eitaa logo
174 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کانال ارتباطي بصیر ویژه ارتباط با مسؤلین پاسخگویی به سوالات، پیشنهادات، انتقادات، درخواست ارتباط با مدیر @moghimj1
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه شلیک پهپاد رضوان در رزمایش جدید امنیتی سپاه پاسداران ‌. جدیدترین پهپاد پرسه زن انتحاری نیروی زمینی سپاه با نام «رضوان» با برد 20 کیلومتری رونمایی شد. این پهپاد مشابه سری لنست روسی و هیرو اسرائیلی بوده و ارتباطی با پهپاد پدافندی 358 ندارد. پلیس زنجان در پیام رسان ایتا:👇 🆔 eitaa.com/Police_Zanjan
🔆 از جمعیت پرسیده بود اولین کسی که شعار زن، زندگی، آزادی سر داد که بود؟ یکی گفت: کومله، یکی گفت: مجاهدین خلق. یکی گفت:... ولی خودش گفت: این‌ها که اسم بردید همه دروغ می‌گویند، اما اولین فرد، وجود مقدس پیامبر اکرم(ص) بود که هم به زن ماهیت و مقام و عظمت بخشید و هم برای او شأن و حقوق و آزادی قائل شد. رسول اعظم(ص) زن آن روزگار را که مثل کالاهای بی‌ارزش به ارث می‌رسید، از اسارت‌ جهل‌ها و حقارت‌ها بیرون آورد و به‌سوی نجابت و عفت و شرف، آزاد کرد و آزادگی بخشید.    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh
🤔 بیشتر فکر کنیم! 📌 یکی از بهترین اتفاقات در زندگی، دیدن دست خدا در اتفاقات زندگی است. 📌 شیطان به این بهانه که انسان از خاک است، به او سجده نکرد، اما همین خاک را آن‌قدر در نظر آدمی مهم جلوه داد که حالا حاضر است برای یک مترش همه کار بکند. 📌 به دخترخانم بی‌حجاب گفتم: شاید این پوششِ تو از روی احساس و هیجان باشد، اما پوشش‌های خبری دشمن از این پوششِ تو همگی از روی فکر و برنامه است!    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh
📿 سرمایه‌داریِ وجود 🔮 باید به این درک برسیم که خواسته یا ناخواسته در حال خرج شدن هستیم؛ هرلحظه از عمر، سکه‌ای است که از سرمایه وجودمان برمی‌داریم و در جیب کسی می‌اندازیم! در جیب خدا، یا در جیب رفیق، یا در جیب تلفن همراه و یا در جیب نفسمان... کدام پس‌انداز است و کدام بارانداز؟! فرعون، خرج خود شد و موسی، خرج خدا! بی‌خرد کسی است که خیال کند خودش را خرج هیچ‌چیز نمی‌کند! ▫️امام کاظم(ع) فرمود: آگاه باشيد! بدن‌هاى شما جز بهشت بهايى ندارد، به چيز ديگرى نفروشید.1 📌 1. تحف‌العقول، ص 410.    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh
🔹تصویری از شهر خیام در لبنان که جهانی شد اهالی لبنان که هیچ، حتی حیوانات هم تحمل حضور صهیونیست‌ها را ندارند.    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh
🔹پیروزی غزه مزد اتحاد مسلمانان بود    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎯اگر ما ها رو بشناسیم انقدر بهم گیر نمیدیم😇    💥باما همراه باشید در 👇👇👇 https://eitaa.com/basirkhodabandeh 💥 لینک کانال " نگاه نو " پلیس 👇 در آپارات: www.aparat.com/Negahenno در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2066940399C8415427176
هدایت شده از 🔹حیات طیبه🔹
متن سخنان عارف ربانی ،پیر روحانی، مرحوم حضرت آیت‌الله‌ مرتضی تهرانی در مورد شخصیت مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دام ظله الشریف) این متن حاوی نکات بسیار مهمی است. 👇👇👇👇👇
هدایت شده از 🔹حیات طیبه🔹
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب‌‌العالمین و صلی‌الله علی محمد و آله‌الطاهرین و لعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین. با آنکه ضربان قلبم چهل تا چهل‌وپنج در دقیقه است، اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم. بنده این‌طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته‌باشم به ذاتیات آیت‌الله خامنه‌ای سلام‌الله‌علیه که تقریباً از پانزده‌شانزده سالگی ایشان اطلاع نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر از این صحبت مطلع شوند، از یکی‌دو نکته تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر، جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست. بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به‌عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم‌ کرد. البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه و بلکه از زمان رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه بوده‌است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم؛ یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌‌طوری که صحیح است ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند. بنده در حدود شصت‌ و دو ‌سه سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضوان‌الله‌تعالی‌علیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسهٔ مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل بودم. در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لُمعه خیلی مسلط است؛ مرحوم حاج سیداحمد مدرس‌یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقاسیدجلال که بعد از پدر بزرگوارش، مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی‌اوقات پنجشنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی، در آنجا بودیم. آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سیدمحمد یک پنجشنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول، توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهرهٔ مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم، بلکه نماز مرحوم آقاسیدجواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان، می‌رفتم در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لُمعه تدریس می‌کرد. بنده لُمعه را در تهران خوانده‌بودم، ولی درس مرحوم آقاسیداحمد مدرس‌یزدی بسیار پخته‌بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده ‌بودم. یک مقدار از مکاسب مانده ‌بود که درس مرحوم آقامیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ‌مرتضی حائری سوق داد. هر چند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده‌ سالگی که در قم بودم معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج‌آقا مصطفی [خمینی] بود. سیادت و تقوا و پاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم. مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد، خدا رحمتش کند آدم خوبی بود و در تهران به منزل ما هم می‌آمد، یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آیندهٔ فوق‌العاده‌ای دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر مُعبِّر نیامده ‌بود که بالاتر از مرجعیت هم هست. پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود. یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم بلندهمتی ایشان است؛ یعنی آنقدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.
هدایت شده از 🔹حیات طیبه🔹
بنده پنجاه سال پیش، خیلی قبل از انقلاب، بعد از وفات مرحوم حاج‌آقای والد، دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌‌گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد، تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند و چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند. این جمله دربسته‌ای است که به نظر من، خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت شناخت دشمن را عطا کرده ‌است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود، اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده ‌است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند. به فرمایش‌های امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به زُبیر، بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هست. این عالم بزرگوار را اگر چه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دوتا، نه صدتا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست و وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم. وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در اینجا احتیاط معنا ندارد. این شبهه و احتیاط را شیطان در کَلّهٔ شما کرده‌ است. مهم‌ترین وجه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است توجه و باور و آماده‌کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد. گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده ‌است یا شیطنت‌های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به‌وجود بیاید. تا نفس داشته‌باشد، کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقع دارد و برحسب آن واقع حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم. باقی می‌ماند مسئله سوم که مسئله خلأهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مشابه اینها بوده ‌است. در زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه این مسائل بوده ‌است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام(ره) را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند: سال گذشته این‌‌جور گفتم، اَسَفا عمل نشده ‌است. «اسفا» یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده ‌بود که ایشان می‌فرمود: بحمدالله و نمی‌فرمود اسفا. آقا از امیرالمؤمنین صلوات‌الله علیه، جد مطهرش، که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال، تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند. کسر هم نمی‌گذارد؛ تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهݑ‌الله ارواحنا‌له‌الفداه ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند، قابلیت اجرا پیدا  کند. خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم درباره این موضوع صحبت کنم. بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد در عالَم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه ‌فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان، بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده‌ است.
هدایت شده از 🔹حیات طیبه🔹
خصیصهٔ دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدّب و تواضع و فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند؛ خیلی زیاد که از عرف خارج است؛ به‌خصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق‌تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده‌است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند. ایشان قم هم که مشرف شد، از جمله درس مرحوم آقای حائری که می‌رفتند، کمال دقت را داشتند و کار می‌کردند. به‌خصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود. اگر کسی مانند آقا سلام‌الله‌علیه شش ماه درس ایشان می‌رفت، کافی بود تا روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که این‌گونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته ‌باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته‌ باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده‌ است. آنچه که من در ایشان ادراک کردم تصمیم و همت ایشان بود که برحسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند: یکی زحمت‌کشیدن در فقه و اصول و دیگری زحمت‌کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر، تا الان متحرک بوده‌اند. چرا می‌گویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات‌ ایشان را مرتب گوش می‌کنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت می‌کنند، من گوش می‌کنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع می‌کنند، نگاه می‌کنم و می‌بینم روزبه‌‌روز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر می‌شود.در مراجع، قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم؛ یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی می‌روند و مطالعه و جمع‌آوری و مقایسه می‌کنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد می‌شوند و جواب می‌دهند، کاملاً پیدا است که سراپا اخلاص و تقوا است. آنقدر احتیاط می‌کنند که یک سر سوزن برخلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده ‌باشند. این را من تا الان لمس کرده‌ام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمی‌کنند. در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده‌است، هیچ در بین علمای شیعه و اسلام نداریم. کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی می‌آمدند، مرحوم آقاموسی [صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آقاسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچ‌کدام در ذاتیات به این بزرگوار نمی‌رسند و نرسیدند. من این‌جور فکر می‌کنم که حق‌تعالی اراده فرموده ‌است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد. امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه راست می‌گفت. همت‌ ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب، بنده پای منبر امام(ره) نشسته ‌بودم که فرمود: والله من به عمرم نترسیده‏‌ام. این از روحی عادی نیست. از روحی است که به‌ قدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خودش می‌داند. این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده ‌است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده ‌است؛ با ظرفیت فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و… کار می‌کرد و در کنار همه اینها، کار روحی می‌کرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش، آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز می‌خواند، در ایشان دیدم. شما می‌پرسید: چگونه دیدی؟ با همین چشم؟ می‌گویم: خیر. با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده ‌است و یقین دارم. «لااله‌الاالله». شب و روزی نیست که من از ایشان بیست مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا، این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما به‌جا نیاورده‌اند، چون درک نکرده‌اند؛ ولی خدای متعال چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد، دیگر چیزی برای ‌ما باقی نمی‌ماند. ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آنقدر بزرگ که نمی‌شود حجم آن را تعیین کرد. مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل می‌کرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: خیلی منتظر ما بودی؟ عرض کردم: بله. فرمودند: من آمده‌ام حُکمم را بگویم. این زن‌ تو با اینکه پنج بچه از او داری، زن تو نیست. تمام این بچه‌ها ولد شبهه هستند. پول‌هایی که به‌دست آورده‌ای شرعاً مال تو نشده‌اند. کارهایی که کرده‌ای صحیح نبوده‌اند. حضرت یکی‌یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سؤال برد. در این قصه نقل می‌کنند این شخصی که در این قصه اینقدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوش‌هایش بگذارد و چندبار فریاد بزند: آی دزد! جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.