هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بر فرض اینکه ایران حمله امشب به مهم ترین پایگاه اطلاعاتی و راداری رژیم صهیونسیتی در شمال عراق را گردن بگیره و بپذیره، ربطی به باگ امنیتی ما در حادثه نطنز نداره و انتقام محسوب نمیشه. چون برنامه حمله دقیق و نقطه زن دو ساعت پیش که چندین افسر گنده موساد را پودر کرد، کار دو سه روز اطلاعات و عملیات نیست.
ضمنا خیلی داریم خویشتن داری میکنیم که درباره نطنز حرف نزنیم.
ولی آقا
به امام عصر قسم
به همه مقدسات قسم
کسی از ما نمیپذیره که مواد منفجره را حداقل بیست سی متر زیر زمین و در کنار اصلی ترین منبع تولید برق رآکتورها کار گذاشته بشه اما حرفی از عوامل نفوذی و شبکه خرابکاری و ده تا چیز دیگه وسط نباشه!
لطفا با حرف زاکانی که درباره حمله قبلی گفت که مواد منفجره در فلان شی خراب شده از خارج از کشور جاساز کرده بودند سر ما را گرم نکنید. اون مال دفعه قبل بود. این دفعه حتی جنس و موقعیتش هم فرق میکنه و متصل به دستگاهی که خارج از سیستم رفته باشه نبوده.
پای جانوری که پارسال فرار کرد و پیمانکار بود هم بعیده وسط باشه. چون سطح دسترسی اون نره خر در مورد اخیر صدق نمیکنه.
حالا دیگه خود دانید
اگه میگین مرگ بر اسراییل، لااقل یه تف تو شرف نفوذ و نفوذی هم بگین بد نیست.
ی اصلاحیه به روند سیستم امنیتی هسته ای هم بدین، پیش خدا گم نمیشه و کسی نمیگه چرا اینجوری کردن.
به خدا مردم دعاتون هم میکنن اگه بدونن چقدر حواسمون جمع هست.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
درباره مرحوم سردار #حجازی
ادب حکم میکرد صبر کنیم تا ابتدا حضرت آقا پیام بدهند. بخاطر همین چیزی نگفتم تا بزرگتر حرف بزنه و بعدش نوبت بقیه و کوچیکترها برسه.
خدا رحمت کنه مرحوم سردار حجازی
گفتنی ها را بقیه گفتند
فقط این اومد به ذهنم که:
تنها فرماندهی که به اسم و فامیل دقیق درباره اش در هالیوود فیلم ساختند و حتی از نقش یک ایرانی خودفروخته به هالیوود استفاده کردند تا جایگاهش را به هر نحوی هست در بین مردم دنیا سست کنند، مرحوم سردار حجازی بود.
نمیدونم چند نفرتون سریال #هوملند را دیدید؟
فصل سوم و چهارمش انگار فقط درباره سردار حجازی ساخته بودند که عملیات ترور شخصیت ایشان را دنبال کردند و ایشان را نفوذی و مسئله دار و فرصت طلب معرفی کردند که آخرش عامل سازمان سیا میشه و آخرش به فرماندهی سپاه میرسه و فاتحه صنایع هسته ای و موشکی ما را میخونه!
اون موقع که فیلم را میدیدم و در کارگروهمون بحث میکردیم اصلا به ذهنم خطور نکرد که بیشتر درباره سردار حجازی تحقیق کنم.
اما وقتی با بچه های مرتبط با ایشان صحبت کردیم و مطالب خوبی شنیدیم، به عظمت این مرد الهی پی بردم.
و امروز
خیلی فراق از ایشان برامون سخته
ببین اون مرحوم چه کرده بود که هالیوود اینجوری برای زدنش هزینه کرد.
خدا رحمتشون کنه
امیدوارم یه روزی بفهمیم که انفجار مقر اصلی سازمان سیا که در فصل دوم هوملند نشون دادند و انداختند گردن سردار حجازی صحت داشته باشه!
فکر کن یه روز بفهمیم همینطوری بوده و ما خبر نداشتیم و کسی هم چیزی نگفت!
نمیدونم
ولی
خوش به حالشون که اینقدر مرد بزرگی بودند که دشمن علیه ایشان، مسیر یکی از ابر پروژه های سینمایی را به طرف زدن او کج کرد.
خدا رحمتشون کنه
خدا با انبیا و اولیا محشورشان فرماید🌷
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
درباره مرحوم سردار #حجازی
ادب حکم میکرد صبر کنیم تا ابتدا حضرت آقا پیام بدهند. بخاطر همین چیزی نگفتم تا بزرگتر حرف بزنه و بعدش نوبت بقیه و کوچیکترها برسه.
خدا رحمت کنه مرحوم سردار حجازی
گفتنی ها را بقیه گفتند
فقط این اومد به ذهنم که:
تنها فرماندهی که به اسم و فامیل دقیق درباره اش در هالیوود فیلم ساختند و حتی از نقش یک ایرانی خودفروخته به هالیوود استفاده کردند تا جایگاهش را به هر نحوی هست در بین مردم دنیا سست کنند، مرحوم سردار حجازی بود.
نمیدونم چند نفرتون سریال #هوملند را دیدید؟
فصل سوم و چهارمش انگار فقط درباره سردار حجازی ساخته بودند که عملیات ترور شخصیت ایشان را دنبال کردند و ایشان را نفوذی و مسئله دار و فرصت طلب معرفی کردند که آخرش عامل سازمان سیا میشه و آخرش به فرماندهی سپاه میرسه و فاتحه صنایع هسته ای و موشکی ما را میخونه!
اون موقع که فیلم را میدیدم و در کارگروهمون بحث میکردیم اصلا به ذهنم خطور نکرد که بیشتر درباره سردار حجازی تحقیق کنم.
اما وقتی با بچه های مرتبط با ایشان صحبت کردیم و مطالب خوبی شنیدیم، به عظمت این مرد الهی پی بردم.
و امروز
خیلی فراق از ایشان برامون سخته
ببین اون مرحوم چه کرده بود که هالیوود اینجوری برای زدنش هزینه کرد.
خدا رحمتشون کنه
امیدوارم یه روزی بفهمیم که انفجار مقر اصلی سازمان سیا که در فصل دوم هوملند نشون دادند و انداختند گردن سردار حجازی صحت داشته باشه!
فکر کن یه روز بفهمیم همینطوری بوده و ما خبر نداشتیم و کسی هم چیزی نگفت!
نمیدونم
ولی
خوش به حالشون که اینقدر مرد بزرگی بودند که دشمن علیه ایشان، مسیر یکی از ابر پروژه های سینمایی را به طرف زدن او کج کرد.
خدا رحمتشون کنه
خدا با انبیا و اولیا محشورشان فرماید🌷
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
با زبان بدن تک به تک اینا مخصوصا نتانیاهو کار ندارم
با شکل اتاق جنگشون هم کار ندارم
به اینکه هیچی حتی یه بطری آب خشک و خالی هم رو میزشون نیست کار ندارم
و حتی اینکه این عکس چطوری به دست خبرنگارها افتاده و مشخصه که کار یکی از حضار هست هم کار ندارم
فقط
و فقط
با عکس ایران عزیز مقتدر کار دارم که گذاشتن بالا سرشون تا یادشون نره دشمن درجه یک وجودی اونا کیه؟
یادمه هفت هشت مرتبه نقشه ایران جدید را به روز کردن و علیهش عملیات و طرح و نقشه کشیدند تا الان فهمیدن به جای شکر زیادی خوردن، باید کشف کنن چطوری دیروز عصر، یک گروه شبه نظامی غیر رسمی تونسته یکی از سکوهای گنبدآهنی را بزنه و بعدش با خیال راحت، یک اتوبوس که پر بود از سی قلاده افسر گنده، تیکه تیکه کنه و بفرسته جهنم!🤣
حالا بشین نقشه بکش و رصد کن ببینم میفهمی از کجا داری میخوری یا نه؟😂
#حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
روزی مردی از بازار عطرفروشان میگذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد. مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت، همه برای درمان او تلاش میکردند. یکی نبض او را میگرفت، یکی دستش را میمالید، یکی کاه گِلِ تر جلو بینی او میگرفت، یکی لباس او را در میآورد تا حالش بهتر شود.
دیگری گلاب بر صورت آن مرد بیهوش میپاشید و یکی دیگر عود و عنبر میسوزاند. اما این درمانها هیچ سودی نداشت. مردم همچنان جمع بودند. هرکسی چیزی میگفت. یکی دهانش را بو میکرد تا ببیند آیا او شراب یا بنگ یا حشیش خورده است؟ حال مرد بدتر و بدتر میشد و تا ظهر او بیهوش افتاده بود. همه درمانده بودند.
تا اینکه خانوادهاش باخبر شدند، آن مرد برادر دانا و زیرکی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است، با خود گفت: من درد او را میدانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است. او به بوی بد عادت کرده و لایههای مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است.
کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و در آستینش پنهان کرد و با عجله به بازار آمد. مردم را کنار زد، و کنار برادرش نشست و سرش را کنار گوش او آورد بگونهای که میخواهد رازی با برادرش بگوید. و با زیرکی طوری که مردم نبینند آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت. زیرا داروی مغز بدبوی او همین بود. چند لحظه گذشت و مرد دباغ بهوش آمد. مردم تعجب کردند وگفتند این مرد جادوگر است. در گوش این مریض افسونی خواند و او را درمان کرد.
👈 حکایت آن مرد شده حکایت این روزهای بعضی ها
وقتی ذائقه مردم در بیش از سی سال زمامداری اصلاح طلبان به این عادت کرده باشد که کاندیدایی بیاید و از کنسرت و اختلاط دختر و پسر و وحشت از حزب الهی ها و غش کردن به غرب و ... حرف بزند و رای جمع کند، خب باید هم برای جذب آراء آنان به صندوق رای، سخن از پذیرفتن و تایید صلاحیت کاندیدای اون تیپی مطرح باشد.
یعنی بگویند اگر میخواهید رای بیشتری جلب و جذب شود باید مطابق ذائقه این تیپ افراد هم آدم آورد و وعده و وعید داد!!
به چه اسم و بهانه ای؟
به بهانه جذب حداکثری!
اگر اثبات شود که اکثر مردم ما اینطور جوی میخواهند(که نگارنده این سطور، چنین چیزی را توهین به ملت شریف ایران میداند) و به این جور زمامداری علاقه و تمایل دارند، نه تنها نباید زیر بار آن رفت، بلکه باید حداقل سی سال تلاش کرد که ذائقه آنان اصلاح شود.
شاید از واجب ترین و اساسی ترین مسائلی که باید در گام دوم انقلاب و حداقل به مدت سی سال آینده کار شود، اصلاح ذائقه مردم از طریق هنرمندانه ترین و کارآمدترین روش های اسلامی و انسانی است.
#حدادپور_جهرمی
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
✅ برای #حضور_حداکثری در انتخابات چه کنیم⁉️
#قسمت_اول
۱. اگر توان تولید محتوا در فضای مجازی ندارید محتوای مناسب و مودبانه و منصفانه دیگر کانال ها را برای لیست مخاطبینتان ارسال کنید.
۲. حساسیت مردم را با جملات و استیکرهای کلیشه ای تحریک نکنید. با سلام و احوالپرسی و قربون صدقه با مردم حرف بزنید. به خدا مردم، تحت تاثیر سعه صدر و ادب قرار میگیرند.
۳. خودتون را در گروه ها سیبل و سوژه نکنید. پست محترمانه ات را بذار و بسلامت. مگه مجبوری بشینی شعار بدی و جواب صد تا آدم بدی؟ مردم عصبانی اند. با مردم در نیفت.
۴. از وطن و ملت و ایران و ایرانی هر چی پست درباره انتخابات بذاری جواب میده. خیلی هم عالیه. ولی حواست باشه ادبیاتت مثل سلطنت طلب ها نشه. تاکید کن رو ایرانی بودنمون. تاکید کن که جونمون برای ایرانمون در میره. از خاک و سابقه فرهنگی و تمدنی ایران عزیز حرف بزن و تشویقشون کن به رای دادن.
۵. از انتخاب وضعیت و یا پروفایل های خاص و تابلو پرهیز کن. منظورم پروفایل هایی هست که توهین به مردم و کسانی محسوب میشه که قصد رای دادن ندارند. بلکه گاهی لازمه با یه جمله هنری و یا عکس جذاب از ایران و حضرت آقا و آقای رییسی و ... و یا ایده هنری درباره صندوق رای و... مردم را به مشارکت دعوت کنی.
۶. پاشو برو خونه اقوام. دعوتشون کن یه استکان چایی دور هم بخورین. حالا فورا هم نپرس شما رای میدی؟ به کی میخوای رای بدی؟
بذار قشنگ مهمانی شکل بگیره و صله رحم انجام بشه. مطمئن باش بحث، خود به خود به سمت انتخابات هم میره.
۷. از مضرات بی تفاوتی و قهر و سواستفاده دشمن از این فضا صحبت کنید. از اهمیت مشارکت مردم در بالا رفتن سطح امنیت و رفع و دفع چالش های ملی و بین المللی سخن بگید.
ادامه دارد...
#انتخابات
#حضور_حداکثری
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
وای که چقدر این عکس جذابه
دست و بال طراحش درد نکنه
انشاءالله با شهدا محشور باشه
چه چهره ماهی هر دوشون دارن
خدا بخواد عزت بده، جوری عزت میده که همه انگشت به دهن بمونن.
علی کی فکرش میکرد بشه قهرمان ملی و جوری دلبری کنه که وقتی عکسش با تصویر زیبای حضرت آقا در قاب تلویزیون ظاهر شد، آدم فقط دلش بخواد بگه: «تُعِزُّ مَن تَشاء.» 😭
علی فقط اون لحظه به جان مادر و خواهر شهید فکر کرد و پرید وسط آتش.
خدا هم دنیا و آخرتش را اینجوری براش گلستان کرد.
حاصل لحظه ای معامله کردن با خدا.
و حاصل تربیت پدر و مادری که چنین بچه مَشتی تربیت کنند.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
ی چیزی دیشب میخواستم بگم اما نشد. تا اینکه امروز خیلی بیشتر درباره اش فکر کردم و به نتایج بهتری رسیدم. لذا نه تنها از سکوت دیشبم پشیمون نیستم بلکه خیلی هم راضی ام☺️
امشب بازی فوتسال ایران و قزاقستان بود. ما تا اوایل نیمه دوم، دو هیچ جلو بودیم اما متاسفانه بازی را سه دو واگذار کردیم!
چرا؟
چون بعد از دو تا گل، رفتیم تو لاک دفاعی. دیگه حمله نکردیم. همه زور و قدرت خودمون را گذاشتیم برای دفاع از آن چیزی که به دست آوردیم.
غافل از اینکه دو دستی فرصت حمله و در موضع تهاجم بودن را به رقیب دادیم و حواسمون هم نیست که چقدر خطرناکه این حرکت.
خدا حفظ کند استاد محمد رضا سرشار عزیز. یک بار که خیلی دنیا به من فشار آورده بود خدمتشان عرض احوال کردم. ایشان گفتند: «ابتدا و انتهای هیچ شهری، مجسمه ای از منتقدان و دشمنان کسی درست نکرده اند چه برسد به اینکه خیابان و کوچه ای را به نامش ثبت کنند. هر جا میروی، مجسمه و خیابان و دانشگاه و مراکز علمی و معنوی را به نام صاحب اثران و اندیشمندان ساخته و نامیده اند.
بخاطر همین، نه تنها نباید ترسید بلکه باید وقت و عمر خودمان را مصروف تولید کنیم. بنویس و تولید کن و روز به روز محصولات مرغوب تر به جامعه عرضه کن تا قوی ترین باشی.»
امروز اربعین بود.
با خودم فکر میکردم اگر امام سجاد و حضرت زینب سلام الله علیهما بعد از واقعه کربلا وارد لاک دفاعی میشدند، نه سخنرانی میکردند و نه روشنگری میکردند و نه اقدام به حملات مکرر به دستگاه فاسد بنی امیه داشتند، برای همیشه تاریخ محکوم بودند.
بسیار جذاب است که خاندان اهل بیت، با اینکه بدترین وضع ممکن از لحاظ آسایش و جسمی داشتند اما منفعل نشدند. چنان به بنی امیه و یزید حمله کردند که یزید مجبور به پاسخگویی شد و نهایت الامر پذیرفت که اشتباه کرده و همه تقصیرها را گردن پسر مرجانه انداخت.
رفیق
خودت را در موضع انفعال و دفاع ننداز.
سرت بنداز پایین و کاری که میدونی درست هست و مورد رضایت امام زمانت هست انجام بده.
وقت خودت برای قانع کردن کسانی صرف نکن که حتی اگر ده تا انگشت هم عسلی کنی و بذاری تو دهنشون، آخرش در میان بهت میگن اصلا چرا انگشت داری؟!
هر کس رفت تو لاک دفاعی، باید به ریز و درشت و چپ و راست جواب بده. مثل دروازه بان ایران که بیچاره مجبور شد تاوان عقب کشیدن تیمش را با خوردن سه تا گل ...
آخرش هم باختیم و فقط محض دلخوشی گفتیم «چیزی از ارزش های ما کم نشد»!
بِکِش جلو
تو حمله کن
بازی را نکش به زمین خودت
زمین حریفت را تبدیل کن به اتوبان
کوتاه نیا
مجبور نیستی به هر صدایی توجه کنی.
عقب بکشی، جفت پوچ باختی.
فقط وقتی عقب بکش، که حضرت عباسی بفهمی راه را اشتباه رفتی.
فقط اون موقع است که نباید لجبازی کرد.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
فیلم ساختن درباره بنی صدر قدغن بود یا کسی حوصله اش نمیشد سراغ آن موضوعات برود؟!
تنها چیزی که نسل ما از اون ملعون میدونه، اینه که در جنگ خیانت کرد و با آرایش و لباس زنانه فراریش دادند.
حالا
فکر کنید
خدایی نکرده
یه فیلم سینمایی توسط هالیوود ساخته بشه که شخصیت نکبت بار بنی صدر را بعلاوه یک مشت حرفهای راست و دروغ، بزک بکنه و تحویل مردم بده.
چند تا فیلم و سریال و سخنرانی باید ارایه بشه و چقدر باید جذاب باشن تا بتونند فیلم و روایت اول از این شخصیت را به درستی به ملت بفهماند؟!
نه حالا فقط بنی صدر
خیلی های دیگر
ماشاءالله کم شخصیت نداریم
هر کدامشان یک دنیا حرف و قصه دارند
نشه یه روزی که غرب بیاد درباره همه شخصیت های سیاه و سفید و خاکستری ما سریال بسازه و اقدام به روایت دلخواه خودش بکنه
اما آخرش ما با چهار تا جمله «دروغ است» و «محکوم است» و «ملت نگاه نکنین» از سر خودمون بازش کنیم.
حتی
شنیده ها حاکی از اونه که هالیوود با چند نفر داره چند تا قرارداد مینویسه برای تولید روایت سیاه از چهره و شخصیت نورانی سردار دلها شهید سپهبد سلیمانی و دیگر سرداران مقاومت.
حتی اطلاع داریم که مراحل اولیه فیلمنامه نویسی هم در حال انجام هست و وقتی متولیان امر از خواب بیدار میشن که همه دانلود کردند و دیدند و دلها چرکین شده و دارن چپ چپ به بقیه نگاه میکنند.
از دولت روحانی که کلا ناامید بودیم اما انتظار داریم دولت انقلابی فعلی کاری کنه و شخصیت های بزرگ هنری و سینمایی ایران و مقاومت را جمع کنه و از بزرگترین ستاره های کهکشان مقاومت، روایت درست به دنیا نشون بده.
فقط
یادمون نره
که
ملت بی خبرِ دنیا اکثرا طرفدار روایت اول میشوند.
پس
اگه صلاح میدونید
در اولویت قرار بدید
و
لطفا
یه کم سریعتر.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
وقتی به طور نسنجیده امر به #قیام شود و کار به جای بزرگان یک رشته، به دست چهار تا بچه بیفتد، میشود همین که میبینید.
در لباس مقدس روحانیت، اما متاسفانه بدون علم، فتوا میدهند و اصل و اساس توجه و محبت و جملات حکیمانه فقیه جامع الشرایط و رهبر معظم انقلاب نسبت به کادر درمان را به سخره میگیرند.
این توییت، مشت نمونه خروار است.
تعدادشان زیاد نیست اما کَمَش هم مضر است.
این توییت داره خیلی واضح آدرس میده!
امیدوارم منظورش از به کار بردن کلمه سیستم متوجه شده باشید.
چون کسی به وزارت بهداشت و کادر درمان نمیگه سیستما!
و همچنین متوجه شده باشید که دقیقا چه کسی و کسانی را عامل مرگ و میر مردم معرفی کرده!
چون کسی به دکتر و پرستار و رییس بیمارستان و... نمیگه عامل!
بلکه واژه های سیستم و عامل، با دقت و تعمد انتخاب شده.
حالا بفرمایید
حضرات محترمی که روزی آمال و آرزوی انقلابی ها بودید اما قریب پنج سال است که تبدیل شُدید به هزینه گزاف برای انقلاب!
بفرما درستش کن
آدم یاد دوران جنگ میفته که یه عده مثلا آخوند، به امام راحل نامه نوشتند و ایشان را متهم به #سوء_تفاهم دانسته و به تقوا دعوت کردند و خون های مطهر فرزندان ملت را نه تنها شهید ندانستند بلکه از آن به عنوان تلفات یاد کردند!
#فتنه_عظمی
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر غلطی میتوانی بکن!
هرگز نمیتوانی یاد ما را از آفاق ذهن مردم دور کنی!
#توهین_به_مقدسات_ممنوع
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
همه ما از سرِ اسب ها بلند شدیم تا دقیق تر ببینیم. دیدیم یک نفر نشسته کنار آب باریکه ای و به کاری مشغول است. لباسش از خودمان بود. به خاطر همین جرات کردیم اما با احتیاط به همان طرف رفتیم.
خودش بود. جمال نورانی حیدر در آنجا نشسته بود و در آب باریک، آستین و ذوالفقارش را میشست و طاهر میکرد. دل و جانمان روشن شد. از اسب پیاده شدیم و به طرفش دویدیم. به ایشان که نزدیک شدیم، سلام کردیم و به تماشایش نشستیم.
-علیکم السلام. شما کجا و اینجا کجا؟
- خدا قوت. ما حتی از وسط کشته ها هم جرات رد شدن نداشتیم. چه برسد به اینکه کیلومترها پشت جبهه دشمن نفوذ کنیم!
- از ترس فرار نکنید. ترس مانند سگی است که اگر از او فرار کردی، دنبالت می آید.
کیف کردیم از لحظاتی که کنارش بودیم. وضویی ساخت و رکعتی نماز خواند. ما سه چهار نفر پشت سرشان ایستاده بودیم و پچ پچ میکردیم. مانده بودیم از پیامبر چه بخواهیم که بعدا پشیمان نشویم و نگوییم کاش چیز بیشتری خواسته بودیم.
تا اینکه حیدر برگشت و ما را دید. میخواست سوار اسبش بشود که علت همهمه ما را پرسید!
گفتیم: آقا جان، رسول الله وعده داده که هر کس خبر سلامتی شما را بیاورد، هر چه خواست بدهد! مانده ایم چه بخواهیم که هم در شان رسول خدا باشد و هم چیز بزرگی باشد.
علی چیزی فرمود که آن لحظه ندانستیم یعنی چه و مثل کودکان و مجانین به هم نگاه کردیم. فرمود «از رسول خدا بخواهید یکی از آن حرفهای نگو را به شما یاد بدهد!»
ما که نفهمیدیم یعنی چه؟ اما میدانستیم که قطعا چیز با ارزشی است و پشیمان نخواهیم شد.
خلاصه کنم. محضر رسول خدا رسیدیم. پیامبر به محض دیدن علی از جا برخواست و به استقبال آمدند و همدیگر را در آغوش کشیدند. خلائق جمع شده بودند و از خوشحالی پیامبر خوشحال بودند و تکبیر میگفتند.
رسول خدا رو به طرف ما کردند و فرمودند: الوعده وفا! هر چه میخواهید بگویید.
ما هم زمان گفتیم: لطفا یکی از جملات نگو را برای ما نقل کنید.
رسول خدا لبخندی زدند و یک «این هم از خودتان نیست و شکل این حرفها نیستید و عقلتان نمیرسد به این صحبت ها و این هم قطعا علی به شما آموخته!» خاصی در نگاهشان بود.
رسول خدا سوزنی را پیدا کردند و در آب زدند و رو به خورشید گرفتند و از جماعت پرسیدند «چه میبینید؟»
هر کسی چیزی گفت.🤔
پیامبر فرمودند «ذرات آبی را که روی تیزی این سوزن جمع شده میبینید؟»
خب دیدن آن ذرات کوچک آب روی نوک تیز یک سوزن باریک خیلی سخت بود. مخصوصا برای آنانی که دورتر ایستاده بودند و در جمعیت زیاد گرفتار شده بودند.
آن وقت، رسول الله جمله ای فرمودند آسمانی ... جمله ای که بساط عیش دنیا و حُسن عاقبت و بساط بهشت آخرت را هم جور میکرد.
فرمود: «ای مردم! هر کس به اندازه همین ذرات کوچک و ناچیز آب، روی این تیزی سوزن، محبت و مهر و عشق علی را در دل داشته باشد اهل نجات است!»
نقل به مضمون از سخنان ائمه اطهار علیهم السلام
نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
برای مردم
برای کشور
برای سُفره های خالی و
برای حال بهتر
برای اون شبی که بنزین...
برای نیامدنِ کسی
که شنبه فهمید
برای خنده های روی اعصابِ
برای نیامدن یکی بدتر ...
برای ندیدنِ صفهای مرغ و ...
برای ندیدنِ صف برنج و شکر ...
برای ندیدن روزایی که روغن ...
نداشتیم و
برای نخریدن به قیمتِ فزون تر...
برای اونایی که سرمایههاشون
با گرونیِ بورس و دلار و ارز سوخت...
فیالمثل با دلار سه تومن اومدن و
دادن با دلار سی تومن گرونتر...
برای ۸۰۰ تا کشته کرونا
برای تعطیلی مدارس و جاده ها
یادته که نفت ما اینقدر نخریدن
که رسید فروش ما به روزی ۲۰۰ هزار تا
برای دختر بیکار وزیر روحانی!!
یادته نساختن مسکنِ آخوندی
برای بیکاری هفت تپه و ارج و هپکو
یادته مدیریت سیل از اتاقِ روحانی؟!!
یادته ظریفی که گفته بود
بلده زبان دنیا از خودش قشنگتر
یادته که فرداش تو مونیخ...
مونده بود بدون سوختِ برگشت؟!!!
برای اونایی که
هشت سال از جوانیشون
حتی آب و نونشون
گره زدند به برجام
برای قیمتای نجومی
که هر روز و ساعت
میریخت از من و تو
برگات و برگام
یادته که ۶۰ تُن طلا تو دو سال
حیف و میل و خورده شد و یه آبم روش
یادته قطعی مکرر آب اهواز و ...
یادته این چیزا
یا میگی یادم تو را فرامووووووش؟!
برای مردم و
برای کشور
برای خودرو
برای صنعت
برای موشک
برای عزت خاک و
جان و مال و زندگیمون
با رأی ندادن به #پزشکیان و
به خونه فرستادن ظریف و آخوندی
میگم یه #نه بزرررررگ
به ادامه راه #روحانی
✍ نویسنده: #حدادپور_جهرمی
#انتخابات
#نه_به_ادامه_راه_روحانی
#نه_به_پزشکیان
#حماسه_حضور
#مشارکت_حداکثری
#حضور_حداکثری
🇮🇷 رأی ما #جلیلی 🇮🇷