نذر شهادت مظلومانهٔ
#حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام
شب به شب در زیرِ نورِ ماه با حالِ بکا
زار میزد بر سرِ سجاده یادِ کربلا
یاد عمه زینب(س) و بیتابی اش بر رویِ تل
"یاغیاث المستغیثین" گفت پیش از هر دعا
نان که میدید از گلویش خسته؛ برمیخواست آه
در کنار سفره جاری میشد اشکش بیهوا
چون پدر غرقِ عطش بود و گرسنه جان سپرد
سال ها حتی غذا میخورْد با حالِ عزا
خیره شد بر ظرفِ آب و سوخت فورا حنجرش
در وجودش داغِ بابا کرده بود آتش به پا
روز و شب ذکر مصیبت داشت! شد سردرد از
روضه ی هجده سری که رفت رویِ نیزه ها
زنده میشد در دلش داغِ علی اکبر(ع) مدام
هر چه می پوشید زین العابدین(ع) گریان؛ عبا
پیش ِ چشمش بود و هر ثانیه میشد قاتلش
نیشخندِ حرمله(لع)، فریادِ شمرِ(لع) بی حیا
داغ دید و قامتش از غم خمید اما ندید
قدرِ یک وعده نمازِ عمه زینب(س) را قضا
در میانِ گریه ذکرِ بر لبش "الشام" بود
شام! آنجایی که میگفتند خیلی ناسزا!
#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#السلام_علیک_یاسیدالساجدین
#امان_از_دل_زینب_س
#مرضیه_عاطفی