♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫
•┈••✾بسم الله الرحمن الرحیم ✾••┈•
#شهیده_ی_7⃣1⃣
زندگینامه سکینه بیگم نیک نژاد در اولین روز از آبان ماه سال 1324 در خانواده ای تحصیل کرده و متدین در خطه «بهبهان» از توابع استان خوزستان پا به عرصه وجود نهاد. پدرش مردی فهیم و تحصیل کرده بود و با پیمانکاری پروژه های متعدد در شهرهای مختلف سعی می کرد امکان ادامه تحصیل را برای سکینه و شش خواهر و برادر بعدیش فراهم کند. حمایت های پدر و استعداد و پشتکار مثال زدنی سکینه باعث شد تا بلافاصله پس از اخذ دیپلم وارد دانشسرای معلم بهبهان شود؛ دو سال تحصیل در این دانشسرا و مدت کوتاهی تدریس در دبستان نیز از عطش آموختنش نکاست و همراهی مادر او را رهسپار بروجرد کرد تا با وجود سختی پیمودن ۱۶ ساعت راه، مدرک کارشناسی را در مدت کوتاهی در رشته تربیت بدنی کسب کند. درسش تازه تمام شده بود که محمدتقی به خواستگاریش آمد. در محله تهران نو آپارتمانی کوچک تهیه کردند و صاحب 3 فرزند شدند. پس از چندی احساس وظیفه سکینه را بر آن داشت تا به یکی از نقاط مرزی محروم رفته و زکات علمش را به کودکان محروم مهرانی- شهری در استان ایلام- بپردازد. پس از بازگشت تهران و فروش آپارتمانشان، خانه ای در مهرویلای کرج خریدند، این اتفاقات با پیدایش موج بیداری اسلامی در ایران همزمان بود و سکینه هم که شور و شعور وصف ناشدنی اش او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با تبلیغ در خانواده و مدرسه به یاری نایب امام زمانش شتافت؛ پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و معاونت مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛ در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل شد. با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به جمع آوری کمک های مردمی می پرداخت و سعی می کرد همزمان دانش آموزان را با آرمان ها و ارزش های انقلاب آشنا سازد. یازدهم بهمن ماه سال ۱۳۶۰ منافقین به مدرسه حمله کردند و هنگام اذان ظهر سکینه 36 ساله بر اثر اصابت تیر در کرج به شهادت رسید. مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قطعه24- ردیف101- شماره39 تهران واقع می باشد.
لطفا در کانال بصیرت افزایی و تعامل با ما باشید.👇👇👇👇👇👇
@basiratafzaeivataamol
--------------------------------------------
https://eitaa.com/basiratafzaeivataamol
https://igap.net/basiratafzaeivataamol
سروش:
http://sapp.ir/basiratafzaeivataamol
♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️
♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫
•┈••✾بسم الله الرحمن الرحیم ✾••┈•
#شهیده_ی_7⃣3⃣
مهری زارع عباس آبادی در مشهد مقدس متولد شد و درهمان شهر رشد یافت. با شروع نهضت اسلامی در اجتماعات مردمی حضوری فعال داشت. در سن 13 سالگی در راهپیمایی 9\10\1357 شرکت کرد و براثر برخورد با تانک از ناحیه سر مجروح شد و پس از 3 ماه به شهادت رسید.
از لحاظ اخلاقی دختری خوب و مهربان بودو همه اطرافیان از او راضی بودند.دروغ نمی گفت و با صداقت و راستی با مسائل برخورد می کرد. دارای روحیه نوع دوستی بود و از کمک به دیگران مضایقه نمی کرد.در کارهای منزل به مادر خود کمک می کرد. با اینکه سن کمی داشت اما فردی وقت شناس و مرتب بود و از اوقاتش به درستی استفاده می کرد و کارهایش را در زمان مشخصی انجام می داد.
وی از آغاز بلوغ به تکلیف دینی خود به خوبی عمل می کرد، به نماز و قرآن اهمیت می داد و برای فراگیری قرآن به مکتب می رفت.
نمازش را در اول وقت به جا می آورد و نسبت به ائمه اطهار (ع) اظهار مودت می کرد و حجابش را نیز به خوبی رعایت می کرد و از وقتی روزه بر او واجب شد روزه هایش را به طور مرتب می گرفت.
همواره آرزوی شهادت داشت و می گفت: من دوست دارم شهید بشوم . به دوستانش سفارش می کرد که با هم دعوا نکنند و با مادرشان درست صحبت کنند و به مادرش سفارش می کرد غذا را به مقداری بپزد تا اسراف نشود.
دختر عمه اش می گوید: در راهپیمایی روز نهم دی ، دوستش فاطمه امیری هدف تیر مزدوران شاه قرار گرفت. وقتی به زمین افتاد و تانک به طرفش در حرکت بود مهری رفت تا فاطمه را به کناری بکشاند اما تانک با سرش برخورد کرد و ضربه مغزی شد .
لطفا در کانال بصیرت افزایی و تعامل با ما باشید.👇👇👇👇👇👇
@basiratafzaeivataamol
--------------------------------------------
https://eitaa.com/basiratafzaeivataamol
https://igap.net/basiratafzaeivataamol
سروش:
http://sapp.ir/basiratafzaeivataamol
♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️💫♻️