🌺بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
🌺سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصلها را همه با فاصله ات سنجیدند
🌺تو بیایی همه ساعتها ، ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سال_نو_مبارک
بصیرت ظهور &تلگرام👇
telegram.me/basiratezohor
سروش👇
sapp.ir/basiratezohor
ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
🆔 @Haj_Ghasem1
3.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو هم ببینید اول صبح خوبه براتون 😅
#سال_نو_مبارک
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
🌷سلام🌷
از اینکه در خانه خود را قرنطینه کرده اید نرنجید... 👇🌿👇
آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود...او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود...وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود
حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم، این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم...
#سال_نو_مبارک
🌷شادی روح خلبان شهید آزاده و جانباز حسین لشکری صلوات🌷
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor