eitaa logo
بصیر
1.8هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
67 فایل
شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال شده از سروش: : به كسي كينه نگيريد دل بي كينه قشنگ است به همه مهر بورزيد به خدا مهر قشنگ است دست هر رهگذري را بفشاريد به گرمي بوسه هم حس قشنگي است بوسه بر دست پدر بوسه بر گونه مادر لحظه حادثه بوسه قشنگ است بفشاريد به آغوش عزيزان پدر و مادر و فرزند به خدا گرمي آغوش قشنگ است نزنيد سنگ به گنجشك پر گنجشك قشنگ است پر پروانه ببوسيد پر پروانه قشنگ است نسترن را بشناسيد ياس را لمس كنيد به خدا لاله قشنگ است همه جا مست بخنديد همه جا عشق بورزيد سينه با عشق قشنگ است بشناسيد خدا را هر کجا یاد خدا هست سقف آن خانه قشنگ است                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
نماز جماعت پرشکوه یکی از خاطرات خوب من درباره نماز جماعت، مربوط به آخرین روز اسارت است. آن روز وقتی متوجه شدیم که ظهر شرعی فرا رسیده، پتوهای داخل آسایشگاهها را در وسط حیاط پهن کردیم. از طرفی چون ماموران صلیب سرخ در آنجا بودند، نگهبانها چیزی به ما نگفتند و ممانعتی نکردند. ما هم از فرصت استفاده کردیم و به اتفاق حدود ۶۰۰ نفر، نماز جماعت پرشکوهی را برگزار نمودیم مدرّس مجاهدی شکست ناپذیر، ص ۲۱۴. مدرّس مجاهدی شکست ناپذیر، ص ۲۱۴.                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
🌻کرامات شهدا راهنمایی شهيد «بروجردي» از فرماندهاني بود كه به نقش امدادهاي الهي در پيروزي و موفقيت عمليات ها اعتقاد عجيبي داشت. يك بار در يكي از مقرهاي فرماندهي در جبهه ي غرب در مورد يكي از محورهاي عملياتي بحثي مطرح بود كه آيا در آن محور كاري صورت بگيرد يا نه. تا پاسي از شب همه ي فكرها متوجه نقشه ي منطقه بود، اما صحبت ها به جايي نرسيد، شهيد بروجردي سرش را بر روي نقشه گذاشته بود و از فرط خستگي به خواب رفته بود، ما هم كه نياز شديد او را به خواب احساس مي كرديم و خود نيز خسته بوديم، به خواب رفتيم. بعد از مدتي محمد بچه ها را بيدار كرد و با قاطعيت گفت: «اين عمليات بايستي انجام شود». بچه ها علت اين تصميم ناگهاني را از او پرسيدند، اما او دم برنياورد. پس از خاتمه ي عمليات كه با پيروزي همراه بود، وقتي علت آن تصميم غيره منتظره را از او جويا شديم، گفت: «كسي كه بايد مرا راهنمايي مي كرد به خوابم آمد و گفت كه اين عمليات را انجام دهيد.»                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
761.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹امام سیدعلی حسینی خامنه ای کیه که تو نیویورک و کالیفرنیا 400هزار نفر مقلد داره؟ 🌹کدوم مرجع تقلیدی دومین تندخوان کشورش بوده؟ 🌹کدوم رهبری در دنیا هشت سال سردار جبهه‌های جنگ بوده؟ 🌹کدوم فرمانده جنگی 8سال رئیس جمهور بوده؟ 🌹کدوم رهبری دشمنش مهاجرانی می‌گه تو زندگی‌نامه‌اش نه یک برگ سیاه... بلکه یک برگ خاکستری هم وجود نداره؟ 🌹کدوم سیاست مداری دردنیا کدوم مرد سیاسی بچه‌هاش اینقدر سالم و پاکن؟ 🌹کدام مرجع شیعه می‌تونست این همه عالم سنی را مدیریت کند؟ 🌹این مرد کیست؟ که پسر امیر امارات می‌گه بابام میگه عالم اسلام یک مرد داره آن‌هم سیدعلی 💐«یـــاصـــاحـــب الـــزمـــان»💐 اگر نایبت این‌چنین مدیریت می‌کند ده کشور منطقه را و دل‌ها را... 💐تو چه میکنی...... او بی‌نظیر است... افتخار میکنیم به نفسش 🌼 به نورش...🌼 لبیک یاخامنه ای🌷                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi
[In reply to بصیر /BASIR] حدیث روز پنجشنبه 16/ 12 / 97 امام على عليه السلام: عمل اندك كه بر آن مداومت ورزى، از عمل بسيار كه از آن خسته شوى اميدوار كننده تر است قَليلٌ تَدومُ عَلَيهِ، أرجى مِن كَثيرٍ مَملولٍ مِنهُ نهج البلاغه حکمت 278 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ https://sapp.ir/basir.markazi https://eitaa.com/basirmarkazi
[In reply to بصیر /BASIR] 🔸 شروع یک روز عالى و خوب 🍁 با یاد و خاطره شهدا عزیزمان 🌷شهید محمد احمدی جوان 🌷 🍁 شادی روحش صلوات 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ https://sapp.ir/basir.markazi https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
ارسال شده از سروش: یک روز که فرماندهان ارتش، در یک قرارگاه نظامی برای طراحی یک عملیات، همه جمع شده بودند، حاج همت هم از راه رسید، امیرعقیلی، سرتیپ دوم ستاد «لشکر 30 پیاده گرگان»، حاجی را بغل کرد و کنارش نشست، امیر عقیلی به حاج همت گفت: حاجی یک سوال دارم، یک دلخوری خیلی زیاد، من از شما دلخورم حاج همت گفت: بفرمائید، چه دلخوری!... امیر عقیلی گفت: حاجی شما هر وقت از کنار پاسگاه های ارتش، از کنار ما که رد می شوی، یک دست تکان می دهی و با سرعت رد می شوی. اما حاجی جان، من به قربانت بروم، شما از کنار بسیجی های خودتان که رد می شوی، هنوز یک کیلومتر مانده، چراغ می دی، بوق می زنی، آرام آرام سرعت ماشین ات را کم می کنی، بیست متر مانده به دژبانی بسیجی ها، با لبخند از ماشین پیاده میشوی،دوباره باز دستی تکان میدهی، سوار می شوی و میروی. رد میشی اصلا مارو تحویل نمی گیری حاجی، حاجی بخدا ما خیلی دل مان میاد. حاج همت این ها راکه از امیر عقیلی شنید، دستی به سر امیر کشید و خندید و گفت: اصل ماجرا این است که از کنارپاسگاه های شما که رد می شوم، این دژبان های شما هر کدام چند ماه آموزش تخصصی می بینند که اگر یک ماشین از دژبانی ارتشی ها رد شد، مشکوک بشوند؛ از دور بهش علامت میدهند، آرو آروم دست تکان میدهند، اگه طرف سرعتش زیاد بشه، اول علامت خطر میدهند،بعد ایست میدهند، بعد تیرهوائی میزنند، آخر کار اگر خواست بدون توجه دژبانی رد بشود.به لاستیک ماشین تیر میزنند. ولی اینبسیجی هایی که تو میگی، من یک کیلومتر مانده بهشان مرتب چراغ میدم، سرعتم رو کم میکنم،هنوز بیست متر مانده پیاده می شوم و یک دستی تکان میدهم و دوباره می خندم و سوار می شوم وباز آرام از کنارشان رد می شوم. آخر این بسیجی ها مشکوک بشوند؛ اول رگبار می بندند. بعد تازه یادشان میاد که باید ایست بدهند. یک خشاب و خالی می کنند، بابای صاحب بچه را در می آورند، بعد چند تا تیر هوائی شلیک می کنند وآخر که فاتحه طرف خوانده شد، داد می زنند ایست. این را که حاجی گفت: بمب خنده بود که توی قرارگاه منفجر شد. حالا نخند کی بخند..... 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ https://sapp.ir/basir.markazi https://eitaa.com/basirmarkazi
بصیر
خاطرات شهدا بسم رب الشهدا و الصدیقین گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدند مرده اند بلکه آنان زنده اند و در جوار خداوند روزی می خورند قرآن کریم امروز شنبه 5/ 8 / 80 ساعت 30/ 5 عصر به همراه فرمانده ی عزیز لشگر 17 سردار عراقی و مسئول محترم نمایندگی ولی فقیه لشگر 17 حاج آقا کبری و پدر شهید زین الدین و هیئت همراه به دیدار برادر بزرگوار پاسداران صدیق لشگر ساکن در قم رسیدیم ایشان پس از خیر مقدم خاطره ای تعیف کردند که به شما خانواده محترم به ویژه پدر شریف تقدیم می نمایم و ملتمس دعا هستم زیرا دستمان خالی و شهدا چشم انتظار هستند سال 76 با گروه تفحص قرار شد مسیر طولانی را حفر کرده و پیکر پاک عزیزان شهید را پیدا کنیم . چند روز هر چقدر کار می کردیم به جایی نمی رسیدیم . هر روز بعد از نماز صبح جامعه کبیره می خواندیم یک روز صبح در حالی که جامعه کبیره می خواندیم وقتی به فرازهای آخر دعا رسیدیم به کلمه طیبا رسیدیم یکوقت یکی از برادران فریاد کرد بچه ها بیائید من شهید پیدا کردم . همه خوشحال ولی با اشک دعا و شوق بالای سر شهید رفتیم خوب که جستجو کردیم دیدیم از برادران گردان علی ابن ابیطالب است . اینت موضوع را با یکی از غلما در میان گذاردیم ایشان گفت : تفسیر این کلمه یعنی طیبا و پیدا شدن شهید خبر از پاکی جسم و روح شهید دارد و این شهید بسیار عزیز است . وقتی شماره پلاک شهید را بررسی کردیم دیدیم متعلق است به شهید عزیز بحیی بخشی علیرضا داودی نسب 🌹🍃🌹🍃 ┄┅══✼♡✼══┅┄ https://sapp.ir/basir.markazi https://eitaa.com/basirmarkazi
🍁 خاطرات ماندگار تعدادی از برادران گردان امام حسین (ع) در منطقه عملیاتی کربلای ۵ در حین عملیات در منطقه شلمچه ۱۳۶۵/۱۰ با سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگواران لطفا اگر از شما همراهان کسی اطلاعاتی در مورد عزیزان این عکس دارد در اختیار ما قرار دهد با تشکر از شما                  🌹🍃🌹🍃     ┄┅══✼♡✼══┅┄  https://sapp.ir/basir.markazi  https://eitaa.com/basirmarkazi