یک دوربین بردارید بزنید به دل شهر
وضعیت مردمو جویا بشید
اکثرا ذهنیت خوبی از نظام ندارن ، حتی قشر هیئتی و مذهبی ش
این ذهنیت دلایل و عواملی داره
یکیش ناکارآمدی و کم کاریه
یکیش حجم وسیع تبلیغاته و...
ما تا ریشه یابی نکنیم تا حقیقت
جامعه رو درک نکنیم نمیتونیم برای ترمیم و بهبودش قدمی برداریم.
شکاف بینِ بخش قابل توجهی از مردم با حکومت قابل انکار نیست
اتفاقا اصلاحطلبان سواری همین شکاف هارو میگیرن و از این شکافها سو استفاده میکنند.
با وفاقشون میخوان آشتی ملی با مخالفان و ناراضی ها برقرار کنند اما نمیدونن نه اونا رو میتونن بدست بیارن نه نیروهای خودی و طرفدارو رو میتونن راضی نگه دارن.
چشمشون به جذب اون طرفه
اما دارن طرفداران اصلی رو با عملکرد بدشون ناامید میکنن.
چاره کار ارتباط مستقیم مردم با حکومته
ارتباط چطوری شکل میگیره ؟ احیای حلقه های میانی ، حلقه هایی که مردمو به حکومت متصل میکنه.
مصداقش میتونه نماز جمعه باشه.
برای فهمیدن این موضوع لازمه
یک یادآوری کنم ( شبکه منوتو ،میدونید از چه زمانی مخاطب بیشتری پیدا کرد؟ از زمان آکادمی گوگوش؟ بفرمایید شام؟
نه ! به گفته خودشون موفق ترین حرکتی که تو شبکه منوتو زده شد ، دریافت گزارش های مردمی بود، من یادمه طرف ویدیو فرستاده بود از آسفالت داغون نظرآباد
اینا منتشر کردن ،یک هفته بعدش
برده بودن اونجا رو درست حسابی آسفالت کرده بودن و منوتو اینو بعنوان اثر اون شبکه به مردم معرفی میکرد)
نماز جمعه نماد گزارش مردمی میتونست باشه، جایی برای شنیدن و پاسخگو کردن و پیگیری.
از چی میترسیم؟
مردم بیان فحش بدن؟
خب بدن مگه تو اینستاگرام نمیدن؟
بدو بیراه اون پیر زن به بنیان گذار انقلاب
در کنار استاندار مگه کم دیده شد؟
سرپوش روی چیمیخوایم بذاریم؟
نارضایتی دامن بدنه قشر انقلابی رو هم گرفته چه برسه مردمی که با این نظام زاویه دارن!
ما از اون پشتیبانی ۹۸ درصدی مردم
رسیدیم به وضعیت الان
ده پونزده میلیون شکر خدا پشتوانه مردمی داریم ، اگر همینارو نتونیم حفظ کنیم کار گره میخوره.
عموم مردم ما خودشون هم نمیدونن
انتخابشون چی و کیه ، با جمهوری اسلامی مخالفن اما از سر لج ، لیدر خاصی ندارن
که بهش تکیه کنن ، یکبار نوشتم و حتی گفتم هزارتا صفر و کنار هم بچینیم مجموع بدست اومده صفره! لیدر و رهبر به این صفرها اعتبار میده، ما رهبرمون مشخصه
در بدترین شرایط هم با این پشتوانه
اگر خدا بخواد میتونیم مقاومت کنیم
اما جریان های مقابل همچین پشتوانه ای ندارند.
این پشتوانه رو باید تقویت کرد
نباید با ناکار آمدی و بی منطقی و کار غیر عقلانی مایوسشون کرد.
توضیح شرایط موجود اسمش سیاهنمایی نیست ، ولله ما اگر میخواستیم سیاهنمایی کنیم الان اینجا نبودیم.
داریم میبینیم بیشتر ضربه هایی که میخوریم از طرف خودی هاست
یه سری هاشون ندونسته یه سری هاشون دانسته بلدن چطوری مارو سرگرم کنن و بازیمون بدن.
سلام، شهادت شهید رئیسی محل ابهام زیاد داره اما اینجور نیست که کتمانی صورت گرفته باشه ، اتفاقا جمهوری اسلامی از خداش بود اسرائیل تو این ماجرا دست داشته باشه ، چون در این صورت میشد مستقیم اسرائیل و با خاک یکسان کرد، بهانه لازم اینجوری جور میشد؛ اثبات این موضوع نیاز به سند و فکت داره ، با فرضیات و حدسیات که نمیشه قضاوت کرد...
مطمئن باشید اگر سند و مدرکی برای اثبات پیدا میشد فرماندهان نظامی و اطلاعاتی ما نهایت استفاده رو ازش میبردن. اینجور نیست که این سند و مدرک باشه بعد بیان پنهان کاری کنند.
شما نگاه کنید ما هنوز که هنوزه
در رده فرماندهان ارشد داریم شهید میدیم تو این راه ، شهدایی که هر کدوم برای خودشون یک حاج قاسم اند
بنظرتون همچین فرماندهانی میان کتمان میکنند؟ میان دروغ میگن؟
یا از جنگ میترسن؟ اینا که عمرشون در راه مبارزه سپری شده و اتفاقا از همه مون دلسوز تر و دغدغه مند ترن.
اگر شهادت شهید رئیسی توسط اسرائیل یا هر جنایتکار دیگه ای قطعی شده بود
تا الان هزار بار افشا شده بود.
همچین اطلاعات و خبری اصلا قابل پنهان کردن نیست .
بصیرت محور
سلام، شهادت شهید رئیسی محل ابهام زیاد داره اما اینجور نیست که کتمانی صورت گرفته باشه ، اتفاقا جمهوری
ما از ماجرای هواپیمای اوکراینی که بالا تر نداریم ، مقصر هم خود هواپیما اوکراینی شناخته شد ، سپاه اگر بنا داشت کتمان کنه هیچوقت فرمانده ارشدشو نمیفرستاد جلوی دوربین بگه من گردنم از مو نازک تره ، خیلی راحت میتونست انکار کنه
ولو همه رسانه بگن دروغ میگه
دقیق خاطرم نیست اینو کجا خوندم یا شنیدم که وقتی سردار حاجی زاده گزارش میده به رهبر انقلاب و میگه همچین حادثه ای پیش اومده ، رهبر انقلاب توصیه میکنه
با مردم در میون بذارید .
اگر بنا به کتمان و دروغ و سرکار گذاشتن مردم بود ، اینجا که راحت میتونستن انجام بدن ، پس چرا اینکارو نکردن؟
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
🔻 تفکر علامه مصباح و نبرد تمدنی امروز ما
علی آقابالازاده:
🔹️شاید برای خیلی ها عجیب باشد، اما تحولات امروز منطقه عمق تاثیر تفکر و مبانی علامه مصباح در یک نزاع تمدنی را نشان داد.
بحران سوریه، فروپاشی اجتماعی و بی ارادگی ارتش در برابر معارضین نه چندان مقتدر، به ما گفت که چه اندازه پشتوانه فکری و معنوی در ساخت اجتماعی و تربیت نیروهای مقاوم مهم است و غفلت از آن، نتیجه اش جنگ همیشه باخت است.
🔹️اما آن سوی صحنه، حزب الله علیرغم فقدان رهبر بزرگی چون شهید سید حسن نصرالله کالجبل الراسخ ایستاد و اقتدار دشمن را شکست و آبرویش را جریحه دار کرد. حزب الله سالها است مجاهدان و مردم خود را بر اساس اندیشه ها و معرفت های علامه مصباح تربیت کرده است. جناب سید خود تصریح دارد که "در تمام مسائل فکری و معنوی، علامه مصباح پناه، قبله و مقصد بود" و "حزب الله لبنان با همه فداکاری ها و مجاهدت ها و جانفشانی ها، تجسم عینی تفکر سیاسی علامه مصباح در منطقه است".
🔹ما اگر امروز می خواهیم بجنگیم - که جنگ ما نیز نه در محدوده مرزهای جغرافیایی محصور است و نه در ساحتی خاص از زندگی، که جنگی جهانی، تمدنی، فراگیر و همه ابعاد است - باید بدانیم مبارزان و جوانانی که عزم رزم دارند را پای کدام آبشخور فکری بنشانیم.
🔹️سالها تفکر علامه مصباح از سوی دوستان مورد ملامت و تخطئه شد که او کاربردی و متناسب میدان نمی اندیشد، او انتزاعیات فلسفی خود را می خواهد عمومی کند، او جامعه و جوان را با مسائلی درگیر می کند که مسئله شان نیست، اما امروز که رسوخ رگه های لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی را در سایه تفکرات عمل گرایانه در دوستان و نهادهای انقلابی می بینیم، و از آن سو ایستادن مجاهد حزب الله را در میانه معرکه و سینه به سینه با دشمن صهیونی و در محیطی محفوف به آفات بزرگ فرهنگی و اجتماعی؛ بسی بیشتر از دیروز باید تفطن پیدا کنیم که این همان مبانی فکری و فلسفی و استدلالی و قرآنی است که در طوفانها و شرایط سخت نبرد، نیروها را حفظ می کند، همین تفکر علامه مصباح است که مبارز می پرورد، همین تفکر است که حزب الله می آفریند و همین تفکر است که می تواند ما را در برابر جریان نفوذ فرهنگی و سیاسی و اجتماعی پیروز کند.
🔹️نظریات جنگ و دانش های کاربردی و استراتژی بافی لایه های رویین نبرد است و به خودی خود طرفی را در کشاکش یک نبرد تمدنی پیروز نمی کند. این انسان ها هستند که می جنگند و نه سخت افزار و نه استراتژی و نه تاکتیک! همه اینها محصول اندیشه و انگیزه انسانها است.
و اگر منطقی نباشد و انگیزه ای و آرمانی مقدس که بر استوانه های فکری محکم بنا شده باشد، جنگیدن چه معنایی دارد؟
🔹براستی تفاوت دو جبهه در چیست؟ فرق حوزه قم با سوآز و هاروارد چیست؟ یا سپاه با داعش؟ یا حزب الله با اسرائیل؟ و یا تحریرالشام با حماس؟ و یا راهیان نور با بی تی اس؟ جز در همین مبانی فکری؟ سرتاسر قرآن را بیان ایمان و کفر فراگرفته است. فرق ایمان و کفر چیست؟ جز در عقیده و نگاه های بنیادین؟
🔹️و ما فکر می کنیم که اگر مبانی را کم اهمیت تلقی کنیم و هنر رزم و تشکیلات به نیرو یاد دهیم، در جنگ فرهنگی و نظامی و سیاسی پیروزیم!
زهی خیال باطل! که اگر مبانی کم رنگ شد، مرزهای هویتی نیز کمرنگ می شود، جبهه ها و پیوندها مختلط می شود، عناصر خودی، از درون ناخودی می شوند، از درون ساییده می شویم و از درون استحاله می گردیم و در یک نقطه بزنگاه فرو می پاشیم.
🔹️اگر متفکری مانند علامه مصباح را کنار نهادیم و خود را یا عناصر خوب اما نه استوانه های فکری و مردان اسلام شناس را در آن جایگاه نشاندیم، آهسته آهسته دچار تغییر سیرت در حرکت انقلاب و انقلابیون می شویم! و این یک زنگ خطر و هشدار است! حتی آمریکایی ها نیز اصرار بر تغییر صورت جمهوری اسلامی ندارند، تا چه رسد به بچه های انقلاب! اما دچار تغییر سیرت می شویم و این خطر جدی است! نه اینکه انگیزه نیروها این باشد که قطعا خلاف این است بلکه پیچیدگی های مسیر و القائات دشمن و غفلت و جهل ما سبب انحلال درونی مان می شود.
🔹️باید مصباح و مطهری را جدی بگیریم تا سلامت حرکت تضمین شود. همین حلقات فکری است که نیرو می سازد. همین طرح ولایت است که نیرو می سازد. همین عقبه های فکری نظام هستند که محوریت ولیّ فقیه و امامت او را در جانها تثبیت می کنند و ما را در میدان پیروز می گرداند و به یاد او که گفت "همه جهاد ها متکی بر یک جهاد فکری است".
✅️ @Rajanews_com
بصیرت محور
🔻 تفکر علامه مصباح و نبرد تمدنی امروز ما علی آقابالازاده: 🔹️شاید برای خیلی ها عجیب باشد، اما تحولا
چند ماه پیش ما همینو متذکر شدیم☝️
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وضعیت وحشتناک آلودگی هوا در تهران
🔹تصاویری از شدت آلودگی هوای تهران در حوالی بهشت زهرا (س)
@TasnimNews
بصیرت محور
وضعیت وحشتناک آلودگی هوا در تهران 🔹تصاویری از شدت آلودگی هوای تهران در حوالی بهشت زهرا (س) @TasnimN
صبح ساعت پنج و نیم کف خیابون از (آلایندگی) مه گرفتگی بود ، چون اون ساعت رفت و آمدی نیست ، آلایندگی تجمیع میشه ، ماهیتشو به شکل ابر و مه میشه دید و لمس کرد. مخصوصا اگر با موتور باشی ، مخصوصا اگر پس ذهنت
آهنگ تایتانیک پلی بشه:)
چه شود🥹
بعد از ده دقیقه سوزش چشم و
سوزش گلو و سر درد و سنگینی تنفس
میاد سراغت ، چیزی نیست
حالات شیرین قبل مرگه😂
واقعا اگر از گرونی و جنگ و ... نمیریم
عاقبت این آلودگی نفس مونو میبره
و کسی هم عین خیالش نیست.
هدایت شده از نوشتههای مهدی جمشیدی
🔻حکمرانی انفعالی و سکولاریسمِ ساختاری
🖊مهدی جمشیدی
۱. اصلیترین و عمدهترین دلیلی که برای رفع فیلتر مطرح میشود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه میخواهد به شبکههای اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاینرو، استدلال میشود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعیاش را از دست میدهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید میآید. برایناساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمیدهند، بلکه حتی لحظههای بحران سیاسی را میآفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهمتر است و بهناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابلجمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند. دولتهای غربی نیز که از این وضع انقباضی اطلاع دارند، عقبنشینی نمیکنند و برای گفتگو و تفاهم، وارد میدان نمیشوند؛ چراکه میدانند فشار اجتماعی و درونی، برای منفعلساختن حاکمیّت، کافی است.
۲. نخستین مسأله این است که حاکمیّت، دیرهنگام به صحنه وارد شد؛ در جایی که جامعه، جغرافیای زیستِ مجازی خود را انتخاب کرده بود و نسبت به آن، شرطی و و ابسته شده بود. تودهها در این انتخاب، اختیار و ارادۀ مستقلی ندارند و تابع موقعیّتها و جریانهایی هستند که ساخته میشوند. این موقعیّتها و جریانها، موج جامعه را به سوی خود میکشانند و در یک جغرافیا مینشانند؛ بیآنکه مشخص باشد این حرکت و سیر، چه مبدأ و سرچشمهای دارد. موجهای جمعیّتی، بهتدریج و در اثر شرایطِ ساختهشده، شکل میگیرند و در مرحلهای قرار میگیرند که دیگر، چندان مهارشدنی نیستند. از این نقطه به بعد، به جغرافیای انتخابشده، وابسته میشوند و زندگی روزمرّۀ خود را به آن گره میزنند و روزبهروز، امکان گسستن و استقلال و عبور، برایشان دشوارتر میشود. در این وضع، حاکمیّت دیگر نمیتواند تصمیمهای منجمدشده و تعلّقات گرهخورده را تغییر بدهد. ازاینرو، تأخیر و تعلل در مقام صورتبندی وضعیّت و شکلدهی به شرایط، چندان قابلجبران نیست.
۳. از سوی دیگر، سیاست، وادی انتخابهای ساده و آسان نیست، بلکه سیاست، بازی هوشمندانه در میدان همین تزاحمها و تعارضها است. سیاست، میدان عمل و مواجهه با تحمیلها و اقتضاهای متعدّد آن است و موقعیّت در آن به گونهای است که کنشگر را از حقیقت به سوی مصلحت سوق میدهد و وادار به عملگرایی و فرسایش و انفعال میکند. دراینحال، پیشپاافتادهترین و ناسیاسیترین کار، تسلیمشدن و عقبنشینی است و سیاسیترین کار، بازی زیرکانه با شرایط و تغییر نسبتِ خویش با موقعیّتِ تحمیلگر است. موقعیّت، طبیعی و تکوینی نیست، بلکه طرف مقابل برای ما ساخته است تا قدرت خویش را به ما تحمیل کند و ارادۀ ما را تابع خود گرداند. حال چنانچه ما از ارادۀ او تبعیّت کنیم، در واقع، کنش پیشاسیاست داشتهایم و نتوانستهایم وضع را به نفع خود تغییر بدهیم. در اینجا نیز باید گفت بر فرض اینکه قضاوتها دربارۀ جامعه، سوگیرانه و ساختگی نباشد، میتوان ذهنیّت جمعی را نسبت به شبکههای اجتماعیِ غربی تغییر داد؛ این ذهنیّتها، قطعی و نهایی نیستند و میتوان آنها را دگرگون کرد. در عمل، بارها دیدهایم که در اثر همین تغییر ذهنیّت، موجهای انتقالی و کوچهای مجازی رخ داده است و شرایط جدید و متفاوتی تولید شده است. این جابجاییها، همگی طبیعی و خودجودش نیستند، بلکه دستکاریها و دخالتهایی در میان است. این امکان و فرصت برای ما نیز بهمثابه یک کنشگر سیاسی وجود دارد که ذهنیّت جمعی را بازسازی کنیم.
۴. مسیری که اکنون بخشی از حاکمیّت – بهخصوص لیبرالهای دولتی و شبهانقلابیهای تکنوکرات – انتخاب کردهاند، به انقباض و انسداد بیشتر حکمرانی میانجامد و انتخابهای آیندۀ حاکمیّت را محدودتر خواهد کرد. این مسیر، از سوی خودِ حاکمیّت، ساخته نشده، بلکه طرف مقابل، آن را تعریف و طراحی کرده و اکنون حاکمیّت باید به دلیل احساس انفعال و سردرگمی و اضطرار، به آن گردن بنهد؛ درحالیکه هرچه در این مسیر پیشتر برود، چنان است که گویا به مرداب پا نهاده است. این مسیر، گشایشهای لحظهای و زودگذر در پی دارد و گرههای کورِ فلجکننده. اینکه هر از گاهی، به شرایط تولیدشده از سوی تجدّد، تن در بدهیم و قدمبهقدم، به اقتضاها و ضرورتهای آن وادار بشویم، به معنی غلتیدن به یک مدار بیبازگشت و انقباضی است که انقلاب را از خویشتن هویّتی و فرهنگیاش، تهی و تخلیه میکند و به روند سکولاریسمِ ساختاری، دامن میزند. انقلاب از حیث ساختاری، در حال عبور از هنجارها و غایات و ارزشهای خویش است و میرود که توسط تجدّد، بلعیده شود.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
هدایت شده از استاد مهدوی ارفع
Default Project. mahdaviarfa.mp3
54.65M
🔺صحبت های حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدوی ارفع، در خصوص اوضاع منطقه و لبنان
⬅️ با توجه به مشکل فنی متاسفانه دقایق ابتدایی جلسه ضبط نشده است.
دی ماه 1403 مدرسه علمیه معصومیه قم
#مقاومت
#لبنان
#اسرائیل
@mahdavi_arfae