⛔️ساسی و کُپ کردن اجتماعی
به رکورد جهانی دو میلیون کامنت "تتلو" تعجب زده خیره شدیم و با ترانه مبتذل "خانم ...." اش متحیر ماندیم. با لایو "پسر14ساله" بهت زده شدیم و با سرود دسته جمعی "آقامون جنتلمنه" در مدارس مبهوت ماندیم. با "تیک تاک" آشفته شدیم و این روزها مقابل "کلیپ شرم" انگشت حیرت به دهان و "کاسه چه کنم" به کف گرفتیم. گیجیم و حتا نمی دانیم بر سر چه کس و کجا فریاد بکشیم. از هشتگ های سرگشته ای که نقش بادبزن جگر دارند، پیدا است که کپ کرده ایم.
اساسا مقابل نوجوان منفعلیم. از نام نوجوان به تینیجری رسیدیم که بگوئیم فرزند ما نیست و از همسایه است؛ تا راحت تر فراموش کنیم و وجدان درد نگیریم. از "بی تفاوتی" به "بیگانگی" رسیدیم و فراموش کردیم آنچه اینبار رها کرده ایم فرزندان خودمانند؛ بلکه خودمانیم.
فکر کردیم نقطه پایان ماجرا اعتراف "مائده هژبر" و محکومیت "سحرتبر" است و فکرنکردیم از جاهل اعتراف نمی گیرند و بیمار را زندان نمی کنند. خیال کردیم فرهنگ را هم با اقتدار امنیتی میتوان سامان دهیم.
نوجوانی در میان ما فوران بی معنایی است. تنها خواستیم بپریم و عبورکنیم. نبینیم و رد شویم. خیال کردیم در جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی بزنیم و سفره مان را جدا کنیم و برای فرزندان مان شهرک وسینما و پارک و رستوران حزب اللهی بزنیم ماجرا حل می شود. غوطه ور در قصه شنگول و منگول سطح تهدید را آقا گرگه دیدم و درب خانه را زبانه کشیدیم و فکر نکردیم از پنجره کف دست بچه ها آتش زبانه می کشدو ما محکوم روزگار می شویم. باور نمی کردیم روزگاری کلاس درس بچه هایمان بشود معبر مهاجرت سیاه به سرزمین غریبگی و غریبه ها.
امروز وحشت زده از سرچ گوگل پشت درهای بسته ایم، اما سالهاست شبکه ملی اطلاعات را املی و توسعه شبکه های بومی را غربتی بازی دانستیم. خام اندیشانه صیانت از خانواده در عصر شبکه را حواله به فیلترینگ کردیم و ندانستیم که محدودیت بدون جایگزین نه اژدری است که توزیع کلید جهنم است و سرنوشتش سیاه تر از گور کافر.
ما تخت بند شرایطی هسیتم که خود بر خود مسلط ساخته ایم. دوران طلائی نوجوانی در این مملکت رهاست. 5 میلیون ویوی "کلیپ شرم" در چند ساعت اول را فال نیک بگیریم که تلنگر بیداری است. به این کپ کردن اجتماعی نیاز داشتیم و داریم
#محسن_مهدیان
💊 بصیرت مدافعان سلامت 💊
📣 کانال معاونت سیاسی دانشگاه بقیه الله (عج)
🆔 @BasirateSalamat
🔴درباره تصمیم جنجالی شورای نگهبان
🔻 ردصلاحیت ها گسترده تر از آن بود که پیش بینی می شد. واقعیت اینست که مخالفان و متحیران هم حق دارند. کدام حق؟ چند گزاره را با هم مرور کنیم.
1⃣ اول اینکه احراز صلاحیت با ردصلاحیت متفاوت است. همه را یک دست قضاوت نکنیم.
2⃣ وظیفه شورای نگهبان تنها و تنها اجرای مر قانون است. وظیفه شورای نگهبان نه ایجاد مشارکت است و نه صیانت از رقابت.
3⃣ شورای نگهبان ایندوره شفاف عمل کرد. همینکه شاخص های خود را مستند به سیاست های کلی انتخابات منتشر کرد قابل تقدیر است.
4⃣ ردصلاحیت علی لاریجانی در ترکیبی که برادر و برخی نزدیکان وی در شورا بودند ممدوح است.
5⃣ اثر تصمیم شورای نگهبان ممکن است در عمل منجر به حذف حامیان و بانیان وضع موجود باشد، اما شورای نگهبان مستند به قانون عمل می کند و علت تصمیمش مهم است نه اثرش. ایندو با هم متفاوت است.
✅ اما این ۵ گزاره به کنار؛
با همه اینها یک ملاحظه اساسی وجود دارد که نمی توان و نباید از کنار آن به سادگی گذشت. فراتر از شورای نگهبان، نظام حاکمیت ما باید برایش این حیرت اجتماعی پس از ردصلاحیت ها اهمیت داشته باشد و نباید به سادگی از کنارش بگذرد.
قرار نیست مردم از پشت درهای بسته از تصمیم شورای نگهبان قانع شوند. حجیت شورای نگهبان برای تصمیمش یک سویه ماجراست و اقناع افکارعمومی از این تصمیم سوی دیگر. اگر بی اعتنایی کنیم، هم مشروعیت انتخابات و هم مشروعیت شورای نگهبان صدمه می بیند.
بالاخره سوال است که فارغ از نقدهای سیاسی به برخی نامزدها، چطور ممکن است افرادی که تا همین امروز مورد اعتماد نظام بودند، امروز صلاحیت شان رد شود؟
✅ یک راه حل ساده وجود دارد
و آنهم شفافیت شورای نگهبان و نامزدها در بیان منطق ردصلاحیت ها و عدم احراز صلاحیت هاست.
شورا معتقد است بیان علنی علت ردصلاحیت ها خلاف اخلاق اسلامی است. حرف دقیق و درستی است. اما شورا می تواند مشروح دلائل و مستندات ردصلاحیت یا عدم احراز صلاحیت را در اختیار نامزد ها قرار دهد و افراد به اختیار و برای تنویر افکار عمومی، دلائل شورا را منتشر کنند.
راه حل نهایی اینست که رسانه ها و دلسوزان و منتقدان از نامزدها درخواست کنند، بجای اعتراض و حرف های کلی، مشروح دلائل ردصلاحیت خود را از شورای نگهبان مطالبه کنند و آنرا علنی و منتشر سازند.
این اقدام می تواند صلاحیت نامزد و تصمیم شورای نگهبان را مورد قضاوت شفاف افکار عمومی قرار دهد.
🖌 #محسن_مهدیان
💊 بصیرت مدافعان سلامت 💊
📣 کانال معاونت سیاسی دانشگاه بقیه الله (عج)
🆔 @BasirateSalamat
🔰چطور دوقطبی می سازیم؟ چطور نسازیم؟
✍🏼#محسن_مهدیان
🔹اخیرا یک سخنران مشهور در ذم دوقطبی نکاتی داشتند که محل اختلاف شده است.
🔹اختلاف سر چیست؟ یعنی عده ای موافق و عدهای مخالف دوقطبی اند؟ خیر؛ یعنی ظاهرا بله. ولی اساسا محل اختلاف اینجا نیست.
اجازه دهید صریح بنویسم. خیلی بعید است کسی موافق دوقطبی باشد. در غیر اینصورت یا جاهل تودرتو است یا دارای خباثت درونی است.
🔹دوقطبی آنقدر شنیع است که شاید کمتر نهی و انذار سیاسی در کلام رهبرانقلاب این میزان بسامد داشته باشد. دوقطبی آنقدر زیانده است که حتا افزایش مشارکت انتخاباتی از طریق دوقطبی نیز مذموم است.
🔹پس اختلاف کجاست؟
اختلاف در مرز انتقاد و رقابت با دوقطبی سازی است. مصداق امروزش تعامل با دولت است. خیلی ها نمی دانند چطور می شود هم منتقد و مطالبه کننده از دولت باشیم و هم اهل وفاق و همدلی. مرز ایندو کجاست؟
🔹اولا اجازه دهید این جمله را بنویسم. این اختلاف بین کسانی است که این روزها دغدغه انقلاب اسلامی دارند. چه آنکه فراموش نکردیم آنها که اهل کاسبی و مکر و دغلکاری بودند با دولت شهید رئیسی چه کردند و چه دل ها از این حقد و کینه ها سوزاندند. بگذریم. اما این اختلاف اصلش ارزش مند است. نشان می دهد در جبهه انقلاب هردو دغدغه وجود دارد هم نقد و هم وفاق.
🔹اما دوقطبی؛ اگر قدر و اندازه دوقطبی دقیق شود و از یک مفهوم کلی و بدون مرز خارج شود، بسیاری از مشکلات رفع می شود.
🔹دوقطبی چه نیست؟
هر دوئی و دوگانه ای دوقطبی نیست. هر اختلاف و رقابتی هم.
🔹دوقطبی چیست؟
دوقطبی زمانی شکل می گیرد که یک سوی ماجرا را حق مطلق و سوی دیگر را باطل محض بدانیم. چنین جبهه بندی رقابت را حیثیتی و یک تعصب ایدئولوژیک درست می کند.
🔹کسی که دوقطبی میسازد دنبال چیست؟
پروژه اهریمن سازی برای قطب مقابل. به نحوی که کاملا حذف شود. رقابت نه؛ حذف.
🔹این تعاریف کافی نیست؟ بسیار خب. باید به نتیجه و ثمره دوقطبی نزدیک تر شویم تا روشن تر شود.
🔹دوقطبی از کجا شناخته می شود؟
یکم نزاع ساز است. دوقطبی ها تا پائین ترین سطح نهاداجتماعی یعنی خانواده امتداد دارد. در میان شخصیت های سیاسی ورسانه ها متوقف نمی شود و تا سرسفره مردم کشیده می شود.
دوم رخوت ساز است. افراد یا در نزاعند یا ساکت و گوشه نشین در سیاست. هرکس خود را در دوقطبی ها نبیند دچار مارپیچ سکوت شده و خود به خود حذف می شود.
🔹با مخاطب چه می کند؟
ذهن دردوقطبی ها قالب بندی می شود بین این و آن. صفر یا یک.سیاه یا سفید. استقلال یا پرسپولیس. نتیجه اینکه ذهن نمی تواند طیفی تحلیل کند. مخاطب هرنوع فرد یا فکری را تنها در این دو دسته تحلیل می کند. یا با منی یا با او. یا اهل جنگ یا سازش. یا وفاق یا نفاق. یا مرگ یا زندگی. یا اصلاح طلب یا اصولگرا.
در نهایت اینکه ذهن هیچ کس و هیچ موضوعی را بدون برچسب نمیتواند تحلیل کند.کوررنگی تحلیلی ایجاد می شود. در نهایت اینکه قضاوت ها حدی و هیجانی می شود و اراده و رفتارها و واکنش ها عصبی و نابخردانه میشود.
🔹تا حدی اثر دوقطبی روشن شد. حالا یک قاعده؛
هرکس به اثر کلام و نقد و مطالبه و کامنت و توئیت و متنش توجه کند. اگر نقطه پایان را گذاشتیم و بجای رشد قوه تحلیلی و استدلالی مخاطب، عصبیت او را بیشتر کردیم یعنی خطا رفتیم.
🔹روشنتر؟
اگر در پایان متن، مخاطب نتوانست گزاره های ظاهرا متعارض را باهم جمع کند یعنی خطا کردیم، ولو با هر نیتی. مثلا بین نقد و وفاق. بین همدلی و مطالبه گری. بین رقابت با دوستی. بین آرمان با واقعیت. بین اصلاح طلبی با اصولگرایی. بین جلیلی با قالیباف. بین اخلاق و عقلانیت با مصلحت. بین عدالت با قانون واخلاق. بین دفاع از ارزش ها با مدارای تربیتی و ....
🔸یک نکته هم در انتها؛
🔹آیا دوقطبی مقدس هم داریم؟
بله. به تعبیر رهبرانقلاب تنها دوقطبی واقعی، دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی است. این دوقطبی مقدس در داخل وحدت می سازد و کل جامعه را با همه اختلافات رنگین کمانی مقابل دشمن به وحدت می برد.
🔹چه باید کرد؟
این 2 گزاره را به خاطر بسپاریم.
1⃣ هر کس با هر نوع گرایش در جبهه انقلاب تعریف می شود. قطب مقابل تنها و تنها ضدانقلاب است نه حتا غیرانقلابی. یعنی کسی که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. جبهه انقلاب طیف است. یک سویش مجاهدین ویک سو قاعدین. اما همه در سایه انقلابند.
2⃣ هیچ موضوع یا راه حلی حیثیتی نیست و قابل بحث و گفت وگو است. هر کس ممکن است یک موضوع را از زوایای مختلف ببیند. بنابراین رقیب نباید حذف شود. به روشنگری اندیشه نیاز داریم و نه حذف اندیشه.
💊 بصیرت مدافعان سلامت 💊
📣 کانال معاونت سیاسی دانشگاه بقیه الله (عج)
🆔 @BasirateSalamat
🔰تفاوت رجزهای ما و آنها
1⃣ یکم. به تفاوت رجزخوانی امیرالمومنین با مرحب یهودی توجه کردید؟
در گذشته جنگاوران برای به رخ کشیدن قدرت خود رجز می خواندند؛ نوعی جنگ روانی برای تضعیف روحیه حریف.
اما میان این رجزها تفاوت ها بود.
گوشه ای از رجز مرحب چنین است: من از مردمی هستم که زنان زیبارو و خوش پوش ما را زاییده اند. لباس ما گل دار و چادر ما، برد یمنی است.
و پاسخ رجزگونه امیرالمومنین: من کسی هستم که مادرم نام مرا «حیدر» گذاشته است. من شیر بیشه شجاعت و شیر تیراندازم.
یکی رجزش برپایه امر موهوم است و دیگری بر پایه حقیقت عیان در عالم.
نمونه دیگر این رجزها در جنگ احد است. مشرکان قریش به سرپرستی مادر معاویه تعدادی از زنان آواز خوان را آوردند تا دف بزنند و شعر بخوانند و سپاهیان را اغوا کنند.
در مقابل امام صادق می فرماید رجز مسلمین در بدر و احد "یانصرالله اقترب" بود. رجز امام حسین در کربلا "یامحمد" بود و رجز امیرالمومنین در جمل "یامنصور امت".
این رجزها را بگذارید کنار جنگ روانی دشمن در جنگ احد که شایعه شهادت پیامبر را سرزبان ها انداخت. یا بگذارید کنار قرآن سر نیزه کردن عمروعاص.
تفاوت ایندو جنگ روانی چیست؟
هردو مشحون از احساسات و هیجان است. اما یکی در خدمت رشد جهل و ناآگاهی و دیگری تذکر حقیقت و رشد آگاهی.
این مهمترین تفاوت جنگ رسانه ای حق و باطل در تاریخ است.
2⃣ دوم. حالا به این روزهای جنگ روانی میان ما و رژیم منحوس صهیونیستی توجه کنید.
از یک سو تهدید پوچ و مضحک برای حمله به ایران. از یک سوی تحقیر توان و قدرت مجاهدین. از یک سو سانسور واقعیت هایی مثل طوفان الاقصی. از یک سو شایعه پراکنی مثل جاسوس بودن فلان فرمانده حماس یا شهادت قاآنی و از همه مهمتر کودک کشی برای وحشت افزایی و قدرت نمایی ...
اما این سوی میدان رجزهایی که برپایه واقعیت های میدان است. برپایه توجه دادن به حقایق است. برپایه تهییج و زنده کردن روحیه ظلم ستیزی در عالم است. برپایه ذکر است و برپایه سردست گرفتن انسانیت است.
ابتدا وعده صادق دو با آن صلابت و هیبت نظامی.
پس از آن نماز نصر رهبرانقلاب با آن جلال داهیانه.
پیشتر مانور قدرت در سفرهای رئیس جمهور و وزیرامور خارجه.
و حالا سفر پرشکوه و نصرآور رئیس مجلس به لبنان.
🔹این دو میدان بهترین جلوه از تفاوت های جنگ روانی میان حق و باطل است.یکی جهل افزا و یکی ایمان افزاست. و بیچاره و بینوا آن دنیایی که هنوز در میان ایندو رجز، حیران و واله است.
✍🏼#محسن_مهدیان
💊 بصیرت مدافعان سلامت 💊
📣 کانال معاونت سیاسی دانشگاه بقیه الله (عج)
🆔 @BasirateSalamat