هدایت شده از شعر انقلاب
نردبان آسمان
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سواران لحظهای تمکین نکردند
ترحّم بر من مسکین نکردند
سواران از سر نعشم گذشتند
فغانها کردم، اما برنگشتند
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان، این چه سودا بود با من؟...
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بسط روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
رها کردند در زندان بمانم
دعا کردند سرگردان بمانم
شهادت نردبان آسمان بود
شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را؟
چرا بستند راه آسمان را؟...
دلم تا دست بر دامان در زد
دو دستی سنگ شیون را به سر زد...
چه درد است این که در فصل اقاقی
به روی عاشقان در بسته ساقی
بر این در، وای من قفلی لجوج است
بجوش ای اشک هنگام خروج است
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند؟!...
من آخر طاقت ماندن ندارم
خدایا تاب جان کندن ندارم
دلم تا چند یا رب خسته باشد؟
در لطف تو تا کی بسته باشد؟
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم
بیا اینبار محکمتر بکوبیم...
بکوب ای دل که غفار است یارم
من از کوبیدن در شرم دارم
بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست
مرا هر چند روی در زدن نیست
کریمان گر چه ستار العیوباند
گدایانی که محجوباند خوباند
بکوب ای دل، مشو نومید از این در
بکوب ای دل هزاران بار دیگر...
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز، باز است...
✍🏻 #قادر_طهماسبی
🏷 #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
شب امتحان
عمر نامهربان شده، ای کاش
اندکی مهربان بیندیشیم
شب ما پرشتاب میگذرد
به شب عاشقان بیندیشیم
دوست داری به باغ گل برویم
به تماشای باغ تازه شویم
بنشینیم و بین آن همه گل
به گلی بینشان بیندیشیم؟
دوست داری به جبهه برگردیم
به شب یا حسین و یا زهرا
زیر رگبار ناجوانمردی
به شهیدی جوان بیندیشیم؟
نیمی از عمرمان به ترس گذشت
خواب ماندیم و فصل درس گذشت
روزهایی شگفت در راهاند
به شب امتحان بیندیشیم
عدهای در صف یزید شدند
عدهای محو و ناپدید شدند
آه عباسهای غیرتمند!
به امام زمان بیندیشیم
هرچه دل بود عشق با خود برد،
کاروان رفت و عاشقان رفتند
ما که ماندیم لااقل گاهی
به شهیدانمان بیندیشیم
پاک بودند و پاک افتادند
با تواضع به خاک افتادند
باغ را سرو تازه بسیار است
به درخت جوان بیندیشیم
✍🏻 #ناصر_حامدی
🏷 #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
یاران شهید
گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید
گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید
گفتم: به چه ره بایدمان رفتن؟ گفت:
آن راه که میروند یاران شهید
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
سبکباران ساحلها
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها...
به ذکر یا علی آغاز شد این عشق، پس غم نیست
«اگر آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»
همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
«جرس فریاد میدارد که بربندید محملها»
به یُمن ذکر یا زهرایشان شد باز معبرها
«که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها»
به گوش موجها خواندند غواصان، شب حمله:
«کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها»...
و راز دستهای بسته آخر فاش شد آری!
«نهان کی مانَد آن رازی کز او سازند محفلها؟»
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند
«مَتی ما تَلقَ مَن تَهوی دَعِ الدُنیا و اَهمِلها»
✍🏻 #بشری_صاحبی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدای_غواص
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
كوچهباغ آسمان
شروع قصه با يک باغ پرپر
دلی جامانده و داغی مكرّر
هوای شروه، دلتنگی، دوبیتی
هوای گریههای كنج سنگر
::
هوای كوچ با فوج پرستو
كجا اين دل كجا فوج پرستو
شكسته، خسته، پربسته دل من
سبكبال و رها فوج پرستو
::
به دلها، گرچه داغ آسمان بود
منوّر چلچراغ آسمان بود
براى سينهسرخان، كنج سنگر
مسير كوچهباغ آسمان بود
✍🏻 #سیدحبیب_نظاری
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
به رسم شهیدان
بیا عاشقی را رعایت کنیم
ز یاران عاشق حکایت کنیم
از آنها که خونین سفر کردهاند
سفر بر مدار خطر کردهاند
از آنها که خورشیدِ فریادشان
دمید از گلوی سحرزادشان...
حکایت کنیم از تباری شگفت
که کوبید در هم، حصاری شگفت
از آنها که پیمانۀ «لا» زدند
دل عاشقی را به دریا زدند...
هلا منکر جان و جانان ما
بزن زخم انکار بر جان ما...
بزن زخم، این مرهم عاشق است
که بیزخم مردن غم عاشق است
بیار آتش کینه نمرودوار
خلیلیم! ما را به آتش سپار...
در این عرصه با یار بودن خوش است
به رسم شهیدان سرودن خوش است
بیا در خدا خویش را گم کنیم
به رسم شهیدان تکلّم کنیم
مگو سوخت جان من از فرط عشق
خموشیست هان! اولین شرط عشق
بیا اولین شرط را تن دهیم
بیا تن به از خود گذشتن دهیم
ببین لالههایی که در باغ ماست
خموشاند و فریادشان تا خداست
چو فریاد با حلق جان میکشند
تن از خاک تا لامکان میکشند
سزد عاشقان را در این روزگار
سکوتی از این گونه فریادوار
بیا با گل لاله بیعت کنیم
که آلالهها را حمایت کنیم
حمایت ز گلها، گل افشاندن است
همآواز با باغبان خواندن است
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
تا پایِ جان...
ما را نترسانید از طوفان
ما گردبادِ آسمان گَردیم
در برفریز ظلمت و بیداد
زخم تبر خوردیم و گل کردیم
از هشت فصل داغ میآییم
از سالهای آب و آیینه
از فصلهای لالهبارانها
از روزهای بغض در سینه
از پیلهٔ تحریمها رستیم
در پیلهها پروانهتر گشتیم
ما در مصاف صخرههای سخت
چون موجها کوبنده برگشتیم
داغ شهیدان زمان هرگز
در سینهها پرپر نمیماند
از کاخ ظلمتخیز استکبار
جز مشت خاکستر نمیماند
با خون خود هر لاله زد فریاد
تا پای جان بر عهد و پیمانیم
یعنی که صلح با خزان هرگز
ما خار چشمان زمستانیم
✍🏻 #عالیه_مهرابی
🏷 #شعر_پایداری | #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
درخت پر از زخم
هنوز ماتم زنهای خونجگر شده را
هنوز داغ پدرهای بیپسر شده را
کسی نبرده ز خاطر کسی نخواهد برد
ز یاد، خاطرۀ باغ شعلهور شده را
کسی نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را
نه عصرهای به دلواپسی به سر شده را
نه آهِ مانده بر آیینههای کهنۀ شهر
نه داغهای هر آیینه تازهتر شده را
جنازهها که میآمد هنوز یادم هست
جنازههای جوان، کوچههای تر شده را
نه، این درخت پر از زخم، خم نخواهد شد
خبر برید، دو سه شاخۀ تبر شده را!
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #شعر_پایداری | #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
تقدیم به امام زمان علیه السلام
***********************
در هیاهوی زندگانی ها
سپری می شود جوانی ها
سالیانی است در فراقِ بهار
گِله داریم از خزانی ها
رازِ پژمردگیِ گل این است
شده کم رنگ ، مهربانی ها
بس که دنیا تکانمان داده
یادمان رفته ، دل تکانی ها
روز و شب های آن چه زیبا بود
جبهه و جنگ و جانفشانی ها
آن زمانی که خاک می فهمید
فرق دارند آسمانی ها
حال و روزِ جهان به هم خورده
این خودش هست از نشانی ها
اتّفاقی بزرگ در راه است
فوقِ اندیشه ی جهانی ها
لحظه ی وصلِ یار نزدیک است
بی اثر نیست ندبه خوانی ها
شیعه دارد یقین به آمدنش
لعن و نفرین به بدگمانی ها
با نگاهش به ما توان داده
در تب و تابِ ناتوانی ها
تا که از یُمنِ اوست رزقِ بشر
چه غم از موجِ این گرانی ها
هر سه شنبه به شوقِ دیدارش
می روم بینِ جمکرانی ها
مطمئنّم که می رسد یک روز
با همان صاحب الزّمانی ها
*************************
#رضا_ یزدی_ اصل
#امام_زمان_علیه السلام
#دفاع_مقدس
#لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
◽️#اختصاصی_کانال
💠 مداحانی که داغ شهید روی دلشان سنگینی میکند.
❇️ #حاج_علی_مالکی_نژاد
🔰حاج علی مالکینژاد را بچه های جبهه خوب می شناسند.
🔺بعد از اتمام جنگ، 7 پزشک متخصص که در کمیسیون پزشکی بودند به او گفتند که با 70 درصد سوختگی حنجره تنها میتواند گاهی چند کلمه، آن هم آهسته صحبت کند وگرنه آن 30 درصد باقیمانده را هم از دست میدهد اما
امروز هم که حنجره اش شیمیایی است، همچنان افتخار ذاکری اهل بیت(ع) را دارد.
🔸در سال 60 به بهانه مداحی وارد جنگ شد که حاصل آن شرکت در ۱۵ عملیات و 7 بار مجروحیت بود که از نشانههای آن نداشتن یک چشم، وجود دهها ترکش در بدن و شیمیایی شدن حنجره و ریه است.
✅چون شانزده سال داشت، بسیج، اجازه اعزام به او نمی داد، اما به هر طریقی که می شد، مسئول اعزام را راضی کرد که برای مداحی و قرائت قرآن، اعزامش کنند؛ به شرط آوردن رضایت نامه از پدر.
▫️او میگوید:
پدرم خواب بود و من برای امضای رضایت نامه، انگشت شصت پایش را با استامپ رنگی کردم و زدم پای کاغذ و پایینش با یک خط خرچنگ قورباغه نوشتم «من راضی ام که پسرم علی برود جبهه». مسئول اعزام فهمید، ولی باز هم با اصرار و سمج بودن من قبول کردند...
🌷حاج علی داغ برادر شهیدش، حسین را که او هم از #مداحان و #ستایشگران اهلبیت علیهم السلام بود به سینه دارد ...
🔹 شهید #حسین_مالکی نژاد در دوازده سالگی آمدند جبهه و هفده سالگی هم شهید شدند.
چهار سال در جبهه بود و هم برای آل الله میخواند و هم رزم میکرد و سرانجام در عملیات کربلای هشت به شهادت رسید.
|#دفاع_مقدس
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
گزارش تصویری
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
✊ گرامیداشت هفته #دفاع_مقدس
🔺 جمعه ۷ مهرماه ۱۴۰۲
🔻 قرائت قرآن کریم
🎙 قاری بسیجی، محمد خوشگفتار
🔻خوشامدگویی امام جماعت مسجد
🎙 حجتالاسلام نصیری
🔻 با اجرای نوجوانان
🎙 گروه سرود رایةالهدی
🔻روایتگری سرهنگ پاسدار
🎙 حاج تقی جعفری
🔻 سخنرانی
🎙حجتالاسلام حاجاحمد پناهیان
🔹 همراه با پخش کلیپ، تقدیر از پیشکسوتان دفاع مقدس و...
💠هیئتمحبیناهلبیت علیهمالسلام
🌹 مسجد امیرالمؤمنین علیهالسلام
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
هدایت شده از شعر انقلاب
سبکباران ساحلها
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها...
به ذکر یا علی آغاز شد این عشق، پس غم نیست
«اگر آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»
همین که دل به لبخند کسی بستند فهمیدند
«جرس فریاد میدارد که بربندید محملها»
به یُمن ذکر یا زهرایشان شد باز معبرها
«که سالک بیخبر نبوَد ز راه و رسم منزلها»
به گوش موجها خواندند غواصان، شب حمله:
«کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها»...
و راز دستهای بسته آخر فاش شد آری!
«نهان کی مانَد آن رازی کز او سازند محفلها؟»
شهادت آرزوشان بود و از دنیا گذر کردند
«مَتی ما تَلقَ مَن تَهوی دَعِ الدُنیا و اَهمِلها»
✍🏻 #بشری_صاحبی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدای_غواص
🇮🇷 @Shere_Enghelab