#رفیقانه🌙
موقع رفتن بهش گفتم:
برو داداش،ولی برگرد...
یه لبخندی زد و گفت:
من دیگه برنمیگردم...😊
گفتم:نزن این حرفو،تو بچه کوچیک داری...
یه دست زد به گردنش و گفت:
این گردنو میبینے؟!
#خوراکبُریدنه...💔
#سربریدهایکهسربلندشد..🙃
#شهیدحججے
#بصیرتانقلابی
🆔
@basirat_enghelabi110