eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت87 امیرحسین سه ماه و نیمه بود که از سوریه برگشت. میخواست ببینه امیرحسین اونو
🌸💕 چپ و راست گوشیش رو می گرفت جلوم که این کلیپ رو ببین! زن لبنانی بالای جنازه پسر شهیدش قرص و محکم ایستاده بود و رجز می خوند. می‌گفت: + اگه عمودی رفتم افقی برگشتم،گریه زاری نکن... مثل این زن محکم باش. اینقدر از این نماهنگ ها نشون می داد که بهش آلرژی پیدا کردم. آخری ها از دستش کفری می‌شدم. بهش میگفتم: - شهادت مگه الکیه؟! باشه تو‌ برو شهید شو، قول میدم محکم باشم! نصیحت میکرد بعد از من چطور رفتار کن با چه کسایی ارتباط داشته باش. به فکر شهادت بود و برای بعد از اونم برنامه خودش رو تنظیم کرده بود. تو قالب شوخی و گاهی هم جدی حرف هاشو می‌زد. میگفت: +اینکه اینقدر توی سوریه موندم یا کم زنگ میزنم برای اینکه هم شما راحت تر دل بکَنین؛ هم من..! : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱
بــسم الـلّه الـرحمن الرحــیمــ😍🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 علی...🌸 پدر خاکی و ما بچه ی خاکی تو‌ ایم☺️🍃 ♥️ ⁸ روز تا امامت امیرِ افلاک😍✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قربانی عید قربان... دوبار خواب دیدم یه نفر میومد می گفت: "این که بزرگش می کنی، باید روز عید قربان ، قربانی بشه." از شوهرم پرسیدم: "خواب بدیه، نه؟" شوهرم آروم لبهاش رو گاز گرفت و گفت: "نه! پاشو نمازت رو بخون، چند روز دیگه عید قربانـــه، گوسفند می کُشیم" گفتم:"ما که حاجی نیستیم!" گفت:"عیبی نداره، برای سلامتی پسرمون...!" 22سال بعد، عراقی‌ها داشتند خرمشهر رو می‌گرفتند. عید قربان بود؛ توی آبادان هم گوسفند پیدا نمی‌شد که قربانی کنیم؛ دلم شور می‌زد؛ می‌گفتم:"نکنه روز قربانی شدن محمود باشه؟!" وقتی رفتم بالای سرش، دیدم ترکش عین تیغ، شاهـــــرگش رو بریده ... 🆔 @basirat_enghelabi110
😍 پیامبر اکرم ﷺ می فرمایند :↯ با ریختن اوّلین قطره خون قربانی [به زمین] صاحب قربانی آمرزیده میشود . 📚من لایحضره الفقیه ، ج ² ، ص ²¹⁴ 🆔 @basirat_enghelabi110
✨ چطوریہ ڪه میترسیم ڪرونا بگیریم و دیگہ کسے نگاهمون نکنہ و نزدیڪمون نشہ؛ ولے ازاین نمیترسیم کہ اگر گناه ڪنیم،دیگہ امام زمان{عج}نگاهمون نمیکنہ و از خداهم دور میشیم💔 🆔 @basirat_enghelabi110
•°~🤍✨ میگفت : هرچی‌که‌خدابخواد؛ همه‌چی‌رومیسپرم‌به‌دست‌ِخودِ‌خدا چون‌فقط‌خودشِ‌که هم‌بھترین‌رومیخواد، وهم‌بھترین‌رورقم‌میزنه...(:🌿 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بصیرت انقلابی
#قصّه‌دلبـری🌸💕 #قسمت88 چپ و راست گوشیش رو می گرفت جلوم که این کلیپ رو ببین! زن لبنانی بالای جنازه پ
🌸💕 بعد از تشعیع جنازه دوستاش میومد میگفت: +فلانی شهید شده و بچه سه ماهه‌ش رو گذاشتن روی تابوت. بعد می‌گفت: +اگه من شهید شدم بچه رو نزار رو تابوت، بزار روی سینه‌م. گاهی نمایش تشییع جنازه خودش رو هم بازی می‌کردیم؛ وسط هال دراز به دراز می خوابید که مثلاً شهید شده و می خندید... بعد هم می‌گفت: +محکم باش. و سفارش می‌کرد چه کارهایی انجام بدم. گوش به حرفاش نمی‌دادم و الکی گریه زاری می‌کردم تا دیگه از این شیرین کاری ها نکنه..! رسول خلیلی و اسماعیل حیدری رو خیلی دوست داشت، وقتی شهید شده بودن تا چند وقت عکس و تیزر و بنر اینا رو براشون طراحی می کرد. برای بچه‌های محل کارش که شهید شده بودن نماهنگ های قشنگی می ساخت. تا نصفه شب می‌نشست پای این کارها! عکس خودش رو هم همون که دوس داشت بعداََ تو تشییع جنازه و یادواره هاش استفاده بشه، روی یک فایل تو کامپیوترش جدا کرده بود. یکی سرش پایین با شال سبز و عینک... یکی هم نیم رخ! اذیتش میکردم میگفتم: - پوستر خودت رو هم طراحی کن دیگه. در همه کارهای هنریش، خوش خط هم بود.. ثلث و نستعلیق و شکسته رو قشنگ می‌نوشت. این خوش خطی تو دوران دانشجویی و تو اردوها بیشتر نمود پیدا می کرد. پارچه جلوی اتوبوس، روی درهای ورودی و دیوارهای مسجد و حسینیه ها؛ میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم، منم گدای فاطمه.. : نـوش جـونـت رفـیق..!🌱