#از_فتنه_سامری تا #فتنه_سیا
(این بحث در ادامه بحث قبلی است)
⭕️یکم
👈نکته اول!
آیا تا به حال اندیشیدهاید که چرا در ادبیات قرآنی، بنیاسرائیل تا این اندازه مورد توجه و تمثیل قرآن است.
👈 بنیاسراییل بنا به فرمایش قرآن بر همه بشریت برتری داده شدند: "یا بنِی إِسْرائِیل اذْکُرُواْ نِعْمتِی الّتِی أنْعمْتُ علیکُمْ وأنِّی فضّلْتُکُمْ علی الْعالمین" (سوره بقره، آیات 47 و 122) اینها تنها امتی هستند در کل تاریخ که دعوت پیامبرشان را به صورت دستهجمعی (بهعنوان یک جامعه) پذیرفتند و با پیامبرشان بیعت کردند. امتهای گذشته همیشه پیامبرشان را تکذیب میکردند و فقط معدود افرادی از هر امتی ایمان میآوردند. این امتها همگی عذاب شدند. فقط قوم یونس بود که آنهم بعد از رفتن پیامبرشان و دیدن نشانههای عذاب، ایمان آوردند. ولی بنیاسراییل از همان ابتدا موسی را تصدیق کردند و با او از مصر خارج شدند.
👈 بنابراین بنیاسراییل در میان همه امم پیشین، ممتاز بودند. چون حاضر شدند جامعه دینی تشکیل دهند. وقتی جامعه دینی شد، معادلات پیچیده میشود و ابتلائات و فتنهها آغاز میشود و دقیقاً اینجاست که در فتنهها میلغزند و از بهترین امت به بدترین امت تبدیل میشوند تا حدی که حتی توسط پیامبران زمان شریعت خودشان مورد لعنت قرار میگیرند؛ یعنی فقط پیامبر شریعتِ بعدی آنها را طرد و لعنت نکرد- تا گمان کنیم چون به دین جدید درنیامدند، لعنت شدند- بلکه توسط برخی پیامبران شریعت خودشان (مثل داوود) مورد لعن قرار گرفتند: "لُعِن الّذِین کفرُواْ مِن بنِی إِسْرائِیل علی لِسانِ داوُود و عِیسی ابْنِ مرْیم ذلِک بِما عصوا وّ کانُواْ یعْتدُون." (سوره مائده، آیه 78).
⭕️عجیب است که در روایات آمده شما مسلمانها هرکاری را که بنیاسراییل کردند، انجام خواهید داد! این پیچیدگی را بعدها در ماجرای عاشورا میبینیم که در درک و تحلیل آن، درمیمانیم.
و البته نمونه های فراوانی در زمان ما و در انقلاب اسلامیمان وجود دارد که بدان خواهم پرداخت.
این بحث را دنبال کنید👇
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor
#از_فتنه_سامری تا #فتنه_سیا
(این بحث در ادامه بحث قبلی است)
⭕️دوم
یکی از فتنههای بنیاسراییل ماجرای گوساله سامری بود. چرا اینگونه مردم از هارون رویگردان میشوند و از سامری تبعیت میکنند و گوسالهپرست میشوند؟ ما غالباً مسئله را سادهلوحانه تحلیل میکنیم. برای همین، داستان قرآن برای ما عبرت ندارد. در حالیکه این مطلب در قرآن مسئله مهمی است. چندبار تکرار شده و خیلی جدیتر از آن است که میپنداریم. اگر بتوانیم فضای واقعی آن زمان را ترسیم کنیم، میبینیم مشکل چقدر حاد بوده است.
🔸اولین عامل، غیبت موسی از قوم خود است. موسی علیهالسلام برای مدتی از میان قوم خود رفته و ظاهراً خلف وعده کرده است! زیرا قرار بوده سی روز برود و الان بیشتر شده. نکند او- نعوذ بالله- دروغگو و غیرقابل اعتماد بوده است؟!
🔸دوم اینکه سامری انسانی عادی نبوده است. فردی عارف بود که تواناییهای فوق العاده ای داشته و صاحب کرامت بوده است. حداقل اینکه او توانسته جبرییل را ببیند و ردپای او را دریابد: "قال بصُرْتُ بِما لمْ یبْصُرُوا بِهِ فقبضْتُ قبْضه مِّنْ أثرِ الرّسُولِ" و با این کار، اقدامی شبیه معجزه انجام دهد: اینکه گوساله طلایی و بیجان صدایش درمیآید.
علاوه بر اینها شواهدی هست که (اگر کسی اهل تحقیق عمیق نباشد) نشان میدهد ممکن است صدای خدای موسی از داخل جسم شنیده شود!
مهمترین آن اینکه خدا برای اولینبار از میان درخت با موسی سخن گفت: "فلمّا أتاها نُودِی مِن شاطِئِ الْوادِی الْأیمنِ فِی الْبُقْعه الْمُبارکه مِن الشّجره أن یا مُوسی إِنِّی أنا الله ربُّ الْعالمِین" (سوره قصص، آیه 30) با همین زمینههاست که وقتی قوم بنیاسراییل از رود نیل عبور میکنند و یک قوم صنمپرست را میبینند، میگویند: "یا مُوسی اجْعل لّنا إِلـهاً کما لهُمْ آلِهه" (اعراف، آیه 138). توجه کنید که بتپرستان، صنم را خودِ خدا نمیدانند بلکه نشانه و سمبل خدا میدانند که با عبادت او به خدا نزدیک میشوند: "ما نعْبُدُهُمْ إِلّا لِیقرِّبُونا إِلی الله زُلْفی" (سوره زمر، آیه3). پس زمینه پذیرش اینکه صدای خدا را از صنمی بشنوند و آن صنم را بپرستند، در بین قوم وجود دارد.
👈🏻صدا دادن گوساله فتنه تکاندهنده است برای قومی که با هارون باقی مانده و پیامبرش رفته است. معضل، زمانی پیچیدهتر میشود که ظاهراً هارون خودش معجزهای ندارد (همه معجزات را موسی انجام میداده: ید بیضاء، عصای موسی و...) ولی سامری گوسالهای زرّین ساخته که صدا میدهد. هارون، حتی نه کاری میکند که ابطال سحر شود (چراکه حقیقتاً سحر هم نبود بلکه یک اقدام واقعی بود، از ردپای جبرییل بر گوساله ریخته شده و او به صدا درآمده) و نه حداقل این معجزه را انجام میدهد که صدای گوساله را ساقط کند. پس پذیرفتن سخن سامری چندان هم نامعقول نیست.
❌جالب اینکه سامری نمیگفت گوساله سامری خدای دیگری است. او میگفت این همان خدای موسی است و موسی اشتباه به کوه رفته و خدا را اینجا فراموش کرده. اگر هارون میگوید نیست باید دلیل بیاورد. "هذا إِلهُکُمْ وإِلهُ مُوسی فنسِی" (طه، آیه 88). بنیاسراییل هم گفتند همین گوساله را میپرستیم تا موسی بیاید و تکلیف ما را تعیین کند: "قالُوا لن نّبْرح علیهِ عاکِفِین حتّی یرْجِع إِلینا مُوسی." (طه، آیه 91).
این بحث را دنبال کنید👇
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor
#از_فتنه_سامری تا #فتنه_سیا
(این بحث در ادامه بحث قبلی است)
⭕️ سوم
سوال بسیار مهمی که در این بحث وجود دارد این است که:
👈🏻خب چرا باید از هارون (جانشین حضرت موسی علیه السلام) تبعیت کنیم؟
یک دلیل ما این است که چون نبوت موسی را پذیرفتهایم و موسی وی را جانشین خود کرده باید از او تبعیت کنیم: "و قال مُوسی لأخِیهِ هارُون اخْلُفْنِی فِی قوْمِی" (سوره اعراف، آیه 142).
این البته دلیل درستی است، اما برخلاف انتظار ما خود هارون ابتدا از این دلیل وارد نمیشود. دلیل هارون نسبتاً پیچیده است. پس از اینکه تذکر میدهد که شما دچار فتنه شدهاید: "ولقدْ قال لهُمْ هارُونُ مِن قبْلُ یا قوْمِ إِنّما فُتِنتُم بِهِ" (طه، آیه 90) برای حل مسئله چنین میگوید: "و إِنّ ربّکُمُ الرّحْمنُ فاتّبِعُونِی و أطِیعُوا أمْرِی." (طه، آیه 90) میتوان بهانه گرفت که اولاً خدا رحمان باشد، چه ربطی دارد که از گوساله طلایی صدایش شنیده نشود؟ تازه، ادامهاش این است: "فاتبعونی و اطیعوا امری." به فرض که خدا رحمان باشد چه ربطی دارد که از هارون تبعیت کنیم؟
👈🏻👈🏻حالا چرا باید از هارون تبعیت کرد؟ برای همین مسئله بسیار پیچیده است و اگر کسی درباره کلمه رحمان در قرآن خوب تفکر کرده باشد، میتواند دریابد چگونه استدلال هارون، استدلال عمیقی است.
خدای رحمان خدایی است که انسانها را در فتنه رها نمیکند. اگر واقعاً خدا بخواهد صدایش را همه بشنوند، با آنها حرف میزند؛ نه اینکه صدای نامفهوم "عِجْلاً جسداً لهُ خُوارٌ" (طه، 88) داشته باشد.
👈🏻لذا قرآن وقتی آنها را مذمت میکند، میفرماید: آنها دیدند که این گوساله واقعاً با آنها صحبت نمیکند: "أفلا یروْن ألّا یرْجِعُ إِلیهِمْ قوْلاً ولا یمْلِکُ لهُمْ ضرّاً ولا نفْعاً" (طه، آیه 89). این است که تحلیل هارون، نوعی بصیرتبخشی بر اساس سطح درک و اطلاعاتی است که آنها دارند. یعنی اگر خدا با موسی از طریق درختی سخن گفت، مسئله اصلی این بود که هدایت کرد. اما این گوساله درست است که صدا دارد، ولی سخن نمیگوید و هدایت نمیکند.
👈🏻پس او خدای رحمان- یعنی خدای رحمانی که بهدلیل رحمانیتش انسانها را در گمراهی و حیرت رها نمیکند- نیست و اگر رحمانیت او را قبول دارید، باید هدایتگری او را هم قبول کنید؛ و آنگاه میفهمید جانشینی موسی یک اصل هدایتی بود که خدای رحمان مقرر داشته بود. پس، از من تبعیت کنید که قبلاً به خلافت موسی منصوب شدهام. اما واقعاً چند نفر اهل بصیرت پیدا میشود که این را بفهمد.
#پایان_بندی
اگر عدهای از اهل بصیرت در بنیاسرائیل بودند که این مطلب را تحلیل میکردند و به مردم میفهماندند، آیا امیدی نبود تا مردم گوسالهپرست نشوند؟ اینجاست که نقش خواص جامعه جدی میشود و یادمان باشد کسی که ادعای نخبه بودن دارد، با چنین وظیفه سنگینی روبهروست.
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor