eitaa logo
بصیرت
1.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
12 فایل
کلام_شهید💌 هیچ وقت نگو: ✘محیط خرابه منم خراب شدم✘ همانگونه که هرچه هوا سردتر❄️باشد لباست را #بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد تو #لباسِ_تقوایت را بیشتر کن...👌 ارتباط با بیسیم چی @Breeze_110 نظر انتقاد پیشنهاد تبادل تبلیغات👆👆 ∞|♡ʝσiŋ🌱↷
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌رب‌الشهادت🥀 . . قبل اینکه بریم داخل مسجد یه نگاه به صورتم کرد و گفت سید: پسرم چه بلایی سر خودت آوردی؟ برو یه آبی به دست و صورتت بزن وضو هم بگیر بعد بیا پیشم شایان: ممنون فقط از کدوم طرف؟ سید: از همون در بری میرسی به سرویس بهداشتی شایان: تشکر خواستم که برم یه نگاه به اون آقا کردم و گفتم شایان: میشه کیفمو بزارم اینجا؟ سید: راحت باش کیفمو گذاشتم روی صندوق و رفتم سرویس بهداشتی وایستادم جلوی آینه و به صورتم نگا کردم دیگه خون نمیومد اما بدجوری می سوخت شیر آب و کمی باز کردم و آروم کنار لبمو شستم جوری که آب به زخمم نخوره؛ بعدش وضو گرفتم شیر آب و بستم و رفتم کنار در مسجد نمیتونستم برم تو تا اینکه خودش منو دید و اومد طرفم با مهربانی بهم اشاره کرد که برم داخل با اون آقا نشستیم کنار دیوار برگشت سمتم و دستمو گرفت آقا سید: پسرم حالت خوبه؟ شایان: پشیمونم آقا سید: چی بهتر از این؟ پشیمونی از گناه، زمینه ساز کارای خوبه شایان: خدا میبخشه منو؟ سید: شک نداشته باش به لطف و بخشش خدا فقط توبه کن و ازش بخواه که دستتو بگیره مطمئن باش کمکت میکنه. الان هم پاشو نمازتو بخون بعدش باهات کار دارم شایان: قبله کدوم طرفه؟ سید: اون طرفی؛ راستی نگفتی اسمت چیه؟ چندم میخونی؟ شایان: اسمم شایانه؛ یازدهم میخونم سید: ماشاءالله😁 منو حاج علی صدا میزنن توهم همینطوری صدام بزن یه مهر برداشتم و گذاشتم روی فرش خداروشکر نماز خوندن بلد بودم تکبیر گفتم و شروع کردم . . بعد از تموم شدن نمازم حاج علی با دوتا لیوان چای اومد سمتم حاج علی: قبول باشه آقا شایان شایان: ممنون چای رو گرفت سمتم منم به همراه دوتا قند برداشتم حاج علی: پسرم راستش از وقتی دیدمت محبتت به دلم افتاد؛ من پدر شهید هستم و میخوام یه هدیه بدم بهت، این چفیه رو که میبینی چفیه پسر شهیدم هست؛ چندین ساله از خودم جداش نکردم اما الان میخوام هدیش کنم بهت شایان: حاج علی این یادگار پسرتونه پیش خودتون باشه بهتره حاج علی: عه دستمو رد نکن دیگه دوست دارم بدمش به تو مواظبش باش هر وقت کارت گره خورد از شهدا کمک بگیر حتما دستتو میگیرن شایان: ممنونم ازتون نمیدونم چطوری تشکر کنم خیلی هدیه قشنگیه🙂❤️ حاج علی: تشکر نمیخواد کاری نکردم که حاج علی: جایی رو داری که شب بری؟ شایان: بله دارم اگه اجازه بدین من مرخص بشم حاج علی: مواظب خودت باش پسرم برو به سلامت تو اون لحظه یاد تیکه کلام عماد افتادم که همیشه موقع خداحافظی میگفت یاعلی دلم خواست منم بگم لبخند زدم و گفتم شایان: یا علی حاج علی: علی یارت بلند شدم و از مسجد رفتم بیرون یه نگاهی به چفیه کردم خیلی قشنگ بود؛ چفیه رو انداختم رو شونم حس خوبی میداد بهم؛ . . ادامه‌دارد... https://eitaa.com/joinchat/1671692601C9c22feb1ad