفق به ساخت موشک های شهاب شده و آنها را روی سر منافقین امتحان کرده و به تداوم حملات همچنان ادامه می‌دهد... این روند از بعد از جنگ حتی تا بعد از سرنگونی صدام ادامه داشته است. پس از سرنگونی صدام، دولت عراق و گروه های مقاومت نیز اضافه شده و این حملات با تمام توان ادامه می باید. 🔺 ایران تنبيه عوامل و عناصر بازمانده از لشکر فارسی زبان صدام را تا آنجا ادامه می‌دهد که منجر به فرار آنها و ترک منطقه و فرار به آلبانی می‌شود. فرار به آلبانی را می‌توان به معنای کشیدن دندان های فرقه، خلع سلاح آنها و کیبورد به دست کردن آنها دانست. روند تقابل با فرقه از همان سالها به شکلی متفاوت تر تا به امروز تداوم پیدا می‌کند. 🔺 در تمام طول این سال‌ها فرقه همواره کوشیده تا القا کند که با تمام توان در حال مقابله با حکومت از داخل آلبانی است. ایران در این سال‌ها هشدار هایی را به این کشور داده که به دلیل نفوذ حداکثری متحده بر آن نادیده گرفته شده است. در سال‌های اخیر و پس از حملات سایبری که فرقه آن را بر عهده گرفته است اتفاقاتی علیه منافع سایبری این کشور رخ داده است. علت هم این بوده که با توجه به بر عهده گرفتن عملیات ها توسط فرقه، این رخداد ها از خاک آلبانی قلمداد و باعث شده آنها وادار به پرداخت هزینه شوند... 🔺 ادامه این روند و اختلالی که بیش از یک سال است در زندگی مردم آلبانی رخ داده این کشور را وادار کرد که اقدام علیه فرقه را عملیاتی کند. نکته جالب و قابل تامل سطح دردناک بودن این عملیات هاست که از سوی اعضای فرقه با ضربات دردناکی که از در عراق به آنها خورده شده مقایسه شده است... 🔺 آنچه در حال رخ دادن است را می‌توان آغازی دانست بر تنبیه فرقه ای که در تمام این سالها با خیانت به ایران شناخته شده است. آغاز روزهایی ترسناک برای پاتال های منافق را شاهد هستیم. ایران هیچ وقت و هرگز از خون فرزندانش کوتاه نخواهد آمد. مسئله اصلی البته اینجاست که این کشور این مهم را به صبورانه ترین شکل ممکن پیگیری می‌کند. به طوری که شاید به از کوره در رفتن هوادارانش و بی اعتماد شدن آنها منجر شود. 🔺 هدف البته اگر تامین منافع ملت ایران با صبر کلافه کننده ایران باعث می‌شود آرامشی به کار بیاید که انتقام را غافلگیرانه تر می‌کند... یک نکته در این مهم نباید فراموش شود : طولانی شدن زمان انتقام و چنین صبری باعث انتقال این پیام به دیگران می‌شود : انتقام از سوی ایران دیر یا زود دارد اما هرگز فراموش نخواهد شد. این حقیقت باعث می‌شود انگیزه برای دیگرانی که قصد ضربه به منافع ملت ایران را دارند کمتر و دست های ضربه زننده لرزان تر شود. 🔺 ما در حال انجام حساب شده ترین بازی ممکن هستیم. خیلی ها ممکن است در مدل بازی ما تشکیک ایجاد کنند. غمی نیست. حتی آنها که مردد هستند به زودی به ایران ایمان خواهند آورد...
♦️ تهدید مقامات ایرانی به ترور از سوی موساد 🔸 آخرین پروژه هایِ موفقِ موساد برابر ایران به کجا ختم شد؟ 🔸 آیا ایران، آخرین فن استاد را روی موساد پیاده خواهد کرد؟ ۱۴۰۲/۶/۲۰ 🔺 در روزهای گذشته و همزمان با نزدیک شدن به سالگرد مهسا ژینا امینی شاهد افزایش تحرکات رژیم صهیونیستی علیه ایران بوده ایم. وزیر اطلاعات رژیم با خبرنگاران وطن فروش دیدار کرده و در عین حال در بخشی از دیدار با برخی عناصر پان بلوچ عکس یادگاری گرفته تا به این شکل توجه ویژه رژیم صهیونیستی بر معتبر سازی اقدامات تجزیه طلبانه در جنوب شرق ایران را یادآور شود. 🔺 همزمان دیوید بارنیا رئیس موساد که همین چند ماه پیش هکرها حتی عکس دندان ها و دهانش را هم منتشر کرده بودند پشت تریبون قرار گرفته و با انتشار تصویری از برخی مقامات نظامی-اطلاعاتی در ایران به تهدید این افراد پرداخته است. لازم به ذکر است که این رخدادها همزمان با حمله به سفارت ایران در پاریس و هکِ تپسی این پیام را به ذهن میرساند که یک جنگ ترکیبی علیه ایران روی میز قرار گرفته که بر اساس آن "جنگ سفارت ها" و "کشف نقشه ی ترافیکی تهران" به جهتِ قفل کردن خیابان ها نیز در دستور کار قرار گرفته است. 🔺 پر واضح است که ورشکسته هایی که از خیابان صد در صد نا امید شده اند میکوشند تا به شیوه های دیگر، شوکی به افکار عمومی داده بلکه خروجی های مورد نظر خود را بگیرند. روی هر یک از موارد فوق در جای خود میتوان بحث کرد اما ما اینجا به بهانه ی تصویر اخیری که منتشر شده قصد داریم به یک نکته بپردازیم. بیایید فرض بگیریم که موساد موفق به انجام خرابکاری و ترور علیه مسئولان ایران بشود ، خروجی این ماجرا چه خواهد بود؟ 🔺 شاید بهتر باشد برای درک بهتر مسئله چند پروژه موفق موساد و پیامدهای آن را مرور کنیم. 1️⃣ مرگ با هزاران چاقو 2️⃣ ترور فخری زاده 3️⃣ ترور صیاد خدایی 4️⃣ هک پمپ بنزین های ایران 5️⃣ ادعای ربودن یک ایرانی، انتقال به باکو و اعترافگیری از وی 🔹درباره مورد اول، از یک ماه پس از بیان علنی ادعای "تلاش در جهت اجرای مرگ با هزار چاقو علیه ایران" پروژه ای در فلسطین اشغالی به اجرا در می آید که این رژیم را تا همین امروز با ده ها هزار عملیات در حوزه سایبری، میدانی و... رو به رو کرده به طوری که تا کنون راهی برای مقابله با آن نیافته اند. 🔹 درباره مورد دوم ترور شهید فخری زاده همه به یاد دارند که آنها به مانند یک قهرمان ژست گرفته و از عملیاتی مخوف با هدایت یک تیربار از طریق هدایت ماهواره ای و ... سخن گفتند، در حالی که یک هفته بعد دانشمند موشکی رژیم صهیونیستی نه با عملیاتی پیچیده که با یک کوکتل مولوتوف توسط فردی ناشناس شعله ور شد. 🔹 سومین مورد که آنها به طور موفقیت آمیز انجامش دادند ترور شهید صیاد خدایی بود که در سالگرد ترورش 13 افسر موساد در یک کشتی در اروپا غرق شده و یک افسر همزمان در فلسطین اشغالی به هلاکت رسید. 🔹 چهارمین مورد موفق هک پمپ بنزین ها در ایران بود که به هک زنجیره وار مراکز مختلف در فلسطین اشغالی منجر شد. اما موردی که از همه خنده دار تر بود ، ادعای ربودن یک ایرانی توسط موساد و انتقالش به باکو و اعتراف گیری بود که به محض بیان شدن از سوی سعودی اینترنشنال، به ربودن یک صهیونیست در عراق (که هنوز کسی از وی خبر ندارد) و یکی در آفریقا منجر گردید.... 🔺 رژیم در آستانه ی سالگرد مهسا ژینا امینی امید بسته که برخی پروژه های خرابکاری را عملیاتی کند. ایران برای صهیونیست ها (که حالا سرزمینشان بیشتر از آنکه تحت تسلط موساد و شاباک باشد ، تحت اشراف ایران است) شگفتانه ای در نظر دارد که صدایش گوش خیلی ها را کر خواهد کرد. باید منتظر ماند و دید که آیا صهاینه، مسئولیت لات بازی رئیس تروریست موساد را بر عهده خواهد گرفت یا نه
♦️ بعد از بیش از ۲۰ روز، دستاورد رژیم در جنگ جز کودک کشی چه بوده است؟ 🔸 چرا مرکز تصمیم ساز در رژیم در تعریف گامِ بعدی برای جنگ عاجز است؟ حماقت عجیب و غریب رژیم و عجز قابل تأمل از درکِ یک حقیقت واضح درباره آینده ۱۴۰۲/۸/۷ 🔺 حدود ۲۰ روز پیش یک جنگ تمام عیار در فلسطین اشغالی به راه افتاد. جنگی که فلسطینی‌ها آن را به شکلی تاریخی به صهیونیست‌ها تحمیل کرده اند. از همان روز از رئیس جمهور آمریکا تا مقامات اروپا یکی پس از دیگری به فلسطین اشغالی رفته و بر اساس تصاویر انتشاری، نیروهای دلتا، افسران و نظامیان این کشور راهی شده‌اند بلکه رژیم صهیونیستی در برابر یک شهر، توان اداره ی خود را داشته باشد. در این بیست و چند روز ، چندین حمله زمینی به غزه صورت گرفته و با شکست هایی سنگین رو به رو شده است. 🔺 بیش از ۸ هزار شهروند غزه شهید شده اند. بمباران غزه از سوی رژیم و حمله به مواضع رژیم از شمال (لبنان) و حمله به شهرهای رژیم از طریق نظامیان حاضر در غزه تداوم دارد. حالا یک سوال بسیار جدی مطرح است: دستاورد رژیم در این ۲۰ روز جنگ چه بوده و راهکارش برای تداوم مسیر چیست؟ تقریبا همه بر این باورند که صهیونیست ها رسماً به چه کنم چه کنم افتاده و ایده ای جز کودک کشی ندارند!! دلایل مختلفی برای این مهم وجود دارد اما مهم ترین دلیل این است که رژیم معمولا آغازگر جنگ ها بوده است. 🔺 یعنی در اوج آمادگی، جنگی را به حریف تحمیل کرده که طبیعتاً برایش چندین گام تعریف کرده بوده است. حالا ماجرا کاملا برعکس است. صهیونیست ها آغازگر جنگ نبوده اند و هرچه جلو تر می آیند با وجود کودکشی وضعیت برای خودشان سخت تر میشود. به طوری که این سوال جدی مطرح است: آیا ایده ای برای ادامه در رژیم وجود دارد؟ 🔺 در ساعات گذشته حملات مقاومت لبنان علیه رژیم و نظامیان آن، حملات مقاومت عراق علیه مواضع آمریکا در عراق و سوریه و تحرکات یمن جدی تر شده است. همچنین گروه های هکری بازی با روح و روان صهیونیست ها را آغاز کرده و وعده داده اند که به زودی موتور زیر ساخت های رژیم را پایین بیاورند. از ظواهر این طور بر می آید که مقاومت میخواهد رژیم را وارد مرحله بعدی این کارزار کند. 🔺 صهیونیست ها آغازگر این جنگ نبوده و برای آن آماده نبوده اند. آنها همچنین تصور دقیقی از گام های بعدی مقاومت ندارند. جالب و قابل تأمل اینجاست که ظاهرا فهمی هم نسبت به روند تحولات که در حال حرکت دادنِ رژیم با خود است هم ندارند. اتفاقات امروز حکایت از آینده ای آشفته برای رژیم دارد. باید منتظر ماند و دید که این ماجرا به کجا ختم خواهد شد....
♦️ مرگ تدریجی، ایده ی مقاومت برای سامانه های پدافندی رژیم 🔸 پرتابه‌ها قرار است قبل از ورود به مرحله‌ی بعد، ذخایر پدافندی رژیم را تخلیه کنند 🔸 یمن به چیزی فراتر از زدن فلسطین فکر میکند... ۱۴۰۲/۸/۱۷ 🔺 بیش از سی روز از جنگ رژیم صهیونیستی با شهر غزه می‌گذرد. خبر عجیب و غریبی در پایان روز ۳۳ خیلی ها را حیرت زده کرده و به فکر فرو برد. این خبر اشاره داشت به اینکه رژیم صهیونیستی قصد دارد بخشی از سامانه های پدافندی خود که به دیگر کشورها از جمله آمریکا فروخته را به مدت ۱۱ ماه اجاره کند. همین یک خط خبر کافی ست تا همه متوجه شوند صهیونیست ها در حوزه ی مدیریت آسمان و مقابله با پرتابه ها دارند به نقطه ی حساسی می‌رسند. 🔺 در حالی که هنوز جنگی آغاز نشده و حزب‌الله هنوز سراغ موشک‌های خود نرفته، صهیونیست ها با هزاران پرتابه در این ۳۳ روز رو به رو شده و نتوانسته‌اند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشند. همین باعث شده آنها وادار شوند از ترس پرتابه‌ها، توان خود در حوزه ی سامانه‌های پدافندی از جمله گنبد آهنین را در شمال (از ترس لبنان) در اطراف غزه و ایلات (از ترس یمن) متمرکز نگه دارند. این جدای از ذخایر موشک های پدافندی است که رو به پایان است. به نظر می‌رسد یمنی ها از حمله به ایلات چیزی فراتر از زدن رژیم صهیونیستی را دنبال می‌کنند. 🔺 اصابتِ یک تیر موشک به فلسطین اشغالی یک بحث است، وادار کردن رژیم صهیونیستی به اینکه چند سامانه پدافندی را به جای فعال نگه داشتن در نزدیکی مرز لبنان و غزه (از ترس یمنی ها) به جنوب منتقل کند، یک بحث دیگر...! اگر یک تیر قرار باشد شلیک بشود اوضاع مشخص است. اما اینکه هر روز و هر لحظه رژیم وادار باشد بخشی از توان پدافندی را در ایلات تمرکز نگه دارد، دستِ دیگر اضلاع مقاومت را برای زدن مراکز رژیم بازتر میکند. این دقیقا همان چیزی ست که یمن در ذهن دارد و کشورهای عربی (اردن و مصر و سعودی) برای محقق نشدنش با یمن می‌جنگند. 🔺 مسئله فراتر در این میان، این زمان است که بزرگترین و قدرتمندترین دشمن رژیم است. وقتی هر روز برای صهیونیست ها با مقابله با صدها پرتابه میگذرد، نا خواسته آتشبارهای گنبد آهنینِ رژیم در حال تخلیه ی داشته های خود هستند. این در حالی‌ست که در صورت تداوم جنگ و حرکت به سمت ورودِ سنگین وزن های حزب‌الله به میدان، ماجرا برای رژیم کاملا ترسناک و بحرانی می‌شود... صهیونِ نادان به دلیل عدم درک صحیح از بلایی که دچارش شده، در حال بازی با آتش است. از طرفی نمیتواند نبرد را متوقف کند چون گزینه ای برای پایان آتش ندارد و توقف نبرد مساوی با پیروزی قطعی غزه است. و از طرف دیگر ادامه دادن آن به صلاح نیست. تداوم وضع موجود قطعا رژیم را به سمت خسارات جبران ناپذیر هدایت خواهد کرد..
♦️ آیا ایران از بمب اتمی مستضعفان رونمایی خواهد کرد؟ 🔸 چرا مسئله ی "ابر قدرت نامتعارف بودن ایران" در فهم مسئله مهم است؟ 🔸 حماقت بزرگی که نتانیاهو در حساس‌ترین روزهای قرن رقم زد ۱۴۰۳/۲/۱۰ 🔻 سرعت تحولات در منطقه غرب آسیا بالاست که اگر برای فردا صبح هر تیتری روی خروجی رسانه‌ها برود، دیگر خیلی تعجب نخواهیم کرد. علت هم این است که هر آن چیزی که (مثبت یا منفی) اسمش را غافلگیری بگذاریم در این ۲۰۰ روز بارها و بارها رخ داده و تیتر اول رسانه ها شده است. کشتار ۳۴ هزار انسان در غزه، حمله موشکی عراق به حیفا، حمله اسرائیل به سفارت ایران، حمله ایران به پاکستان، پاسخ پاکستان به ایران، جنگ یمن و آمریکا در دریای سرخ، حمله موشکی-پهپادی ایران به فلسطین اشغالی و .... هر کدام از موارد فوق شاید اگر جداگانه حدود یک سال پیش رخ میداد ما تا همین امروز درباره اش حرف میزدیم اما حالا همه یک به یک رخ داده و آینده با همین دست فرمان هرگز قابل پیش بینی نیست. 🔻 در میان این رخدادها چند سوال حالا اذهان را مطرح میکند. 1️⃣ چرا ایران غیر اتمی به پاکستان اتمی و اسرائیل اتمی درگیر شد و برای آمریکا خط و نشان میکشد. 2️⃣ پیام این رفتار چیست؟ 3️⃣ آیا ایران به دنبال بمب اتمی است؟ 4️⃣ بمب اتمی ایران را چگونه دید و چقدر باید نگران شد؟ 5️⃣ مسئله ی سفارت ایران چقدر بر تغییر رفتار ایران اثر داشته؟ 6️⃣ در صورت دست یابی ایران به بمب آیا غرب باید هرچه مرگ و لعنت و نفرین دارد بر سر نتانیاهو بکشد؟ 7️⃣ و.... 🔻 مسئله مهمی که شاید بتواند به روشن تر شدن پاسخ سوالات فوق کمک کند این است: یک کشور از رسیدن به سلاح اتمی دقیقا میخواهد به چه چیزی برسد؟ بازدارندگی؟ بازدارندگی در برابر یک کشور اتمی دیگر؟ با کدام هدف؟ برای مثال با این هدف که اگر لازم شد بتواند از موضع بالا به آن کشور دارای سلاح اتمی حمله کند یا ضربه بزند؟ پاکستان، رژیم صهیونیستی، آمریکا هر سه اتمی هستند و ایران در حال حاضر علیه هر سه اقدام داشته است. پس به این ترتیب هرآنچه یک کشور از بازدارندگی اتمی میخواهد ایران بدون داشتن آن داشته است. و تا همینجای کار هم سوالی که مطرح است؛ این است که اعتماد به نفس ایران در سه اقدام مورد اشاره از بابت چیست؟ 🔻 ایران در حال حاضر یک ابر قدرت در حوزه سلاح متعارف است و اگر میگوید: قصد رونمایی از سلاح اتمی دارد، میتوان با در نظر گرفتن این موارد حدس زد که اظهاراتش صادقانه است. با این وجود یک مسئله می تواند باور ایران را به مسائل تغییر بدهد. آن هم کوچک ترین تعرض به خاک ایران و یا بالابردن سطح تنش با این کشور است. چیزی که نتانیاهو احمق با حمله به سفارت ایران به آزمایش گذاشت و هزینه اش را دید.... 🔻 اگرچه این توضیحات همه چیز را تا همینجا ممکن است روی کاغذ روشن کند اما فکر می‌کنم با در نظر گرفتن وقایع ۲۰۰ روز اخیر باید به خط اول برگردیم: هر تیتری می‌تواند این روزها روی خروجی رسانه ها برود.... اما یک سوال؛ اگر ایران به بمب اتمی برسد باید از ایران ترسید؟ حملات و خرابکاری های مکرر رژیم علیه ایران و صبر استراتژیک این کشور (که تاکنون به اشتباه از سوی برخی دشمنان به عنوان ترس برداشت شده) را به یاد بیاورید. تنش‌های متعدد و لفاظی‌های مکرر همسایه ها علیه ایران و ادعای امارات بر جزایر این کشور را به یاد بیاورید؟ 🔻 ایران با موشک باران اسرائیل اثبات کرد ترسی برای ورود به جنگ ندارد و پیش از این صبر استراتژیکش ترس نبوده بلکه خویشتن داری بوده است. با در نظر گرفتن این نکته و سکوت ایران در برابر لات بازی گاه و بی گاه همسایه ها (با وجود زرادخانه ی بی نظیر تسلیحاتی) باید پذیرفت که این کشور (بر خلاف و اسرائیل) از تعادل روانی بسیار بالایی در جهتِ " در غلاف نگه داشتن تسلیحاتش" برخوردار است. 🔻 پس تا همینجای کار می‌توان یقین داشت ایران حتی اگر اتمی هم بشود این سلاح خطری برای هیچکس نخواهد بود، ولو همسایه‌هایش به لفاظی‌های خود ادامه دهند.... ایران، ایران است و آن را با هیچ کشور دیگری نمی توان مقایسه کرد. ناگفته‌های بسیاری باقیست. برای روشن تر شدن همه چیز و رسیدن به پاسخ های دقیق تر باید صبور بود و آینده را به انتظار نشست....
🔻 سخنی با آن هواداران قالیباف که میخواهند به پزشکیان رای دهند؛ 🔹یارانِ رفیقِ حاج قاسم! خامنه ای را با امثال رسایی و ثابتی تنها نگذارید.... 🔹خیلی ها را در این اردوگاه لامذهب و ضدانقلاب کردند، میدان را برایشان خالی نکنید ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🔻 چند روز است در توئیتر محتواهای بچه‌های آقای قالیباف جلوی چشمم رژه می‌رود. برخی با دل شکسته بعد از توهین‌های زشت و زننده ای که به آنها به جرم حمایت از "رفیق حاج قاسم" شد در حال حمایت از جلیلی هستند. برخی دیگر اعلام کرده اند که به ستاد پزشکیان خواهند پیوست. من روی سخنم با این دسته است و از آنها میخواهم متن را تا آخر بخوانند. 🔻 رفقای عزیز؛ از سال ۹۰ که گروه تصمیم گرفت فعالیت های انتخاباتی برای ورود به مجلس را شروع کند، از آنجایی که آنها هنری نداشتند؛ چاره ای پیدا نکردند جز اینکه به بچه‌های جبهه انقلاب تهمت بزنند، شکاف ایجاد کنند و بیندازند تا به قدرت نزدیک شوند!! ما از این رفتار آنها (که بعد از انتخابات درباره‌اش صریح خواهم نوشت) به دو خروجی رسیدیم: 1️⃣ تردید و کاهش مشارکت 2️⃣ خارج شدن تعداد زیادی از چهره ها از جبهه انقلاب برخی ساکتِ فتنه لقب گرفتند و توسط "هوادارهای بچه سال" آن‌قدر فحش خوردند تا از این جبهه خارج شدند. برخی انقلابی پلاستیکی نام گرفتند و آن قدر از سوی "هوادار های خام" فحش شنیدند تا اصلاح طلب شدند. برخی ضد انقلاب شدند و برخی راه اعتدال پیش گرفتند. تک تک اینها که از دور خارج شدند برای خودشان کسی بودند. مجاهدت داشتند و به انقلاب خدمت کرده بودند اما طوری تخریب شدند که رفتند. 🔻 خروجی این رفتن ها چه شد؟ خامنه ای تنها ماند با خشک مغزها ..... آنها هر روز لجن پراکنی کردند به قیمت اینکه جبهه ی انقلاب خالی تر بشود و خامنه ای تنهاتر.... تا خودشان و به اهداف برسند. من این روزها که پیام های دوستانم را می بینم که از پیوستن به هواداران پزشکیان می‌گویند فقط به یک چیز فکر میکنم: میخواهید خامنه ای را با خشک مغزها تنها بگذارید؟ آیا قرار است شما هم بروید و جبهه انقلاب خالی تر بشود؟ شاید بگویید: نه فقط یک رای است و بس.... هرگز اینطور نیست. این خالی کردن میدان و رها کردن است. 🔻 یاران؛ راه پیروزی بر این جماعت که با کمک یک "شر خرِ مجازی" در حال تولیدِ حماقت برای کاربران ناآگاه این جبهه هستند، رها کردن میدان نیست! تهی کردن جبهه انقلاب از مغز و منطق و اگاهی، آرزوی آن جماعت فحاش است. در بین هواداران جلیلی انسان های نجیب و باشرف کم نیستند. در جبهه انقلاب هم همین طور اگر می بینید همه دچار سرگیجه شده اند علتش یک چیز است: آنها در ۱۰ سال گذشته در جبهه انقلاب شبکه تشکیل داده و در مجازی به سیاه کردن تمام شخصیت ها پرداختند. آیا پاسخ به این بازی کثیف، خالی کردن میدان و رفتن به اردوگاه جریان غربگراست؟ 🔻 من این لحظه که این متن را می نویسم نه برایم مهم است و نه و فقط به جبهه انقلاب فکر میکنم. من این لحظه که این متن را می نویسم هم جلیلی برایم مهم است و هم قالیباف و فقط برای ایران به جبهه انقلاب فکر میکنم. تصور میکنم آنچه که باید بفهمیم و بفهمید این است: بچه‌های انقلابی بی آنکه خطر این جماعت تکفیری (که خیلی ها را از قطار انقلاب خالی کردند) را بفهمند در حال غرق شدن در لجنِ انحراف و فتنه و عقده ای هستند که اینها این جبهه را به آن مبتلا کرده‌اند. هرکس از این جماعت ناراحت است باید بداند که راه حل رفتن به اردوگاه مقابل نیست. 🔻 راه این است: بمانیم و بعد از انتخابات شبکه‌ای با شرف و میهن پرست از سربازان سایبری جبهه انقلاب تشکیل دهیم که بر خلاف تکفیری ها دعوت بکنند به همدلی، جلوی این جماعت و لجن پراکنی ها را منسجم بگیرند و آن دسته از شهروندان ناآگاه جبهه انقلاب را به عقلانیت مسلح کنند. در مسابقات بین المللی تیم ما قوی باشد یا ضعیف فرقی نمی‌کند، ۹۰ دقیقه برایش هورا میکشیم. همه با همه ی توان از جلیلی حمایت کنید. تردید نکنید. تا آخرین نفس به خاطر ایران برای جبهه انقلاب بجنگید و در این جبهه بمانید. نگذارید دور امام خامنه ای خلوت تر و با خشک مغزها تنهاتر شود....
🔹 آیا انتخابات هفته ی آینده پر شور خواهد بود؟ 🔹میگویند: صدای شصت درصدی که نیامدند پای صندوق را بشنوید در همین خصوص چند نکته ضروری ست که باید اشاره شود: 1️⃣ سیاست مثل ورزش هوادارانی دارد و این هواداران در ایران از ۱۰۰ درصد که همیشه چیزی در حدود ۶۰ الی ۷۰ درصد بوده که گاه ۱۰ درصد بالا تر یا پایین تر رفته است. 2️⃣ سیاست در ایران برای بخشی از جامعه جذابیتش را از دست داده است. 3️⃣ عمده ی کسانی که رای دادند یعنی این ۴۰ درصد، بدنه ی ایدئولوژیک جریان غربگرا داخل حکومت و انقلابی داخل حکومت یا تحت تاثیر این محسوب می‌شوند (که این مهم خبر خوبی برای دشمنان ایران نمی‌باشد و نشان می‌دهد در شرایطی که چیزی در حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد کاهش مشارکت رخ داده اما چنین بدنه ی عظیمی هنوز به گزینه های این دو جریان توجه دارد) 4️⃣ نکته بعد از این جهت مهم است که این بدنه اگر وزن خود را درک کند به راحتی میتواند آن بخش که سیاست برایش غیر جذاب شده را همراه کند. 5️⃣ عدم برگزاری انتخابات شوراها که همیشه همزمان با ریاست جمهوری بوده در وضع فعلی نقش داشته 6️⃣ طبق گفته نظرسنجی های جدید ۱۰ درصد از حامیان قالیباف که رای خود را بی تاثیر میدیدند در وضع فعلی نقش داشته‌اند موارد فوق از جمله جنبه های دیگر کاهش مشارکت است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. 🔻 آیا انتخابات هفته ی آینده پر شور خواهد بود؟ بدنه ی رای جلیلی عمدتا کسانی هستند که پای کار جریان انقلابی یا نامزدهای نزدیک به این جریان را درک کرده اند و می‌توان حدس زد که بیایند. در طرف مقابل مسعود پزشکیان برای پیروزی اولا باید آراء خاموش را بیدار کند. دوما باید بدنه ی فعلی که با صندوق قهر است و هفته ی گذشته با خودش کلنجار رفته و آمده را با خود همراه کند که از این بابت کار سختی در پیش دارد. 🔻 انتخابات این دوره تا به اینجای کار بسیار غیر قابل پیش بینی بوده است. از مسخ شدگی عجیبی که در برخی رای دهنده‌ها دیده شد. تا حتی برگردیم عقب تر به رد صلاحیت چهره های شاخص اصلاحات و اعتدال گرا و تایید پزشکیان و حتی موارد دیگر .... برای قضاوت زود است. باید منتظر بود...
🔻 آیا پزشکیان مناظره ی امشب را باخت؟ 🔹 پاسخ را در توئیت آذری جهرمی بیابید که به مجری مناظره اعتراض کرد! 🔹 میخواهند شکست را بیندازند گردن صدا و سیما.... 🔻 امشب مناظره ی ششم ریاست جمهوری و دومین مناظره دو نفره بعد از ۱۵ سال برگزار شد. پزشکیان شب قبل را آرام شروع کرد اما طوفانی تمام کرد به طوری که جلیلی نسبتاً با چالش‌هایی رو به رو شد. امشب ماجرا متفاوت بود و پزشکیان از دقایق اول با حمله ای تند شروع کرد. در این حمله پزشکیان میخواست صریح باشد اما نتوانست مرز صراحت و ادب را رعایت کند. بارها جلیلی را تو و این، خطاب کرد و در حرفش پرید. 🔻 دقایق میانی مناظره نشان داد که پزشکیان برای پنهان کردن برنامه نداشتنش و عدم پاسخ به سوال مجری قصد دارد هوشمندانه جلیلی را به چالش بکشد. استراتژی او چنین بود: سوال از طرف مقابل درباره ی اینکه برنامه داری یا نه؟ همزمان پرسش سوال دیگری مبنی بر اینکه: آیا این برنامه عقلانی و علمی است یا نه.... بحثی فرسایشی که در تلاش بود هم طرف مقابل را مشغول کند و هم نداشتن برنامه توسط پزشکیان را به حاشیه ببرد. 🔻 از اتفاقات ترسناک مناظره امشب میتوان به این موارد اشاره کرد: پزشکیان علاوه بر این که تاکید کرد برنامه ندارم وقتی به بحث اجرای برنامه هفتم (که بارها میگفت قصد اجرایش را دارد) رسید گفت: قول نمیدهم اجرایش کنم. مسئله ای که این پیام را به مخاطب القا میکرد که نه برنامه دارم و نه قصد اجرای برنامه ی موجود را دارم. پزشکیان همچنان بر این مانور داد که حتما مشکلات را بررسی خواهم کرد تا این سوال در اذهان ایجاد شود که او پس از ریاست جمهوری تازه قصد بررسی دارد؟ او همچنین تلاش کرد دولت روحانی و اعضای ستادش را گردن نگیرد و با مانور دادن روی خاتمی خود را تداوم او القا کند. 🔻 پزشکیان چندین بار به دولت شهید رئیسی نیز حمله کرد و اگرچه در ابتدای مناظره از بابت اشتباه کلامی درباره شهید رئیسی عذرخواهی کرد و خود را دوستدار او معرفی کرد اما اگر بخواهیم به اخلاق نمره بدهیم، او امشب بیشتر شبیه مهرعلیزاده بود تا مسعود پزشکیان ... در طرف مقابل سعید جلیلی به دلیل آنکه مناظره به مجادله تبدیل شد از پاسخ به چند سوال مجری جا ماند. اما وقتی مسئله ی ساخت مسکن مطرح شد؛ توضیح داد که منابع باید از کجا تامین شود و سپس به پزشکیان گفت: همین نشان میدهد شما حتی برنامه هفتم را هم مطالعه نکرده اید. این مسئله از این جهت مهم است که ناخواسته به مخاطب این پیام را مخابره میکرد که جلیلی دارد به پزشکیان درس حکمرانی میدهد و پزشکیان چندان درک درستی از حکمرانی ندارد. 🔻 ترسناک ترین قسمت از مناظره ی امشب شاید آنجایی باشد که مجری دو سوال از پزشکیان پرسید و گفت: شما قبلا چنین گفته‌اید (در مخالفت با افزایش یارانه و واردات خودرو) و پزشکیان در پاسخ گفت: من اینها را نگفته ام. موضوعی که نشان میداد هیچ بعید نیست در آینده او چیزهایی بگوید و مسئولیتش را بر عهده نگیرد... در میانه ی مناظره اعضای ستاد پزشکیان از جمله آذری جهرمی توئیت هایی هماهنگ با این عنوان منتشر کردند که مجری مناظره سوالات هدفمند و جهت دار از او پرسیده است! مسئله ای که نشان میداد از نگاه آنها پزشکیان بازنده مناظره است. حالا آنها کوشیده اند این تقصیر را گردن مجری بیندازند.... 🔻 در پایان مناظره بر خلاف شب گذشته پزشکیان با جلیلی دست نداد و سالن را ترک کرد. مسئله ای که نشان میداد احتمالا پزشکیان هم به مانند درکی که اعضای ستادش از مناظره داشتند حس مثبت و پیروزی از آن دریافت نکرده است.... در کل پیروز مناظره ی امشب را می توان همان طور که حسام الدین آشنا گفت سعید جلیلی دانست. پیروزی او هم به این شکل نبود که بتواند آرا خود را حفظ کند. بلکه جلیلی اگرچه جلیلیِ مناظره ی چهارم نبود اما طوری ظاهر شد که اگر واقعا مردم بخواهند بر اساس مناظره ی امشب نظر دهند باید رئیس جمهور مردم ایران باشد.
🔻 اگر تحت هیچ عنوان تمایلی به رای دادن به سعید جلیلی ندارید و اگر نظر شما در خصوصی مسعود پزشکیان قطعی است یک بار این متن را بخوانید 🔹 سخنی با آنها که رایشان مسعود پزشکیان است و نظر قطعیشان نه به جلیلی است. یک بار از زاویه ی نگاه من ببینید. 🔻 دوستان عزیز نه میخواهم بگویم پزشکیان تجزیه طلب است. نه میخواهم بگویم دولت سوم روحانی ست و نه میخواهم بگویم بنزین را ۲۵ هزار تومان می‌کند و نه میخواهم بگویم اطرافیان بدی دارد. مسئله مهمتر از این حرف هاست. حقیقتی که در ۴ روز اخیر عیان شده است. وقتی از 4 سال آینده صحبت میکنیم از روزهایی حرف میزنیم که در آن هرکسی رئیس جمهور شود (جلیلی یا پزشکیان) قطعا باید در آن برنامه هفتم توسعه را اجرا کند. فرقی نیست که اطرافیان روحانی دورش باشند و یا افرادی چون رسایی و ثابتی با او وارد پاستور شوند. بنابراین هرکس رای بیاورد باید این برنامه را اجرا کند. 🔻 برای اجرای این برنامه تا اینجای کار چند نکته در خصوص مسعود پزشکیان وجود دارد؛ 1️⃣ مسعود پزشکیان در مناظره اول با کسالت حاضر شد و گفت که پزشک ۲ روز استراحت اجباری برایش تجویز کرده است. او بعد از سفر به چند شهر این چنین دچار کسالت شده در حالی که رقیبش ۱۰ سال جوان تر است و کل کشور را در این چند روز گشته و همچنان سفر‌های استانی اش ادامه دارد... 2️⃣ پزشکیان در مناظره بارها اسم ها (از جمله عبدالحمید اسماعیل زهی) را فراموش کرده و دیگران کمک کرده‌اند به یاد بیاورد. دو مورد فوق اگر نشان از کسالت پزشکیان نباشد حداقل نشان از کهولت سن فردی ست که تا کنون تجربه کار سنگین ریاست جمهوری نداشته و قطعا در بلند مدت برای خودش مردم و کشور چالش هایی پدید خواهد آورد. 3️⃣ مسعود پزشکیان در خصوص سوال مجری برنامه گفته بود: نکته ای که تو گفتی را در جمع دانشجوها گفتم و حکومت داری فرق دارد و کاری دیگر خواهم کرد. این مسئله با ادعای آقای پزشکیان که می‌گفت با شما صادق خواهم بود، در تناقض است. چرا که او صراحتا دارد میگوید ممکن است قولی دهم اما در نهایت کار دیگری بکنم... 4️⃣ مسعود پزشکیان چندین بار مواردی را که مجری از صحبت های گذشته ی او گفت انکار کرد و این یعنی یا او نمی‌داند در گذشته چه گفته (حافظه اش یاری نمیکند) یا به نفعش نیست که به یاد بیاورد. مورد فوق یعنی صداقت یا سلامت ایشان محل بحث است. 5️⃣ پزشکیان در سه هفته اخیر بارها گفت برنامه ندارم چون باید همان برنامه هفتم را اجرا کنم اما در مناظره ی اخر در پاسخ به اینکه بخش مسکن سازی که در برنامه آمده را اجرا میکنی یا نه، واضح و صریح گفت که توان اجرایش را نخواهد داشت. مسئله ای که با صداقت ایشان در تناقض است و نشان میدهد که او در نهایت بعید نیست کشور را با نتوانستم، قول نداده بودم، نگذاشتند، رو به رو کند..... 6️⃣ مسعود پزشکیان هنگام حضور در جمع فعالان به اطرافیانش می‌گوید: کاش متنی می‌نوشتید، نمی دانم آنجا چه بگویم. این حرف نشان میدهد ایشان باید منتظر بماند تا کسی برای پیشبرد فعالیت ها به او چیزی بگوید و از خود چیزی ندارد و ترجمه ی دیگر این مهم این است که او ممکن است بدون آنکه بداند، توسط اطرافیان کنترل شود.... پزشکیان بارها گفته نمی دانم، برنامه ندارم و برنامه هفتم را (حداقل در حوزه مسکن) هرگز اجرا نمی کنم. 🔻 دوره ی ریاست جمهوری با در نظر گرفتن موارد فوق (اگر کهولت سن آقای پزشکیان را اذیت نکند) بیشتر شبیه به یک دوره ی کارآموزی خواهد بود تا یک دوره ی خدمت. در ۴ روز اخیر پزشکیان بیشتر چیزی شبیه به همتی-مهرعلیزاده بوده تا پزشکیان ! ما در نهایت قرار است کسی را انتخاب کنیم که برنامه هفتم را اجرا کند. اگر میخواهید برای جمعه تصمیم بگیرید یک بار به موارد فوق فکر کنید....