😅شوخ طبعي پشت خاکریز بودیم ، منتظر شنیدن رمز عملیات و به خط دشمن زدن.لحظه شماری می کردیم، آرام و قرار نداشتیم. دوستی داشتیم شکمو ، وقت را مغتنم شمرده مشغول باز کردن کمپوت بود. فرمانده که آدم جدی، وظیفه‌شناس و سخت با نظم و ترتیب بود و کمتر کسی خنده بر لبانش دیده بود به رفیق شوخ طبع ما گفت: آخه الان چه وقت کمپوت باز کردن است، می خواهی کار دستمان بدهی ،او هم با لحن خیلی جدی گفت :آقا را ،می خواهی خودت آن را بخوری ؟ آمدیم و برنگشتیم ، تکلیف چه می شود؟ 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

نماهنگ| در کنار یاران بخش‌هایی از حضور صبح امروز رهبرانقلاب در حرم مطهر امام خمینی(ره) و گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران. ۹۷/۱۱/۱۰ 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eit

#سردار صبور 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

#سردار صبور 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

📚#معرفي كتاب كتاب نبرد سيد جابر : این کتاب از مجموعه روزی روزگاری قاسم سلیمانی شرح وقایع جنگ از اردیبهشت تا تیر 1361 به روایت سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی است ودوره ای از فرماندهی وی بر تیپ ثار الله را روایت میکندکه تیپ را برای حضور در عملیات بیت المقدس از دوکوهه به دارخوین و سپس حمیدیه آورد و در نبردی سخت و نابرابر در جبهه کرخه کور لشکر های 5 مکانیزه و 6 زرهی دشمن را زمینگیر کردتا قرارگاه فتح و نصر فارغ از رویارویی با تانک های این دو لشکر قدرتمنداز کارون عبور کنند. كتاب : نبرد سيد جابر انتشارات : يا زهرا نويسنده : عباس ميرزايي 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

نخستین جشنواره ملی مهدوی صراط                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

روزنامه ۱۱ بهمن ۵۷ امام صبح فردا در تهران است امام خمینی: من یک طلبه ام، تشریفات را کم کنید 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

🎥✅داستان موکت های آبی رنگ بیت رهبری                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi

#بیشتربشناسیم عقرب زرد کیست ؟ به چه کسی عقرب زرد می گفتند. صدام برای سرش جایزه تعیین کرده بود و فرماندهان عراقی از وحشتی که بر جانشان می انداخت، به او عقرب زرد می گفتند و وقتی او را می دیدی جوانی بود لاغر و ریز اندام در حالی که برای خودش نابغه ای بود نگفتنی همه نیروهایش در عملیات شهید شدند و اوتنها مانده بود و باید عقب نشینی می کرد. در این میانه، با گروهانی از نیروهای بعثی مواجه شد. سینه را سپر کرد و گفت: من علی چیت سازیان هستم، عقرب زرد. حال دیگر خود دانید اگر می خواهید مقاومت کنید من تا آخرین گلوله با شما خواهم جنگید در غیر این صورت تسلیم شوید تا جان سالم به در برید. وحشت بر جانشان افتاد از بس که درباره شهامت هایش از فرماندهانشان شنیده بودند و خود را تسلیم کردند، گروهان به حرکت در آمد و علی دور آنها می چرخید. دیده بان فریاد زد که گروهانی در حال پیشروی است و باز هم فریادی دیگر که دست نگه دارید، شلیک نکنید به نظر می رسد علی باشد. نزدیک و نزدیکتر شدند بله علی بود و گروهانی که به اسارت گرفته بود. شهيد علي چيت سازيان فرمانده اطلاعات عمليات لشكر ١٣٢انصار الحسين كه در چهارم آذرماه سال ١٣٦٦در گرون به شهادت رسيد.اين لشكر متشكل از نيروهاي استان همدان بود. 🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi