✅ نوکر به راه و شیوۀ ارباب می رود/
🔻زخمهایی برای نگفتن
برادر جان! در عمق #فتنه، چه تقدیر غریبی برایت رقم خورد.خدا تو را برای چنین صحنه تلخ و عرصه دردآوری انتخاب کرد.این تو بودی که میتوانستی در چنین نقش دشواری،ظاهر شوی و دشمن را سیهرو و ناکام بگذاری.مرحبا به مقاومتت. تو، مقاومت را در وجود خونآلود و مجروح خویش، متجلّی و عیان کردی.اینک باید تو را اسطورهی مقاومت دانست.مقاومت باید در برابر بدن خونآلود و تن رنجورت،زانو بزند و شاعرِ، عاجزِ انگشتر شکستهات شود.
برادر جان! در دل شهر، داغ تنهایی و مظلومیت را دیدی و طعم زخمها و ضربههای سهمگین را چشیدی.دست تقدیر،تو را از دوستانت جدا کرد و به دست گرگهای خبیث سپرد تا در تنهاییات، قساوتشان را در پیکر خونین تو نمایان سازند.و تو نشان دادی که شیاطین خیابانی، چه بیاندازه درّندهاند.
بردار جان!مقام تو، مقام وفا و صدق است. تو، مرد میدانی و مرد ایستادن و پشتنکردن و عهد نشکستن.جان دادی و ایمان نباختی.میخواستند از زبان یک #طلبه_بسیجی،اهانت به #امام_خامنهای را به گوش دوست و دشمن برسانند،اما هرچه زدند و درد آفریدند و زخم نشاندند، کلامی از تو نشنیدند.داستان #کربلا را نخواندهاند و نمیدانند #انقلاب، حامیانی دارد که همچون اصحاب #امام_حسین (ع)، سختتر از پارههای پولاد هستند.آنکه عهد خون با ولیّ حقّ بسته است، از خون خویش دریغ نمیکند و از مرگ نمیهراسد.و سرانجام،پاداش مجاهدت، #شهادت شد.
برادر جان! #آرمان_علیوردی! تو اتّفاق برآمده از انقلابی، نه آن قلادهشکستههای هرزهزبان در خیابان و دانشگاه.
#شهید_آرمان_علی_وردی
eitaa.com/basiratafza