eitaa logo
بصیرت
1.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
12 فایل
کلام_شهید💌 هیچ وقت نگو: ✘محیط خرابه منم خراب شدم✘ همانگونه که هرچه هوا سردتر❄️باشد لباست را #بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد تو #لباسِ_تقوایت را بیشتر کن...👌 ارتباط با بیسیم چی @Breeze_110 نظر انتقاد پیشنهاد تبادل تبلیغات👆👆 ∞|♡ʝσiŋ🌱↷
مشاهده در ایتا
دانلود
📿قــسمــتــــ چهل و نهم📿 ♥️♥️ اون شب انگار نمیخواست تمام بشه وگویا دل میهمانان به رفتن رضا نمیداد. ,اما راه رفتنی را باید رفت,چاره ای نیست. قرار شد دو روز دیگه,مادرم دایی اینا را در جریان بگذارد و جلسه ی رسمی خواستگاری و...انجام شود. اما این داماد عجول راه نداشت که همین شب به دنبال عاقد برود,از اینهمه عجله خندم گرفته بود اما دوست داشتم جناب استاد را یه کم بچزانم ,گرچه خودم هم احساس مهری عجیب به بهروز داشتم اما دلم میخواست یه جورایی گربه را در حجله بکشم. مادرم دایی وزن دایی رادرجریان قرار داد,دایی که مرد فهمیده ای بود,گفت:انشاالله خوشبخت شوند.اما زن دایی طاقت نیاورد به مادرم گفت:مریم جان,عجله کردی من برای معصومه و محمد نقشه ها داشتم. مادرم در جوابش گفت:محمد پسر خوبیست اما مثل اینکه قسمت نبوده ,انشاالله پسرات هر سه تاشون خوشبخت شوند. روز خواستگاری فرا رسید,شوروشوقی درخانواده ی کوچک ما درجریان بود,درخلال کارها,مادرم از عشق دوران نوجوانی اش,عشقی ناپخته و رنگین و بازی روزگار برای زهراخانم گفت,زن دایی که زن شوخ طبعی بود گفت:خدا را چه دیدی شاید مادرودختر دوتایی باهم عروس شدند.. مادرم اهی کشید و گفت:به قول خاله صغری,خدا یکی, و عشق هم یکی,این قضیه ی آقا محمود مال زمان نوجوانی من بود که برای اقا محمود شاید رنگ عشق را داشت اما برای من یه حس زودگذر بود . این یعنی ,مامانم ,بابام را دوست داشته...اره درسته... خلاصه خواستگارها آمدند و جلسه خیلی رسمی درحضور خانواده دایی شروع شد.دایی مثل اینکه اقا داماد راپسندیده بود خصوصا حالا که میفهمید هردو اصالتا کرمانی هستیم.... پدر داماد پیشنهاد داد حالا که دایی عروس معمم واهل دین ومسائل دینی,یک صیغه ی محرمیت جاری,شود تا من و بهروز برای انجام کارهای ابتدایی ازدواج راحت تر باشیم. دایی مخالفتی نداشت اما چیزی عنوان کرد که ما تا به حال به آن فکر نکرده بودیم. دایی گفت:چون دختر پدر دارد و احتمالا پدرش درقید حیات است برای هرگونه محرمیتی شرعا اجازه پدر شرط است...... همه گیج ومبهوت بودیم ,اما این بازی روزگار است... میچرخد ومیچرخد و اینبار عاشقانه تر... ادامه دارد... . . . 💦⛈💦⛈💦⛈ 👇 نشانی ما در فضای مجازی : 👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1671692601C9c22feb1ad گروـہ ؋ـرهنگے اجتماعے سیاسے ؋ـوکوس