آهِ ظالمسوز
در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست
اما چه باک از این و آن، وقتی خدا با ماست
روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم
چشمانتظار ما پس از این صبح فرداهاست
ما با سر و سامان این دنیا نمیسازیم
سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست
تاریخ میداند که ظالمسوز شد آخر
هر شعلۀ آهی که از جانهای ما برخاست
طوفان بهپا کردهست اینک آه مظلومان
یک شمّه از هر آه ما طوفان اَلاقصاست
هر چند دنیایی دلش با غزه است اما
کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست
این کربلای زخمیِ همروزگارِ ما
هر لحظهاش در خاک و خونها ظهر عاشوراست
اما در این شبها دلم قرص است با ماهی
ماهی که از هر گوشۀ این آسمان پیداست
میآید و میگیرد از افتادگان دستی
مردی که بر پیشانیاش سربند یا زهراست
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #طوفان_الاقصی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایستاده در غبار
دلم جغرافی جنگ است ویران است در آتش
دلم باریکۀ غزّه است سوزان است در آتش
دلم تقدیر زیتونیست افتاده به دست باد
دلم گیسوی معشوقی پریشان است در آتش
دلم طفلیست، طفلی ایستاده در غبار جنگ
چنان خواب عروسکها هراسان است در آتش..
چرا ای شعلههای دوزخی از خود نمیپرسید؟
که این آیندۀ معصوم انسان است در آتش!
کجا فریاد باید زد تناقضهای غمگین را
یهودا هست در باغش! مسلمان است در آتش!
اگر چه گرم آتشبازی جنگی، نمیفهمی؟
که آه شعلۀ مظلوم پنهان است در آتش
هَلا ای هالۀ مهلک، هلاکت باد زودازود
از این اخمی که نامش خشم طوفان است در آتش
خودت با دست خود میسوزی از این شعلۀ تاریک
چنان بمبی که عمرش رو به پایان است در آتش
✍🏻 #جعفر_عباسی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقوق بیبشر
ذلیل شد امیریاش، صغیر شد کبیریاش
شکسته شد توهّمِ شکستناپذیریاش
صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد
فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد
تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش
لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش
تو سرزمین قبلهای، اقامه کن نماز را
بیآبرو کن این جماعت قمارباز را
تمام آیههای سرخ فتح را مرور کن
زمین به ارث میرسد، نگاه در زبور کن
تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالمی
و جُرم تو همینکه ایستادهای و محکمی
چه نقشهها برای تو کشیدهاند گرگها
چه خوابها، چه خوابها که دیدهاند گرگها
چه شاخهها تبر شود، چه زیرها زبَر شود
که سازمان بیملل حقوق بیبشر شود!
دوباره از خیانت سران خودفروخته
هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته
سکوتهای بیشرف، قنوتهای بیهدف
منافقان میان حقّ و باطلاند بیطرف
درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان
شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان
قیام آدمیّت و خروش دینی است این
صدای پای زئران اربعینی است این
ورای این حصارها و سیمِ خاردارها
طلوع میرسد، شکوفه میکند بهارها
به دوست خنده میزند، به دشمن اخم میکند
طبیبمان میآید و علاج زخم میکند
یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟
به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«به نام فاتح خیبر...»
غروب در صدد نالهایست آهسته
قلم شکسته، نفس بسته، سینهها خسته
هوا گرفته، فضای نفس کشیدن نیست
قلم شکسته و این شعر همدم من نیست
قلم شکسته، نفس خسته، این نفس زخمیست
و قلب کوچک من -گرچه در قفس- زخمیست
نفس بریده، قلم درد میکشد امشب
تمام دور و برم درد میکشد امشب
قلم نشسته که از بغض مرد بنویسد
از ازدحام نفسگیر درد بنویسد
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»(۱)
قلم نشسته که از خواب ما گلایه کند
نشسته است که از ما به ما گلایه کند
از این حکایت خونبار با که بنویسم
بدون دغدغه بگذار تا که بنویسم
نوشتنی که چو خون از گلوی من جاریست
اگر چه قصۀ این «فیلمنامه» تکراریست:
::
سکانس یک: لندن، ساعت مذاکره ـ شب
سکانس دو: آتش، دشت در محاصره ـ شب
سکانس سه: سرطان در اراضی موعود
سکانس چار: نبرد مسیح با تلمود
سکانس پنج: کفنپوش، از کلان تا خرد
سکانس شش: ورق نقشۀ جهان تا خورد
سکانس هفت: تلاویو خیره در طوفان
سکانس هشت: تقلای آخر شیطان
سکانس نه: استیصال حاکمان عرب
سکانس ده: اجلاس سران صلحطلب
همین سکانس: هلوکاست، خوانشی دیگر
گریم چهرۀ اخبار پشت میز خبر
نمای بسته: کراوات... رأی... حق وتو
نمای باز: مدرنیته در طویلۀ نو
سلامِ ژست تمدّن به جاهلیت قبل
توحّشی که منظم شدهست در اصطبل
جهان نشسته به سوگ زنان بیفرزند
سکانس پایانی: هیس! مسلمین خوابند
::
جهان غمزده در جوی خون گرفتار است
تمام دهکده در بوی خون گرفتار است
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»
آهای نظم نوین! باز چیست در سر تو؟
و ای حقوق بشر، خاک... خاک بر سر تو
شما که زهر بیان را به جام خود دارید
مگر نه اینکه جهان را به کام خود دارید
مگر نه اینکه زمان شاخ و برگتان شده است!
خدایتان بکشد... هان! چه مرگتان شده است؟
کدام پاسخ را یا کدام مسئله را؟!
نشستهاید فقط این توحّش یله را؟
«ستارگان همگی یک به یک شهید شدند
و با گذشت زمان ماضی بعید شدند»
و با گذشت زمان ماضی بعید؟... نهخیر
جهان به خواب رود، خواب بر شهید... نهخیر
برای تشنه شدن ما مگر چه کم داریم؟
حسین نیست اگر، ما ولی علَم داریم
هنوز از دلمان ماتمش نیفتادهست
حسین نیست، ولی پرچمش نیفتادهست
در این طریق به جز پرچمش پناهی نیست
و پیر گفته که تا فتح قله راهی نیست
به دست پیر، هزاران چراغ روشن شد
زمان دوباره ورق خورد و باغ روشن شد
نگاه کن همۀ آیهها پرنده شدند
حروف سرخ جهان یکصدا پرنده شدند
جهان به پا شده تا خون ما قلم بزند
سکانس آخر این فیلم را به هم بزند
شگفت از این همه ذلت در این نبرد نژند
که تازیان زره صهیونیستها شدهاند
سمند صبح چو بر شام تار تاخته است
قمار مضحکتان روی اسبِ باخته است
طنین پرچم توحید را نشان بدهید
و غیرتی که ندارید را تکان بدهید
به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است
بگو که سنّت پروردگار ما این است
بگو دوباره بخوان قصههای قرآن را
و آیه آیه ببین روزگار طغیان را
بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند
و آب بود که فرعون را هلاک افکند
سپاه ابرهه با سنگریزه ویران شد
و عاد را وزش باد خط پایان شد
بهل که تیز شود جست و خیز لشکرشان
که این ستیز بقاء است و تیر آخرشان
بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان
و ما روایت فتحیم در مقابلتان
تمام لشکر شیطان شدهست یاورتان
ولی گسیخته از هم زمام لشکرتان
از این به بعد به دنبال شر نمیگردند
فراریان تلاویو بر نمیگردند
شکست شوکت طاغوت وعدۀ ازلیست
کلید فتح توکّل به یک نگاه علیست
به نام فاتح خیبر زمانتان ندهیم
به نام نامی حیدر امانتان ندهیم
قسم به جان پیمبر حریفتان ماییم
شما گذشته و ما فاتحان فرداییم
::
طلوع صبح علیهالسلام نزدیک است
و پیر گفته که شرب مدام نزدیک است
حوالتش به لب یار دلنواز کنید
معاشران گره از زلف یار باز کنید
✍🏻 #سیدسلمان_علوی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«آیههای آفتاب»
خون ترانۀ مرا بخوان
آخرین سرود عاشقانۀ مرا بخوان
این صدای غزه است
از دهان زخم کهنهای که وا شده
از دهان نیمهجان یک پدر
که زیر نعش کودکی دو تا شده
این صدای غزه است
آن زمان که پنجه میکشند
بر گلوی خندههای هفتسالهاش
آن زمان که سوت میزنند بمبها
قبل از انفجار نالهاش
هی شبان خوشخیال
سالهاست
گرگ از میان گله رد شده
مرزهای کشوری لگد شده
روی نقشههای بی طرف
رنگ باختهست
از کرانههای باختر
آفتاب نه
سرب در گلویشان گداختهست
روی پرچمی
این ستاره تا به شش جهت نگاه میکند
طالع مرا سیاه میکند
یا همین دو خط
این دو مار آبی بلند که
از دو سو به هر کرانه رفتهاند
موذیانه سالهاست
نیل تا فرات را نشانه رفتهاند
ذره ذره میبرند
این گلوی خسته را
باز هم به خواب میزند جهان دو چشم بسته را
سقفمان دوباره آسمان شده
هر قدم زمین دهان شده
بر خلاف بمبها
این شیوخ همزبان عمل نمیکنند!
ورنه هیچوقت
کودکان ما گلوله را بغل نمیکنند
راستی خزان رسیده باز
فصل کوچ سینهسرخهاست
لیک مرگ ما به زخم تیر نیست
شیر لحظههای مرگ هم حقیر نیست
ردّ خون ما
روی تَلّ ماسهها چکیده است
از حماس تا حماسهها چکیده است
ما همان زمان که با گلولهها طرف شدیم
در نگاهشان هدف شدیم
روی صورت سیاه شب
آیههای آفتاب را ببین
ردّ سرخ سیلی عقاب را ببین!
غزه کربلای تازهایست
خون ما نوید انتفاضهایست
✍🏻 #مهدی_مردانی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم و مقتدر
دیگر بس است هر چه غریبانه زیستید
از این به بعد سرو شوید و بایستید
دیگر بس است هر چه که بر شانههای هم
مانند ابرهای بهاری گریستید
از این به بعد سبزتر و استوارتر
سر برکشید تا که بگویید کیستید
سر برکشید سبز و به دنیا نشان دهید
جز سرو سرفراز و سپیدار نیستید
ای کوههای محکم و مظلوم و مقتدر
تا پای جان برای رهایی بایستید!
✍🏻 #بهجت_فروغی_مقدم
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
روایت فتح
صدر اخبار غم فلسطین است
صحبت از قبلۀ نخستین است
صوت قرآن به گوش میآید
چه صدایی، چقدر غمگین است
شاخههای شکستۀ زیتون
آیهها آیههای وَالتّین است
کوچهها در روایت فتحاند
خانههایی که طور سینین است
دستها در تلاطم فریاد
چشمها خوشههای پروین است
کودکان زخمخورده و معصوم
مکر اهریمنان چه ننگین است
آتش و دود خون و خاکستر
صورت خاک خسته پُرچین است
صبح صادق دمیده خواهد شد
شب پایانی شیاطین است
میرسد آن امان جان و جهان
مرد موعود قصهها این است
✍🏻 #فاطمه_نانیزاد
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا علی
جهان نگاه کودکیست بیقرار، یا علی
که غرق شد میان موج انفجار، یا علی
جهان یتیمخانهایست تشنۀ نوازشی
پدر ندیده است چون تو روزگار، یا علی
جهان صدای مادریست شیرزن که مانده است
به رغم داغ، مثل کوه استوار، یا علی
تو التیام شو برای آن پدر که میرسد
کنار نعش دخترش امیدوار، یا علی
نه لایلای مادران، که گوش شیرخوارهها
به خون نشسته از صدای مرگبار، یا علی
جهان چه بیوجود شد، به خواب رفت و دود شد
جهان بیتو را نمانده اعتبار، یا علی
جهان بی تو آه نه، تو هستی و کشاندهای
حماسۀ حماس را به کارزار، یاعلی
به بازوان مرحبافکنت مدد رساندهای
به جان این دلاوران داغدار، یا علی
به وارثان خیبر از خروش حیدری بگو
حوالهشان بده به تیغ ذوالفقار، یا علی
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
همبازی همیشگی
با همین سن کم، پر از دردم
زخمهای دلم نمک خورده
غنچهام؛ غنچهای که بیرمق است
حیف… گلدان من ترک خورده
جنگ، همسایهٔ قدیمی ماست
مرگ، همبازی همیشگیام
بچهها گرم درس، اما من
غرق در امتحان زندگیام
عصر دیروز و بارش موشک
موجشان بادبادکم را کشت
صبح امروز، باری از آوار
کودکم را… عروسکم را کشت
خنده اصلا به ما نمیآید
بغضهایم چه گاه و بیگاهند
خودمانیم، دوربینها هم
از دو چشم من اشک میخواهند..
چشم بستن خودش مکافاتیست
مرگ پیچیدهاند لای پتو
مادر اصرار میکند هر شب
قبل خوابت شهادتین بگو
ذلتم را کسی نخواهد دید
گیرم این جنگ بیپناهم کرد
با هیولای بچهکش قهرم
هیچوقت آشتی نخواهم کرد..
مادر من همیشه میگوید
کی جهانت پر از خرابی بود؟
آب کی در دلت تکان میخورد؟
چشمهایت اگر که آبی بود
✍🏻 #سیدجعفر_حیدری
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرد
گرچه بیش از دیگران، سهمش در این دنیا غم است
«مرد» اخمش، خندهاش، حرفش، نگاهش، محکم است
«مرد» قولش، اعتقادش، حرف و کردارش یکیست
«مرد» هرجا هست زیر سایۀ یک پرچم است..
«مرد» روزش غرّش رعد است و خشم تندباد
«مرد» نیمهشب سر سجاده اشکش نمنم است
نور چشم مؤمنان و خار چشم کافران
او که با خار آتش و با غنچه و گل شبنم است
خواه پشت میز باشد خواه پشت خاکریز
هر کجا باشد برای درد مردم مرهم است..
مردهایی میشناسم در جهان، در وصفشان،
شعر من گنگ است، جانم را اگر بخشم کم است
سَیّدی را میشناسم نام او پیروزی است
بودنش دلگرمی آزادگان عالم است
سَیّدی را میشناسم کز هراس هیبتش
خواب اسرائیل با کابوس و وحشت درهم است
پای درس رهبر خود انقلابی مانده است
«انقلابی» حرفهای محکمش کی مبهم است؟
در میان لشکر مردانِ میدان شرف
جلوۀ «سَیّدحسن» همچون نگین خاتم است
صبح نزدیک است راهی نیست، سَیّد راهی است
قدس هم در فکر استقبال و خیرمقدم است
✍🏻 #سعید_تاجمحمدی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷 @Shere_Enghelab
وَالتّینِ وَالزیتون...
به پرواز پرستوهای «سُبحانَ الَّذی اَسری»
به آواز قناریهای سرخ مسجدالاقصی..
به بغض گریۀ گهوارۀ بیطفل و بیمادر
به آن طفلی که مدفون است روی سینۀ بابا
به بسم الله پروانه، کنار شعلۀ آخر
به پرپرهای شمع سوخته در آخرین نجوا
به گلهای کفنپوش بنفشه در ردیف هم
به لالایی بمب فسفری خواب اقاقیها
به متن برگ برگ آیۀ وَالتّین والزیتون
به نَص سورۀ والطور و نور سینۀ سینا
که قطره قطره خون بیگناهان نیل خواهد شد
و فرعون زمانه غرق خواهد شد در این دریا
✍🏻 #سعید_حدادیان
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آسمان در هیچ جای این جهان یکرنگ نیست
پاسخ ما به کلوخ انداز غیر از سنگ نیست
سنگها، قافیههای شعرِ فریاد منند
در جهان بی تپش، این حسّ و ضرباهنگ نیست
موجِ ما با خویش خواهد برد این خاشاک را
ساحل ما عرصه جولان این خرچنگ نیست!
سروهای استقامت! صخرههای باشکوه!
بارها مردن برای ایستادن ننگ نیست
کودک من پاسخ هربمب باشد با خدا
آن خدایی که خدای عاملان جنگ نیست
این جهانِ مملوء از خشم و فریب و اضطراب
مثل دفترهای نقاشی که رنگارنگ نیست
مرگ حق و، زندگی ناحقترین تقدیر ماست
میروم جایی که قلب مردمانش سنگ نیست
میروم در جستجوی یک جهانِ بی دروغ
میروم جایی که رسمش حقه و نیرنگ نیست
هیچکس داغ عزیزی را نمیبیند به چشم
هیچکس آنجا برای خانهاش دلتنگ نیست
آرزو دور است، اما نیست دور از دسترس
خانه دور، اما کمیت آرزویم لنگ نیست
میروم این بغض اما در گلویم مانده است
کودک معصوم من که با کسی درجنگ نیست...
#سایه_رحیمیان
#شهید_سیدحسن_نصرالله
#مقاومت_اسلامی
#شعر_پایداری
#مرگ_بر_اسرائیل