خاطرات مستر همفر 👇
#قسمت_پانزدهم ؛
( قصه مذاهب چهارگانه و بلند پروازی محمدبن عبدالوهاب )
امّا قصّه مذاهب چهارگانه: بیش از یک قرن پس از درگذشت پیامبر اسلام در میان #اهل_تسنّن چهار عالم پدید آمدند: #ابوحنیفه ، احمد بن حنبل، مالک و محمد بن ادریس (شافعی).
برخی از خلیفه ها به مسلمانان فرمان می دادند که باید یکی از چهار نفر را برای #تقلید انتخاب کنند و هیچ کدام از عالمان پس از آنها حقّ #اجتهاد در قرآن و سنّت پیامبر را ندارند، این در واقع بستن دروازه اجتهاد بود.
در واقع عامل جمود فکری مسلمانان همین بسته شدن دروازه اجتهاد است. #شیعیان از این فرصت
استفاده کردند و به تبلیغ گسترده مذهبشان پرداختند به طوری که تعداد شیعیان که یک دهم اهل تسنّن بود روبه افزایش نهاد و تقریباً به تعداد اهل تسنّن رسیدند. چنین نتیجه ای طبیعی است زیرا اجتهاد، #فقه اسلامی را تحوّل می بخشد و فهم قرآن و سنّت را بر مبنای نیازهای زمان همچون سلاحی پیشرفته، نو می کند امّا اگر مذهب فقط در مسیر خاصی منحصر شود به طوری که راه فهم و شنیدن ندای نیازهای زمان بسته شود، همچون سلاحی کهنه خواهد بود.
اگر تو سلاح کهنه و دشمنت سلاح پیشرفته داشته باشد دیر یا زود شکست خواهی خورد، به نظر من خردمندان اهل تسنّن به زودی راه اجتهاد را باز خواهند کرد. در غیر این صورت به اهل تسنّن اعلام خطر می کنم که چند قرنی نخواهد گذشت مگر آنکه آنها در اقلیّت خواهند بود و شمار شیعیان فزونی خواهد یافت.
این جوان بلند پرواز - محمد - برای فهم قرآن و سنّت از اجتهاد خود استفاده می کرد و نظرات بزرگان را، نه تنها بزرگان زمان خود و #مذاهب_چهارگانه ، بلکه نظرات ابوبکر و عمر را به نقد می کشید و اگر نظرش با نظرات آنها متفاوت بود گفته های آنان را اهمیّت نمی داد.
او می گفت: پیامبر گفته من کتاب و سنّت را در میان شما می گذارم امّا نگفت کتاب، #سنّت ، صحابه و مذاهب اربعه را، بنابراین پیروی از کتاب و سنّت واجب است مذاهب اربعه و صحابه و بزرگان هرنظری می خواهند داشته باشند
#ادامه_دارد ...
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110