eitaa logo
، بصیرت و جهاد تبیین
115 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
272 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 گذر عمر را دریابیم ✍از فرد حکیمی پرسيدند: شگفت‌انگيزترين رفتار انسان چيست؟ پاسخ داد: از كودكى خسته می‌شود، براى بزرگ شدن عجله می‌کند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود می‌شود. ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه می‌گذارد. سپس، براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج می‌کند. طورى زندگى می‌کند كه انگار هرگز نخواهد مرد و بعد طورى می‌میرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است! آنقدر به آرزوهای دور و محال فكر مى‌كند كه متوجه گذر عمر خود نيست. 💠: 🌷 🍂🌸🍂 @rasul313
﷽ ⚘پندنامه⚘ *** 🔆 ✍ لطفا هیچ‌‌وقت عوض نشو 🔹چند روز پیش رفتم نزد تعمیرکار مانیتور خودرو و گفتم: ببخشید مانیتور خودروام به‌نظر نیاز به تعمیر داره چون یه‌هویی خاموش و روشن می‌شه و تصویرش می‌ره. 🔸تعمیرکار گفت: باشه، یه نگاهی بهش می‌ندازم. ممکنه از نظر برقی یا شاید...‌ سوخته باشه. اگه سوخته بود باید عوضش کنی. 🔹گفتم: باشه، چک کنید ببینید چه می‌شه کرد. من می‌رم و یکی‌دو ساعت دیگه برمی‌گردم. 🔸با خودم گفتم: خب دوسه‌میلیون تومنی افتادم تو خرج. 🔹دوسه ساعت بعد رفتم سراغش‌ و مانیتور خودرو رو سالم بهم تحویل داد. 🔸گفتم: هزینه‌اش چقدر ‌‌می‌شه؟ 🔹گفت: هیچی، چیز مهمی نبود. فقط کابل سوکتش شل شده بود، سفت کردم. کار خاصی نکردم. 🔸تشکر کردم و اومدم بیرون. نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. می‌تونست هر هزینه‌ای رو به من اعلام کنه و منم خودمو آماده کرده بودم. 🔹بعد از چند دقیقه‌ کنار یک شیرینی‌فروشی‌ توقف کردم و یک بسته شکلات گرفتم و دوباره برگشتم پیشش. 🔸بسته‌ شکلات‌ رو گذاشتم رو میز کارش و بهش گفتم: دنیا به آدم‌هایی مثل شما نیاز داره. لطفاً هیچ‌وقت عوض نشو. 🔹یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد. 🔸گفت: آقا، حرف پدرم رو بهم زدی. اونم بهم می‌گه همیشه خوب باش و عوض نشو، حتی اگه همه بهت بدی کنن. 🔹تو راه برگشت به این فکر می‌کردم که تغییر تو آدما به تدریج اتفاق میفته. تنها چیزی که می‌تونه ما رو تو مسیر درستکاری و امانت‌داری حفظ کنه، یک جمله ساده از عزیزترین آدما تو زندگی‌مونه؛ 🔸«آدمِ خوب! هیچ‌وقت عوض نشو...» ___
﷽ پندنامه 🏴فاعتبرو یا اولی الابصار ..🟡 ◾️ تمام عزت شیعه رهین مِنّت اوست / تمام زندگی ما فدای مادر توست ◽️ قَسم به مادر و آن احتجاج حیدری‌اش / دوام خدمت ما با دعای مادر توست 🏴🏴🏴🏴 🔅 ✍ با منطق مورچه زندگی کن 🔹منطق مورچه‌ای دارای چهار قسمت است. 🔸اولین بخش آن این است: «یک مورچه هرگز تسلیم نمی‌شود.» 🔹اگر آن‌ها به‌سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان کنید، به‌دنبال راه دیگری می‌گردند. 🔸بالا می‌روند، پایین می‌روند، دور می‌زنند. آن‌ها به جست‌وجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می‌دهند. 🔹بخش دوم این است: «مورچه‌ها کل تابستان را زمستانی می‌اندیشند.» 🔸این نگرش مهمی است. نمی‌توان این‌قدر ساده‌لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است! 🔹پس مورچه‌ها وسط تابستان در حال جمع‌آوری غذای زمستانشان هستند. باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می‌برید، به فکر سنگ و صخره هم باشید. 🔸سومین بخش از منطق مورچه این است: «مورچه‌ها کل زمستان را مثبت می‌اندیشند.» 🔹این هم مهم است. در طول زمستان مورچه‌ها به خود یادآور می‌شوند که این دوران زیاد طول نمی‌کشد، به‌زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت و در اولین روز گرم، مورچه‌ها بیرون می‌آیند. 🔸اگر دوباره سرد شد، آن‌ها برمی‌گردند به لانه. ولی باز در اولین روز گرم بیرون می‌آیند. آن‌ها برای بیرون‌آمدن نمی‌توانند زیاد منتظر بمانند. 🔹چهارمین و آخرین منطق مورچه‌ها:  «یک مورچه در تابستان چه‌قدر برای زمستان خود جمع می‌کند؟» 🔸هرچه‌قدر که در توانش باشد. 🔹پس: هرگز تسلیم نشو؛ آینده را ببین (زمستانی بیندیش)؛ مثبت بمان (تابستان را به‌خاطر بسپار)؛ همه تلاشت را بکن. 🔘  ایام شهادت حضرت زهرا  سلام الله علیه تسلیت باد.
﷽ پندنامه 🏴فاعتبرو یا اولی الابصار ..🟡 ◾️ تمام عزت شیعه رهین مِنّت اوست / تمام زندگی ما فدای مادر توست ◽️ قَسم به مادر و آن احتجاج حیدری‌اش / دوام خدمت ما با دعای مادر توست 🏴🏴🏴🏴 🔅 ✍ با منطق مورچه زندگی کن 🔹منطق مورچه‌ای دارای چهار قسمت است. 🔸اولین بخش آن این است: «یک مورچه هرگز تسلیم نمی‌شود.» 🔹اگر آن‌ها به‌سمتی پیش بروند و شما سعی کنید متوقفشان کنید، به‌دنبال راه دیگری می‌گردند. 🔸بالا می‌روند، پایین می‌روند، دور می‌زنند. آن‌ها به جست‌وجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می‌دهند. 🔹بخش دوم این است: «مورچه‌ها کل تابستان را زمستانی می‌اندیشند.» 🔸این نگرش مهمی است. نمی‌توان این‌قدر ساده‌لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است! 🔹پس مورچه‌ها وسط تابستان در حال جمع‌آوری غذای زمستانشان هستند. باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می‌برید، به فکر سنگ و صخره هم باشید. 🔸سومین بخش از منطق مورچه این است: «مورچه‌ها کل زمستان را مثبت می‌اندیشند.» 🔹این هم مهم است. در طول زمستان مورچه‌ها به خود یادآور می‌شوند که این دوران زیاد طول نمی‌کشد، به‌زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت و در اولین روز گرم، مورچه‌ها بیرون می‌آیند. 🔸اگر دوباره سرد شد، آن‌ها برمی‌گردند به لانه. ولی باز در اولین روز گرم بیرون می‌آیند. آن‌ها برای بیرون‌آمدن نمی‌توانند زیاد منتظر بمانند. 🔹چهارمین و آخرین منطق مورچه‌ها:  «یک مورچه در تابستان چه‌قدر برای زمستان خود جمع می‌کند؟» 🔸هرچه‌قدر که در توانش باشد. 🔹پس: هرگز تسلیم نشو؛ آینده را ببین (زمستانی بیندیش)؛ مثبت بمان (تابستان را به‌خاطر بسپار)؛ همه تلاشت را بکن. 🔘  ایام شهادت حضرت زهرا  سلام الله علیه تسلیت باد.
🔅 ✍️ به قضاوت مردم اعتنا نکنید 🔸جوانی تصمیم گرفت از دختر موردپسندش خواستگاری کند، اما قبل از اقدام به این‌ کار، از مردم درمورد آن دخـتر جـویای معلومات شــد. 🔹مردم چنـیـن جـواب دادنـد: ایـن دخـتـر بـدنـام، بی‌ادب، بدخـو و خـشـن اسـت. 🔸آن شـخـص از تـصـمـیـم خود منـصـرف شـد، بـه خـانـه‌ برگشـت و در مـسیر راه با شـیـخ کهـن‌سالی روبه‌رو شد. 🔹شـیخ پرسید: فرزندم چه شده؟ چرا این‌قدر پریشان و گرفته‌ای؟ 🔸آن شخص قـصـه را از اول تا آخـر برای شیـخ بیان نـمـود. 🔹شیخ گفت: بـیا فرزندم من یکی از دخترانم را به عقد تو درمی‌آورم، اما قبل از آن برو و از مردم درباره‌ دخترانم پرس‌وجو کـن. 🔸شخـص رفت و از مردم محـل درمورد دختران شیخ سؤال کرد و دوباره به نزد شیخ آمد. 🔹شیخ از آن جوان پرسـید: مردم چه گفتـند؟ 🔸جوان پاسخ داد: مردم گفتند دختران شیخ، بسیار بداخـلاق، بـی‌ادب، بی‌حیا، فاسق و بی‌بندوبارند. 🔹شیخ گفت: با من به خـانه بیا! 🔸وقتی‌ آن شخص به خانه‌ شیخ رفت، به‌جز یک پیرزن، کسی را ندید و آن پیرزن، همسر شیخ بود که به‌خاطر عقیم و نازابودنـش هیچ فرزندی به دنیا نیاورده بود. 🔹زمانی‌ که آن شخص از دیدن این حالت شوکه شد، شیخ به او گفت: فرزندم! مردم به هیچ‌کسی رحم نمی‌کنند و دانسته یا ندانسته در حق دیگران هرچه و هر قِسمی که خواستند حکم می‌کنند. 💢به قضاوت مردم اعتنا نکنید؛ چون آن‌ها به حرف‌زدن و قضاوت‌کردن پشت‌سر دیگران، عادت کرده‌اند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔅 ✍️ کجایند مردان بی‌ادعا 🔹یکی از کارمندان شهرداری ارومیه می‌گفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می‌گشتم. 🔸از پله‌های شهرداری بالا می‌رفتم که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و از او پرسیدم: آیا اینجا برای من کار هست؟ تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. 🔹یک کاغذ از جیبش درآورد و یک امضا کرد و به دستم داد و گفت: بده فلانی، اتاق فلان. 🔸رفتم و کاغذ را دادم دستش. وقتی امضا را دید، گفت: چی می‌خوای؟ 🔹گفتم: کار. 🔸گفت: فردا بیا سرکار. 🔹باورم نمی‌شد. فردا رفتم و مشغول شدم. 🔸بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضا داده بود، شهردار بود. 🔹چند ماه کارآموز بودم. بعد یکی از کارمندان که بازنشست شده بود، من جای اون مشغول شدم. 🔸۶ ماه بعد رئیس شهرداری استعفا کرد و رفت جبهه. 🔹بعد از اینکه در جبهه شهید شد، یکی از همکاران گفت: توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما رو جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق شهردار کسر و پرداخت می‌شد. یعنی از حقوق شهید باکری، این درخواست خود شهید بود. 💢 امثال این بزرگواران باید برن جونشون رو بدن تا فضا و جا برای دزدی‌ها و اختلاس ژن‌های برتر و نفوذی های حرامی باشه.
﷽ پندنامه فاعتبرو یا اولی الابصار ..🟡 🔅 ✍️ به آنچه می‌گویی عمل کن 🔹از فردی پرسیدند: اگر دو تا اتومبیل داشته باشی و یکی دیگر اتومبیل نداشته باشد حاضری یکی از آن دو را بدهی!؟ 🔸گفت: بله کاملاً حاضرم همین حالا. 🔹گفتند: اگر دو تا الاغ داشته باشی، حاضری یکی را بدهی به کسی که الاغ ندارد! 🔸گفت: نه، با این مخالفم. این کار را نمی‌توانم انجام دهم. 🔹گفتند: چرا؟ اینکه همان منطق است و همان نتیجه. 🔸گفت: نه، این همان نیست چون من الان دو تا الاغ دارم، ولی دو تا اتومبیل ندارم! 🔹بسیاری از مردم تا زمانی به شعارهای زیبایشان پایبند هستند که منافع خودشان در خطر نباشد. آن‌ها قشنگ حرف می‌زنند، اما در مقام عمل هرگز بر اساس آنچه می‌گویند رفتار نمی‌كنند. ✅ ۲۵ ذی القعده؛ روز نزول نخستین رحمت الهی 🔹️۲۵ ذی القعده مصادف است با روز دحوالارض؛ روزی که سرشار از خیر و برکت است در این روز همه خیر و برکت دنیا و آخرت را برای خدا پرستان واقعی آرزو میکنم
﷽ پندنامه ⚘فاعتبرو یا اولی الابصار ..🟡 🔆لطفا تظاهر نکنید مديرعامل جوانی كه اعتماد به نفس پايينی داشت، ترفيع شغلی يافت؛ اما نمی توانست خود را با شغل و موقعيت جديدش وفق دهد. روزی كسی در اتاق او را زد و او برای آنكه نشان دهد آدم مهمی است و سرش هم شلوغ است، تلفن را برداشت و از ارباب رجوع خواست داخل شود. در همان حال كه مرد منتظر صحبت با مديرعامل بود، مديرعامل هم با تلفن صحبت می كرد. سرش را تكان می داد و می گفت: «مهم نيست، من می‌توانم از عهده‌اش برآيم.» بعد از لحظاتی گوشی را گذاشت و از ارباب رجوع پرسيد: «چه كاری می‌توانم برای شما انجام دهم؟» مرد جواب داد: «آمده ام تلفن تان را وصل كنم!» ما انسان ها گاهی به چيزی كه نيستيم تظاهر می‌كنيم. قصد داريم چه چيز را ثابت كنيم؟ چه لزومی دارد دروغ بگوييم؟ چرا به دنبال كسب حس مهم بودن حتی به طور كاذب هستيم؟ همواره به ياد داشته باشيم كه تمام اين نوع رفتارها، ناشی از ناامنی و اعتماد به نفس پايين است... پس لطفا تظاهر نکنید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨«اجنه و خوراکیها حتما ببینید» حتما ببینید خیلی عالی وعلمی👌