eitaa logo
بصیرت
1.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
12 فایل
کلام_شهید💌 هیچ وقت نگو: ✘محیط خرابه منم خراب شدم✘ همانگونه که هرچه هوا سردتر❄️باشد لباست را #بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد تو #لباسِ_تقوایت را بیشتر کن...👌 ارتباط با بیسیم چی @Breeze_110 نظر انتقاد پیشنهاد تبادل تبلیغات👆👆 ∞|♡ʝσiŋ🌱↷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 چشمامو باز کردم ،یه گنبد طلایی رو به رو بود با اینکه اولین باری بود که می اومدم امام رضا، با دیدن گنبد اشکم سرازیر شد تو دلم سلامی دادم به آقا بعد از چند دقیقه رسیدیم به هتل رضا از قبل دو تا اتاق نزدیک حرم رزرو کرده بود منو رضا رفتیم توی یه اتاق ،مرتضی و نرگس هم رفتن تو یه اتاق که کنار اتاق ما بود بعد از کمی استراحت ،یه غسل زیارتی کردیم رفتیم پایین هتل منتظر نرگس و آقا مرتضی شدیم ،رفتیم سمت حرم با هر لحظه نزدیک شدن به حیاط حرم توی دلم غوغای بود که هیچ کس نمیفهمیدش غیر از خوده آقا رضا گوشیشو بیرون آورد یه آهنگی گذاشت «آمدم ای شاه پناهم بده ،خط امانی ز گناهم بده» «ای حرمت ملجأ درماندگان ، دور مران از در و راهم بده» «ای گل بی‌خار گلستان عشق ،قرب مکانی چو گیاهم بده» «لایق وصل تو که من نیستم ، اذن به یک لحظه نگاهم بده» «ای که حریمت مَثل کهرباست ،شوق و سبک خیزی کاهم بده» «تا که ز عشق تو گدازم چو شمع،گرمی جان‌سوز به آهم بده» «لشکر شیطان به کمین منند ، بی‌کسم ای شاه پناهم بده» «از صف مژگان نگهی کن به من ،با نظری یار و سپاهم بده» «در شب اول که به قبرم نهند، نور بدان شام سیاهم بده» «ای که عطابخش همه عالمی ،جمله حاجات مرا هم بده» «آن چه صلاح است برای حسان، از تو اگر هم که نخواهم بده» اشکام مهمون صورتم شده بودند یه گوشه ای ایستادیم و فقط گریه میکردیم من شکر میکردم به خاطر اینکه آقا مارو برای تولدش طلبید حرم دستای رضا رو گرفتم و به گنبد نگاه میکردم - شکر که این آقا شده سایه سرم ،شکر که این آقا شده تمام نفسم ، شکر که این آقا شده زندگی من... آقا جان خودت مواظب این زندگیم باش رضا آروم زیر گوشم زمزمه کرد: شکر که این خانم شده تاج سرم... شکر که این خانم شده بند بنده دلم... برگشتم سمتش و نگاهش کردم و اشک از چشمهای هر دومون جاری شد رضا: بریم زیارت؟ - بریم منو نرگس : رفتیم وارد حرم شدم الله و اکبر به این ازدحام نرگس: رها جان نمیتونیم بریم زیارت - ولی دلم میخواد یه بارم شده دستم به ضریح بخوره... نرگس: رها جان امشب شب تولده آقاست ،واسه همین خیلی شلوغه، بزار فردا بیایم شاید خلوت باشه... - ولی من سعی خودمو میکنم ،شاید تونستم نرگس: باشه ،پس من میرم روی اون فرش میشینم ،نماز و قرآن میخونم تا تو بیای - باشه نرگس: رها ،دیدی نمیتونی بری برگرد ،زیر دست و پا له میشی... - باشه مواظبم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🎀https://eitaa.com/joinchat/1671692601C9c22feb1ad