#شعر_آیینی
#حضرت_ولیعصر_عج
کاش تا خیمۀ سبزت برسد فریادم
"من از آن روز که در بند توأم آزادم"
عاشقم دست خودم نیست بگو تا چه کنم
دل به یک یوسف گمگشتۀ زیبا دادم
باز من ماندم و پروندۀ امضا نشده
کاش با یک نظر لطف کنی دلشادم
شدم آن تیر که در چله ای از وسوسه هاست
شده ام صید و گناهان جهان صیادم
عافیت در دل من راه بصیرت بسته
شد هوس جای تو موعود من و میعادم
در دلم ذوق گناه و به لبم نام شماست
بنده ای بی صفت و هر چه که بادا بادم
تشنۀ روی توأم رفع عطش می خواهم
گفتم از تشنگی و یاد لبی افتادم
بعد یک عمر حسین است فقط ذکر لبم
"چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم"
نام تو حرز نجات است مبادا برود
در سرازیری قبر اسم شما از یادم
جان ارباب بیا توبۀ من را بپذیر
او که شد گریه کنش نوح و مسیح و آدم
#عباس_احمدی
#محرم
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
http://sapp.ir/basiratezohor
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor