eitaa logo
بصیرت
953 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
12 فایل
کلام_شهید💌 هیچ وقت نگو: ✘محیط خرابه منم خراب شدم✘ همانگونه که هرچه هوا سردتر❄️باشد لباست را #بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد تو #لباسِ_تقوایت را بیشتر کن...👌 ارتباط با بیسیم چی @Chica_101 نظر انتقاد پیشنهاد تبادل تبلیغات👆👆 ∞|♡ʝσiŋ🌱↷
مشاهده در ایتا
دانلود
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💫یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💫 🌿رمان جذاب و آموزنده 🌿قسمت علی بلند خندید. -قبلا بهش گفتی؟ -نه،اصلا. فاطمه گفت: _چطور؟ درست گفتم؟ علی گفت: -دقیقا،مثل همیشه زدی تو خال. بعد مدتی فاطمه به آشپزخونه رفت تا شام آماده کنه.علی به مادرش گفت: _خب نظرت چیه؟ -تو واقعا الان فقط با اون هستی؟ علی از یادآوری گذشته ناراحت شد. -آره. -میدونه قبلا با خیلی ها بودی؟ -میدونه. -پس چرا حاضر شده با تو ازدواج کنه؟ اونقدر زیبا و خوش اخلاق هست که نمیشه گفت چون خواستگار نداشته با تو ازدواج کرده یا عاشق چشم و ابروی تو شده.از مال و اموال هم که دیگه هیچی نداری..واقعا چرا با تو ازدواج کرده؟! -خودتون گفتین من تغییر کردم. -ولی بالاخره یه کارهایی تو گذشته ت انجام دادی که اینا با اون کارها موافق نیستن. فاطمه گفت: _بفرمایید،غذا آماده ست. علی و مادرش به آشپزخونه رفتن. فاطمه میز زیبایی چیده بود.خورشت قیمه درست کرده بود و خیلی با سلیقه تزیینش کرده بود.سالاد هم مثل تابلو نقاشی بود.حتی ماست هم تزیین شده بود.با احترام برای مادر علی غذا کشید و خورشت تعارف کرد.وقتی اولین لقمه رو خورد،علی گفت: _چطور بود؟ مادرش گفت: _خوبه،خوش مزه ست. به فاطمه خیره شد.گفت: _چرا با افشین ازدواج کردی؟ -چون خیلی خوبه. -اون موقعی که با تو ازدواج کرد،خوب بود؟ -بله. -قبلش چی؟ فاطمه متوجه منظورش شد. -قبلش هم خوب بود. -قبل ترش؟ -همه آدم ها ممکنه اشتباه کنن.کسی که متوجه اشتباهش میشه و سعی میکنه درستش کنه،معلومه آدم قوی و عاقل و باجرأتی هست.آدمی که عاقل و قوی و باجرأت باشه،قابل اعتماده. -یعنی نگران نیستی بازهم بره سراغ یکی دیگه؟ فاطمه لبخند زد و گفت:.... ادامه دارد... ✍بانـــو «مهدی یارمنتظرقائم» ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱