فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پیش بینی المار توسن کارشناس آلمانی:
🔹ایران پیروز سیاسی رقابت با آمریکا در منطقه خواهد بود...!
#بصیرتانقلابی
@basirat_enghelabi110
⭕️ چرا علی علیزاده به پروفسور کرمی حمله می کند؟
هدف علی علیزاده از انتشار مطالب دروغ و تخریب و تهمت به پروفسور کرمی چیست؟
اصلا علی علیزاده کیست؟
بررسی سوابق مشکوک این تحلیل گر شبکه صدای انگلیس یا همان BBC حقایق را مشخص می کند.
علی علیزاده که تا سال ۹۴ یک ضد انقلاب کامل بود چگونه تبدیل به یک طرفدار نظام و رهبری شد و در راهپیمائی اربعین با شال سیاه شانه به شانه مردم شرکت کرد؟
این دگردیسی بسیار مشکوک است
او به تدریج با تحلیل ها و نوشته هایش در دفاع از انقلاب و رهبری در ذهن طرفداران انقلاب نفوذ می کند که در شبکه های تلویزیونی مثل افق و در برنامه های رامین پور و عصر شرکت می کند ؟
بله نفودی های انگلیسی مانند علیزاده ها سابقه طولانی در ایران دارند و عامل استعمار استثمار و استحمار و خیانت و جنایت در ایران بوده اند.
حمله علیزاده به پروفسور کرمی و انتشار مطالب دروغ و کذب نشان می دهد پروفسور کرمی دانشمندی خالص پاک وطن پرست و سالم است.
پست بعد را در معرفی این چهره مرموز و مشکوک را حتما ببینید
این افشاگری ها ادامه دارد.
#بصیرتانقلابی
@basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا غرب وحشی است!
جنگ بر سرماسک
#بصیرتانقلابی
@basirat_enghelabi110
بصیرت انقلابی
اینجا غرب وحشی است! جنگ بر سرماسک #بصیرتانقلابی @basirat_enghelabi110
اینجوری کرونا روی دیگر غرب را نمایان کرده و رسوا کرده
غربگدا های کذاب و خائن بیان تحویل بگیرن😏
ما که زبون اینا رو نمی فهمیم آقای روحانی که زبان دنیا رو بلد بود بیاد به اینا بگه ماسک ارزششو نداره
اگه هم از شستن روی ما با آب و صابون فارغ شده بره یکم روی دوستاشو با آب و صابون بشوره ظاهرا یه کم آبرو ریزی کردن.... 😏
🖌 حاجیM
#بصیرتانقلابی
@basirat_enghelabi110
🎩🎩
باز نسخه ذلت و حقارت!!
لطفاً به این نسخه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری توجه کنید.
👈 با توجه به بحرانی خواندن شرایط کشور با هدف ادراک سازی دولت از لزوم مذاکره ۵ رویکرد را به عنوان تنها گزینه های پیش روی ملت ایران معرفی می کند.‼️
یک. دیپلماسی رسانهای
دو. استفاده از امکانات سازمان های بین المللی
سه. پیشنهاد تشکیل گروه ۴ به اضافه ۱ متشکل از چین ایتالیا ایران و کره جنوبی به اضافه سازمان بهداشت جهانی
چهار. گسترش همکاری با اتحادیه اروپا
پنج. استفاده از دیپلماسی سلامت برای مدیریت تنش با آمریکا!!
🤣🤣🤣
👌چند سوال و نکته اساسی را پیرامون این نسخه از دولتمردان محترم داریم انتظار پاسخ شفاف ومنطقی از ارائه کنندگان این نسخه داریم.👈👇
۱.در سالی که با شعار «جهش تولید» از مقام معظم رهبری آغاز کردهایم ، این نسخه ۵ماده ای شما در کدام بندش به این شعار سال مقام معظم رهبری پرداخته است؟!
آیا هیچ توجهی به شعار سال دارید ؟!
مگر نه این است که سیاست های کلی نظام را مقام معظم رهبری ابلاغ و ترسیم می فرماید و تمام قوای مجریه ، قضاییه و مقننه بایستی در این راستا و چارچوب حرکت کنند؟
آیا در این نسخه پیشنهادی و ارائه شده از مرکز استراتژیک ریاست جمهوری هیچ جایی بلکه نقطه ای برای عملی کردن شعار سال مقام معظم رهبری در نظر گرفته شده است؟!
⁉️
۲. شاید وضع شما بحرانی باشد و مستاصل و درمانده باشید!!
اگر کاری نمی توانید یا نمی خواهید بکنید و عزم و اراده جدی برای رفع مشکلات را ندارید، لااقل نسخه های غلط و غیر اصولی را ارائه نکنید و موجبات دلسردی مردم از کارآیی و عملکرد خود فراهم نکنید.‼️
۳. تنها چیزی که در این نسخه دیده نشده واقع نگری و قضاوت صحیح، عاقلانه و منطقی می باشد، چرا که در این اوضاع اپیدمی جهانی کرونا که با گسیل و بسیج همگانی مردم ، کادردرمانی ، نیروهای مسلح وسپاه وبسیج، در حال مدیریت به بهترین نحو میباشند و رهبر عزیزمان تشکر ویژه از دستاندرکاران کادر درمان و درخشش زیبای ملت داشتند، اما شما ناگهان نسخه غلط برای ملت می پیچید!!
ذکر کرده اید که هدف شما در این نسخه، ادراک سازی دولت است.!!
این را قبول داریم که دولت محترم درک صحیح از اوضاع ملت ، منطقه و جهان ندارد!! پس چگونه میخواهد برای کشور نسخه ارائه کند؟!‼️
۴. شما ۵ راهکار ارائه کردهاید وآنها را تنها گزینه های پیشروی ملت عنوان نموده اید!!‼️
شما حق ندارید با این تحلیل های غلط ، کشور را در بن بست ببینید چرا که شاید خودتان در عملی کردن نسخه های مدیران لیبرالی و غرب گرا به بن بست رسیده و آن را به ملت و کشور نسبت می دهید!!‼️
۵. در هیچ یک از راهکارهای پیشنهادی شما تکیه به ملت ایران و توان داخلی نکردهاید
در حالی که تنها نسخه رهایی و نجات ملت در تمام عرصه های سخت ، تکیه بر مردم و توانمندیهای نخبگان و فرزانگان و آحاد ملت است البته با هدایت،نگاه جامع و در نظر گرفتن شرایط داخلی ، منطقهای و بین المللی ..‼️
۶. این نسخه ارائه شده کاملا مشکوک است چرا که فقط به سازمانهای بین المللی، اروپایی و با نگاه به دیپلماسی مذاکره با آمریکا ترسیم و تنظیم شده است و این فقط میتواند نهایت آمال و آرزوی مدیران لیبرال و خائن به وطن باشد.‼️
۷. در این زمینه مطالب گفتنی و مستندهای زیادی است که فرصت پرداختن به آنها در این مقاله کوتاه نیست.‼️
⚡️ شرح این هجران و این سوز جگر
⚡️این سخن بگذار تا وقت دگر
✍هادی قاسم
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🔴ای خدا بنازم به این کیش و مات کردنهات ...
🔻بحرانپوشک برا بچه هامون ساختن، خود بزرگسالانشون سر دستمال توالت گیس و گیس کشی کردن؛
به سبدهای کالا و صفهای مردم و یارانه ها مون در زیر سایه تحریم خندیدن ..خودشون از گدا و سرمایه دارش برای سبد کالا و یارانه نقدی کرونایی به صف شدن...
🔻صفهای نذری محرم وصفرمون را مسخره کردن و سوژه خبریشون کردن، صف های هفت کیلومتری درب خیریه ها برای یک وعده غذا تشکیل دادن...
🔻تحریم داروییمون کردن و به ریش نیاز بیمارامون خندیدن ، دست گدایی کاپیتالیسم را پیش رقبای کمونیستشون برای دارو و ماسک و کیت تشخیصی دراز کردن...
🔻اسلحه فروختن و بچهای یمنی و سوری و فلسطینی رو کشتن.. همه اونپول رو دادن بازم دوا ودرمون برای جون عزیزاشون نتونسنتن تهیه کنن ...
هواپیماهامون رو زمینگیر کردن و آسمون را از شرکتهای هواپیماییمون گرفتن ..لوفتانزا ایرشون ایر فرانسشون و اال ایتالیاشون هرساعت داره چند میلیون دلار ضرر میده....
کی گفته معجزه دوره ش گذشته؟
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🌹﷽🌹
سلام دوستان عزیز 😊
یه خبر خوب دارم براتون 😍
از امشب با عاشقانهای متفاوت در دل بحران #ایران و #سوریه و با یادی از شهدای #مدافع_حرم در خدمت شما خوبان هستیم ❤️
ان شاء الله هر شب ساعت 22:30 دو قسمت تقدیم شما عزیزان خواهد شد🌹
لطفا نظرات انتقادات و پیشنهادات خودتون رو به آیدی های زیر ارسال کنید👇👇👇👇👇👇
@abooheydar110
@yale_jamal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
📝 استاد #رائفی_پور « توضیح در مورد فعالیت دوباره ماسون ها »
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🚨 پیشگویی عجیب شهید سلیمانی از شروع جنگ سنگین بعد از جنگ با داعش
✍ یکی از مدافعان حرم میگوید در پایان جنگ با داعش حاج قاسم سلیمانی به قرارگاه آمد. آمده بود به بچهها خدا قوّت بگوید نشستم کنارش گفتم: حاجی جنگ دیگه تموم شد با اجازتون من برگردم سر درس و زندگیم، بغضم را فرو بردم و گفتم سفره جنگ را جمع کردند ما جا موندیم از قافلهی شهدا برای ما دعا کنید. حاجی دستم را گرفت توی دستش و فشار داد و گفت: فلانی خیلی عجله نکن به زودی یک جنگ سنگینی خواهیم داشت که همه شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم آرزو میکنند کاش بودند و در این جنگ کنار شما میجنگیدند!
📙 کتاب سلیمانی عزیز، ص ۱۹۴
راوی حجت الاسلام محمد مهدی دیانی
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
هدایت شده از بصیرت انقلابی
🌹﷽🌹
سلام دوستان عزیز 😊
یه خبر خوب دارم براتون 😍
از امشب با عاشقانهای متفاوت در دل بحران #ایران و #سوریه و با یادی از شهدای #مدافع_حرم در خدمت شما خوبان هستیم ❤️
ان شاء الله هر شب ساعت 22:30 دو قسمت تقدیم شما عزیزان خواهد شد🌹
لطفا نظرات انتقادات و پیشنهادات خودتون رو به آیدی های زیر ارسال کنید👇👇👇👇👇👇
@abooheydar110
@yale_jamal
🌸🌺🌸
👋
سلام
شب بخیر
ببخشید
قرارشد شب ها با مستند شهدا 🌹وجبهه مقاومت
با شما باشیم...
صد روز گذشته🌹🌹🌹
چه سخت است جای خالی شما
چه شیرین است
شب ها به یا شما خواب رفتن
و خواب دیدن..
بله اگر هم خواب شما را نبینیم میدونیم شما هم به یادمونی🌸🌸🌸
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_اول
💠 ساعت از یک بامداد میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ۱۳۹۰ مانده بود و در این نیمهشب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنیتر بود.
روی میز شیشهای اتاق پذیرایی #هفت_سین سادهای چیده بودم و برای چندمین بار سَعد را صدا زدم که اگر #ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوشسلیقگیام توجه کند.
💠 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکیاش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد.
میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمیاش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکیاش همیشه خلع سلاحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم :«هر چی #خبر خوندی، بسه!»
💠 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد :«شماها که آخر حریف نظام #ایران نشدید، شاید ما حریف نظام #سوریه شدیم!»
لحن محکم #عربیاش وقتی در لطافت کلمات #فارسی مینشست، شنیدنیتر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد.
💠 به صفحه گوشی نگاه کردم، سایت #العربیه باز بود و ردیف اخبار #سوریه که دوباره گوشی را سمتش گرفتم و پرسیدم :«با این میخوای #انقلاب کنی؟» و نقشهای دیگر به سرش افتاده بود که با لبخندی مرموز پاسخ داد :«میخوام با دلستر انقلاب کنم!»
نفهمیدم چه میگوید و سرِ پُرشور او دوباره سودایی شده بود که خندید و بیمقدمه پرسید :«دلستر میخوری؟» میدانستم زبان پُر رمز و رازی دارد و بعد از یک سال زندگی مشترک، هنوز رمزگشایی از جملاتش برایم دشوار بود که به جای جواب، #شیطنت کردم :«اون دلستری که تو بخوای باهاش انقلاب کنی، نمیخوام!»
💠 دستش را از پشت سرش پایین آورد، از جا بلند شد و همانطور که به سمت آشپزخانه میرفت، صدا رساند :«مجبوری بخوری!» اسم انقلاب، هیاهوی سال ۸۸ را دوباره به یادم آورده بود که گوشی را روی میز انداختم و با دلخوری از اینهمه #مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :«هر چی ما سال ۸۸ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!»
با دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشهها را روی میز نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :«نازنین جان! انقلاب با بچهبازی فرق داره!»
💠 خیره نگاهش کردم و او به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل آورد :«ما سال ۸۸ بچهبازی میکردیم! فکر میکنی تجمع تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟» و من بابت همان چند ماه، مدال #دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم که صدایم سینه سپر کرد :«ما با همون کارها خیلی به #نظام ضربه زدیم!»
در پاسخم به تمسخر سری تکان داد و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :«آره خب! کلی شیشه شکستیم! کلی کلاسها رو تعطیل کردیم! کلی با حراست و #بسیجیها درافتادیم!»
💠 سپس با کف دست روی پیشانیاش کوبید و با حالتی هیجانزده ادامه داد :«از همه مهمتر! این پسر سوریهای #عاشق یه دختر شرّ ایرانی شد!» و از خاطرات خیالانگیز آن روزها چشمانش درخشید و به رویم خندید :«نازنین! نمیدونی وقتی میدیدم بین اونهمه پسر میری رو صندلی و شعار میدی، چه حالی میشدم! برا من که عاشق #مبارزه بودم، به دست اوردن یه همچین دختری رؤیا بود!»
در برابر ابراز احساساتش با آن صورت زیبا و لحن گرم عربی، دست و پای دلم را گم کردم و برای فرار از نگاهش به سمت میز خم شدم تا دلستری بردارم که مچم را گرفت. صورتم به سمتش چرخید و دلبرانه زبان ریختم :«خب تشنمه!» و او همانطور که دستم را محکم گرفته بود، قاطعانه حکم کرد :«منم تشنمه! ولی اول باید حرف بزنیم!»
💠 تیزی صدایش خماری #عشق را از سرم بُرد، دستم را رها نمیکرد و با دست دیگر از جیب پیراهنش فندکی بیرون کشید. در برابر چشمانم که خیره به فندک مانده بود، طوری نگاهم کرد که دلم خالی شد و او پُر از حرف بود که شمرده شروع کرد :«نازنین! تو یه بار به خاطر #آرمانت قید خونوادهات رو زدی!» و این منصفانه نبود که بین حرفش پریدم :«من به خاطر تو ترکشون کردم!»
مچم را بین انگشتانش محکم فشار داد و بازخواستم کرد :«زینب خانم! اسمت هم به خاطر من عوض کردی و شدی نازنین؟» از طعنه تلخش دلم گرفت و او بیتوجه به رنجش نگاهم دوباره کنایه زد :«#چادرت هم بهخاطر من گذاشتی کنار؟ اون روزی که لیدر #اغتشاشات دانشکده بودی که اصلاً منو ندیده بودی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_دوم
💠 بهقدری جدی شده بود که نمیفهمید چه فشاری به مچ دستم وارد میکند و با همان جدیت به جانم افتاده بود :«تو از اول با خونوادهات فرق داشتی و بهخاطر همین تفاوت در نهایت ترکشون میکردی! چه من تو زندگیات بودم چه نبودم!» و من آخرین بار خانوادهام را در محضر و سر سفره #عقد با سعد دیده بودم و اصرارم به ازدواج با این پسر سر به هوای #سوری، از دیدارشان محرومم کرده بود که شبنم اشک روی چشمانم نشست.
از سکوتم فهمیده بود در #مناظره شکستم داده که با فندک جرقهای زد و تنها یک جمله گفت :«#مبارزه یعنی این!» دیگر رنگ محبت از صورتش رفته و سفیدی چشمانش به سرخی میزد که ترسیدم.
💠 مچم را رها کرد، شیشه دلستر را به سمتم هل داد و با سردی تعارف زد :«بخور!» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و مردمک چشمم زیر شیشه اشک میلرزید و او فهمیده بود دیگر تمایلی به این شبنشینی #عاشقانه ندارم که خودش دست به کار شد.
در شیشه را با آرامش باز کرد و همین که مقابل صورتم گرفت، بوی #بنزین حالم را به هم زد. صورتم همه در هم رفت و دوباره خنده #مستانه سعد بلند شد که وحشتزده اعتراض کردم :«میخوای چیکار کنی؟»
💠 دو شیشه بنزین و #فندک و مردی که با همه زیبایی و #عاشقیاش دلم را میترساند. خنده از روی صورتش جمع شد، شیشه را پایین آورد و من باورم نمیشد در شیشههای دلستر، بنزین پُر کرده باشد که با عصبانیت صدا بلند کردم :«برا چی اینا رو اوردی تو خونه؟»
بوی تند بنزین روانیام کرده و او همانطور که با جرقه فندکش بازی میکرد، سُستی مبارزاتم را به رخم کشید :«حالا فهمیدی چرا میگفتم اونروزها بچه بازی میکردیم؟»
💠 فندک را روی میز پرت کرد، با عصبانیت به مبل تکیه زد و با صدایی که از پس سالها انتظار برای چنین روزی برمیآمد، رجز خواند :«این موج اعتراضی که همه کشورهای عربی رو گرفته، از #تونس و #مصر و #لیبی و #یمن و #بحرین و #سوریه، با همین بنزین و فندک شروع شد؛ با حرکت یه جوون تونسی که خودش رو آتیش زد! مبارزه یعنی این!»
گونههای روشنش از هیجان گل انداخته و این حرفها بیشتر دلم را میترساند که مظلومانه نگاهش کردم و او ترسم را حس کرده بود که به سمتم خم شد، دوباره دستم را گرفت و با مهربانی همیشگیاش زمزمه کرد :«من نمیخوام خودم رو آتیش بزنم! اما مبارزه شروع شده، ما نباید ساکت بمونیم! #بن_علی یه ماه هم نتونست جلو مردم تونس وایسه و فرار کرد! #حُسنی_مبارک فقط دو هفته دووم اورد و اونم فرار کرد! از دیروز #ناتو با هواپیماهاش به لیبی حمله کرده و کار #قذافی هم دیگه تمومه!»
💠 و میدانستم برای سرنگونی #بشّار_اسد لحظهشماری میکند و اخبار این روزهای سوریه هواییاش کرده بود که نگاهش رنگ رؤیا گرفت و آرزو کرد :«الان یه ماهه سوریه به هم ریخته، حتی اگه ناتو هم نیاد کمک، نهایتاً یکی دو ماه دیگه بشّار اسد هم فرار میکنه! حالا فکر کن ناتو یا #آمریکا وارد عمل بشه، اونوقت دودمان بشّار به باد میره!»
از آهنگ محکم کلماتش ترسم کمتر میشد، دوباره احساس مبارزه در دلم جان میگرفت و او با لبخندی فاتحانه خبر داد :«مبارزه یعنی این! اگه میخوای مبارزه کنی الان وقتشه نازنین! باور کن این حرکت میتونه به #ایران ختم بشه، بشرطی که ما بخوایم! تو همون دختری هستی که به خاطر اعتقاداتت قیام کردی! همون دختری که ملکه قلب پسر مبارزی مثل من شد!»
💠 با هر کلمه دستانم را بین انگشتان مردانهاش فشار میداد تا از قدرتش انگیزه بگیرم و نمیدانستم از من چه میخواهد که صدایش به زیر افتاد و #عاشقانه تمنا کرد :«من میخوام برگردم سوریه...» یک لحظه احساس کردم هیچ صدایی نمیشنوم و قلبم طوری تکان خورد که کلامش را شکستم :«پس من چی؟»
نفسش از غصه بند آمده و صدایش به سختی شنیده میشد :«قول میدم خیلی زود ببرمت پیش خودم!» کاسه دلم از ترس پُر شده بود و به هر بهانهای چنگ میزدم که کودکانه پرسیدم :«هنوز که درسمون تموم نشده!» و نفهمید برای از دست ندادنش التماس میکنم که از جا پرید و عصبی فریاد کشید :«مردم دارن دسته دسته #کشته میشن، تو فکر درس و مدرکی؟»
💠 به هوای #عشق سعد از همه بریده بودم و او هم میخواست تنهایم بگذارد که به دست و پا زدن افتادم :«چرا منو با خودت نمیبری سوریه؟» نفس تندی کشید که حرارتش را حس کردم، با قامت بلندش به سمتم خم شد و با صدایی خفه پرسید :«نازنین! ایندفعه فقط شعار و تجمع و شیشه شکستن نیست! ایندفعه مثل این بنزین و فندکه، میتونی تحمل کنی؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
😂😂😂
امان از کرونا و روزهای کرونایی!!
🙊🙊🙊
همه چیز وهمه حساب کتاب ها را به هم زده!!
دیگه هیچکس نمیتونه ادعایی برا خودش داشته باشه!!
همه دستاشون بالاس !!
همه اظهار عجز میکنن!!
اقرار به عجز و درماندگی!!
نه احساس بیچارگی و استیصال!!
هر کسی امروز حرف اضافی میزنه فردا و پسفردا
هزار بار به غلط کردن و.. میفته..
همین انسان پر مدعا !!
همین انسان سرکش!!
چی شده نمیدونم؟!
فقط کمی کمتر به دنبال مسابقه دنیا و دنیا طلبی میرن!
کمی فکر
کمی عبرت
کمی عبرت پذیری😱😱
✍حیدر
#بصیرت_انقلابی
@basirat_enghelabi110