9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معجزات_اهل_بيت_علیهم_السلام
#معجزات_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#تقویم_تاریخ
#نیمه_شوال
#رد_الشمس
🔹بازگشت آفتاب یا رد الشمس؛ یکی دیگر از فضایل و معجزات بی شمار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام...
🌻 در برگشت حضرت امیر المؤمنین علیه السلام از جنگ نهروان در ١٥ شوال یا ۱۷ این ماه...
🤲يا راد الشمس لعلي بن أبي طالب عليه السلام ، عجل فرج صاحبنا وامام زماننا ..
@basoyazohoor
❤️دشمنان ملعون اهل بیت علیهم السلام را بهتر بشناسیم...
🔥 اول ماه ذیقعدة الحرام؛ سالمرگ هلاکت اشعث بن قيس لعنه الله..
🔹در شب اول ذى القعده سال ۴۰ ه’ اشعث بن قيس كندى به دركات جحيم شتافت.
📓مستدركات علم رجال الحديث: ج ۱، ص ۶۸۸)
🔹امام صادق عليه السّلام مى فرمايند:
«اشعث بن قيس در قتل أمير المؤمنين عليه السّلام شريك بود، و دخترش جعده امام مجتبى عليه السّلام را مسموم كرد، و محمّد پسرش در قتل امام حسين عليه السّلام شريك بود».
📓(بحار الانوار: ج ۴۲، ص ۲۲۸)
🔹 اشعث در سال دهم هجرت با جمعى از قبيله خود اسلام آورد، و بعد از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله مرتد شد. ابوبكر او را دستگير كرد و خواهر كورش را به شرط همسرى به او داد. از اين زن جعده و محمّد به دنيا آمدند، كه جعده قاتل امام حسن عليه السّلام و محمّد جزء لشكر عمر سعد در كربلا شد، و در دستگيرى جناب مسلم بن عقيل عليه السّلام نيز نقش بسزائى داشت.
📓(رياحين الشريعة: ج ۳، ص ۵۹. مستدركات علم رجال الحديث: ج ۱، ص ۶۸۸)
در روز عاشورا به سبب جسارتى كه به حضرت امام حسين عليه السّلام كرد هنگامى كه براى قضاى حاجت به كنارى رفته بود، عقرب او را نيش زد و در حالى كه عورتش پيدا بود به آتش جهنم وارد شد.
📓(بحار الانوار: ج ۴۴، ص ۳۱۷)
_______
یکم ماه ذی القعده سال ۴۰هجری قمری مطابق با نوزدهم اسفند سال ۳۹هجری شمسی اشعث بن قیس کندی حرامزاده به درک سیاه واصل شد.
🔻اشعث خبیث با مولا امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار دشمنی کرد. او منافقانه اسلام آورد و در مسلمانان رخنه کرده و فتنه بپا میکرد.
در جنگ صفین به محضی که دید با مکر عمروعاص کاغذ پاره ها را برسر نیزه آورده اند دست ازجنگ کشید و بقیه را بخاطر جنگیدن سرزنش میکرد.
اشعث لعین با بقیه منافقین به خیمه امیرالمؤمنین علیه السلام حمله کردند و به روی حضرت شمشیر کشیدند و گفتند به مالک اشتر بگو از جنگ دست بردارد وگرنه تو را میکشیم. آخر الامر بنا به حکمیت شد.
مولا حَکم را از طرف خود، مالک اشتر انتخاب کردند اما منافقین در لشکر قبول نکرده و با اصرار اشعث و هم دستانش ابوموسیاشعری خبیث انتخاب شد درحالی که حضرت مولا موافق نبودند.
📗منبع: وقعة صفین ص۴۸۰
🔻لشکریان درصفین صلح نامه ای نوشتند و اشعث از کسانی بود که اصرار داشت لقب امیرالمؤمنین را برای حضرت علی علیه السلام محو کنند و ننویسند. اما جناب مالک اشتر شدیدا اعتراض فرموده و با اشعث مقابله و برخورد کردند.
📗منبع: تاریخ یعقوبی ج۲ ص۱۸۹
🔻امام صادق علیه السلام فرمودند:
"إِنَّ الأشْعَثَ بنَ قَیْسٍ شَرِکَ فی دَمِ أمیرِالمؤمنینَ علیه السلام و ابْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ الحسنَ علیه السلام و محمَّدٌ ابْنُهُ شَرِکَ فی دَمِ الْحُسَیْنِ علیه السلام"
👈اشعث بن قیس در قتل امیرالمومنین علیه السلام شریک بود و دختر او جعده قاتل امام حسن مجتبی علیه السلام بود و پسرش محمد بن اشعث از لشکریان عمر سعد در روز عاشورا و از زمره قاتلین سیدالشهداء علیه السلام بوده است.
📗منبع: بحارالانوار ج۴۲ ص۲۲۸
🔻دشمنی و عداوت با اهل بیت علیهم السلام در این خانواده نهادینه بود. ابوبکرملعون خواهر کور خود را به اشعث داد. جعده خبیثه و محمد از همان زن کور، خواهرابوبکر لعین بدنیا آمدند.
اشعثولدالزنا در حق امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار خیانت کرد و پسرش نیز در کربلا به سیدالشهداء علیه السلام جسارتی کرد و حضرت نفرینش کردند. هنگامی که برای قضای حاجت میرفت، عقربی عورت او را نیش زد و درحالی که عورتش پیدا بود به جهنم وارد شد.
همچنین پسران دیگرش همراه عمرسعد خبیث، مخدرات و خاندان اهلبیت علیهم السلام را در اسارت به شام بردند. فرزند دیگر او به ایران حمله کرد و بسیاری از شیعیان را به شهادت رسانید. و همه خاندان اشعث جنایتکار و خبیث بوده اند.
📗منبع:
مستدرک علم رجال الحدیث ج۱ ص۶۸۸؛
بحارالانوار ج۴۴ ص۳۱۷
#دشمنان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#اشعث_بن_قیس
#اول_ذیقعده
#تقویم_تاریخ
@basoyazoohor
✅ماه ذیحجه ؛ ماه ولایت و برائت ...
🔸شروع ماه ذیحجه؛ با فضیلتی از فضائل بیشمار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و مطاعن دشمنان آن حضرت
🔹اول ماه ذی الحجّه؛
عزل ابوبکر از تبلیغ سوره ی برائت به دستور خداوند متعال
در این روز در سال نهم هجرت، ابوبکر از تبلیغ سوره ی برائت عزل شد.
سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را روانه فرمود که آیات برائت را از ابوبکر بگیرد و خود بر اهل مکّه قرائت فرماید. (2)
آغاز ماجرا این بود که در سال 9 هـ پیامبر صلّی الله علیه و آله ابوبکر رابه مکّه فرستاد تا آیات اوایل سوره ی برائت را بر کفّار بخواند. پس از رفتن او جبرئیل نازل شد : «یا رسول الله، ادای این امر باید به دست شما یا مردی که از شماست انجام شود».
به روایت دیگر : «باید علی علیه السلام از جانب تو تبلیغ کند». (3)
پیامبر صلّی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را که به منزله ی جانش بود معیّن کردند و به او فرمودند :
شتاب کن و آیات را از ابوبکر بگیر و در موسم حجّ بر مردمان قرائت کن.
✅فرستادن امیر المؤمنین علیه السلام و بازگشت ابوبکر
آن حضرت ناقه ی عضباء (غضباء) را به امیر المؤمنین علیه السلام داد و آن حضرت همراه جابر بن عبدالله حرکت فرمود، و در روز دوّم به ابی بکر رسید و آیات برائت را از وی گرفت و اختیار آمدن یا برگشتن را به خود او واگذار کرد.
ابوبکر به مدینه بازگشت و به پیامبر صلّی الله علیه و آله عرض کرد :
«مرا برای کاری لایق دانستی که دیگران مشتاق آن بودند، ولی مقداری که رفتم مرا معزول نمودی» ؟
حضرت فرمود :
«من تو را عزل نکردم بلکه خدا تو را عزل کرده است».
✅ تبلیغ سوره ی برائت توسط امیر المؤمنین علیه السلام
امیر المؤمنین علیه السلام آیات را در سه روز ایّام تشریق در مِنی که مجمع کفّار و مشرکین بود و از بغض و عداوت علی علیه السلام آکنده بودند، هر صبح و شام همراه با فرمایشات پیامبر صلّی الله علیه و آله بر مردم قرائت می نمود و سپس به مدینه مراجعت فرمود.
از هنگامی که علی علیه السلام به مکّه رفته بود، از فراق او آثار حزن بر صورت مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله ظاهر گشته بود. صحابه با خود می گفتند :
شاید خبر فوت آن حضرت از آسمان رسیده، یا از ما دلتنگ شده باشد.
ابوذر رَحِمَهُ الله نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله دارای مقام و منزلتی بود و لذا او را نزد آن حضرت فرستادند. ابوذر کلمات اصحاب را عرضه داشت، و آن حضرت فرمود :
«حزن و اندوه من برای مفارقت علی علیه السلام است».
✅بازگشت امیر المؤمنین علیه السلام از تبلیغ برائت
ابوذر برای اطّلاع از حال علی علیه السلام از مدینه به استقبال آن حضرت حرکت کرد، و در اثنای راه به امیر المؤمنین علیه السلام رسید و با آن حضرت دیدن کرد و عرض کرد :
پدر و مادرم فدای شما باد، آهسته تشریف بیاورید تا پیشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پیامبر صلّی الله علیه و آله بدهم.
ابوذر به سرعت خود را به پیامبر صلّی الله علیه و آله رسانید و آمدن علی علیه السلام را به پیامبر صلّی الله علیه و آله بشارت داد.
آن حضرت با اصحاب به استقبال علی علیه السلام آمدند و چون به آن جناب رسیدند، پیاده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارک خود را بر شانه ی علی علیه السلام گذاشتند و از شوق دیدار گریستند و امیر المؤمنین علیه السلام نیز گریستند.
پس پیامبر صلّی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود :
«پدر و مادرم به قربانت، در مکّه چه کردی» ؟
امیر المؤمنین علیه السلام از آنچه انجام شده بود به آن حضرت خبر داد. (4)
مجلسی رَحِمَهُ الله ار تاریخ طبری نقل می کند :
هنگامی که پیامبر صلّی الله علیه و آله در سال ششم هجرت نظر مبارکش بر این قرار گرفت که به طرف مکّه برای ادای عُمره حرکت کند، عُمَر را طلبید و به او فرمود :
به مکّه برو و اشراف قریش را از حال ما با خبر کن.
عُمَر گفت : من بر جانم از اشراف قریش می ترسم ! (5)
📚 منابع :
1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 144. و ... .
2. مصباح المتهجد : ص 613. و ... .
3. بحار الأنوار : ج 21، ص 273، 274، ج 35، ص 295، ج 95، ص 190. و ... .
4. فیض العلام : ص 107.
5. بحار الأنوار : ج 35، ص 287. و ... .
#فضائل_حضرت_امیرالمؤمنین
#مطاعن_ابوبکر_و_عمر لع
#تقویم_تاریخ
#ماه_ذیحجه
#برائت
@basoyazoohor
🌻ششم ماه ذیحجه ؛ سالروز ازدواج پربرکت حضرت شاه ولایت و بانوی عالم هستی علیهما السلام...
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🌳حکایت ازدواج لؤلؤ و مرجان ؛ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سیده نساء عالمیان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها....
🌸محمّد بن سابق گويد:
حضرت ابوالحسن علی ابن موسی الرضا علیهآلاف التحیة والثناء فرمودند :
👈حضرت امیرالمومنین علی بنابی طالب علیه الصلاة و السلام فرمودند :
🌸تصميم به ازدواج گرفتم ولى نمى توانستم اين مطلب را به حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله عرض كنم، و مدّتى اين موضوع شب و روز در فكرم بود، تا اينكه روزى بر حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله وارد شدم و آن حضرت فرمودند: اى عليّ؛
عرض كردم: بفرمائيد اى رسول خدا.
فرمود: آيا ميل و رغبتى به ازدواج دارى؟ عرض كردم: رسول خدا خود داناتر است- و گمان بردم حضرت يكى از زنان قريش را به عقد من درآورند- و من از اينكه فرصت ازدواج با فاطمه را از دست دهم، نگران بودم، و متوجّه نشدم كه چه شد كه حضرت مرا صدا زدند و در خانه امّ سلمه به خدمتشان رسيدم.
وقتى به من نگاه كردند، چهره شان درخشيد تبسّمى فرموده به گونه اى كه سفيدى دندانهايشان را كه مى درخشيد ديدم، حضرت به من فرمودند:
👈 اى علىّ؛ مژده، چرا كه خداوند مسأله ازدواج تو را كه فكر مرا مشغول كرده بود خود به عهده گرفت.
گفتم: قضيّه چيست يا رسول اللَّه؟
حضرت فرمودند: جبرئيل با سنبل و قرنفل بهشتى نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوئيدم و گفتم: اى جبرئيل؛ اين سنبل و قرنفل را به چه مناسبت آورده اى؟
او گفت: خداوند تبارك و تعالى ملائكه ساكن بهشت و نيز ساير ساكنين آن را امر فرموده كه تمام بهشتها را با تمام درختها و رودخانهها و ميوهها و قصرهايش آذين بندند، و به بادهاى بهشتى دستور داده تا با بوى انواع عطر بوزند، و حور العين را به خواندن سوره هاى «طه»، «طس»، «شورى»، و سوره هايى كه با «طسم» شروع مى شود امر فرمود، و به يك منادى دستور داد كه چنين جار بزند:
اى ملائكه من؛ و اى ساكنين بهشت من شاهد باشيد كه فاطمه دختر محمّد را به عقد علىّ بن- ابى طالب در آوردم و به اين كار راضى و خشنودم، اين دو از يك ديگرند.
👈سپس خداوند تبارك و تعالى به ملكى از ملائكه بهشت به نام راحيل- كه در بلاغت هيچ يك از ملائكه به پاى او نمى رسند- امر فرمود كه خطبه بخواند.
او نيز خطبه اى خواند كه اهل آسمان و زمين چنين خطبه اى نياورده بودند، سپس به يك منادى دستور داد تا چنين جار بزند:
👈 اى ملائكه من و اى ساكنين بهشت من؛ به علىّ بن ابى طالب حبيب محمّد، و فاطمه دختر محمّد تبريك بگوييد، چه اينكه من براى آنان خير و بركت قرار دادم.
راحيل گفت: بركت تو بر آن دو بيشتر از آنچه ما در بهشت و منزلت براى آنان مشاهده كرديم نيست؟
خداوند فرمود: اى راحيل؛ از جمله بركت من بر آن دو اين است كه آنان را بر محبّت خودم، با هم همراه مى كنم و حجّت خود بر مردم قرارشان مى دهم،
👈 و قسم به عزّت و جلالم كه از آن دو، نسل و فرزندانى بوجود خواهم آورد كه در زمين گنجينه داران و معادن حكمت خود قرارشان خواهم داد، بعد از پيامبران، آنان را حجّت بر مردم قرار مى دهم.
👈پس مژده بده اى علىّ كه من نيز، همچون خداى رحمان، دخترم فاطمه را به ازدواج تو درآوردم و آنچه را كه خداوند براى او پسنديد، من نيز پسنديدم.
🌼حال دست همسر خود را بگير كه تو از من نسبت به او سزاوارترى، جبرئيل عليه السّلام به من خبر داد كه بهشت و اهل آن، مشتاق شما دو نفرند، و اگر خداوند تبارك و تعالى نمى خواست از نسل شما حجّتى بر خلق برگزيند، خواسته بهشت و اهل بهشت را در مورد شما دو نفر اجابت مى فرمود.
🌸 پس تو چه خوب برادر و چه خوب داماد و چه خوب همدمى هستى، و رضايت خدا براى تو كافى است و از رضايت هر كس ديگر بهتر است.
👈حضرت على عليه السّلام گفت: «رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَ»
(پروردگارا! مرا بر آن دار كه شكر نعمتى كه به من دادى، بجاى آرم- نمل: ۱۹) حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله نيز آمين گفتند.
📚منبع :
عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج1، ص459
#تقویم_تاریخ
#ششم_ذیحجه
@basoyazoohor
🎈دشمنان منفور و ملعون اهل بیت علیهم السلام را بهتر بشناسیم ...
♦️ششم ماه ذیحجه ؛ سالمرگ هلاکت
بخیل بنی العباس ، سفاک خونریز، قاتل امام صادق علیه السلام؛ ملعون ازل و ابد منصور دوانیقی لعنه الله
🔻در این روز در سال 158 هـ ، منصور دوانیقى بخیل بی رحم، در سفر حجّ به هلاکت رسید و در حجون دفن شد. (1)
🔻منصور در بنى عبّاس شباهت تامّى به هشام بن عبد الملک در بنى امیّه داشت، و از او تقلید می نمود. او مردى خونریز بود، و بر خلاف برادرش سفّاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آل ابوطالب علیه السلام داشت.
🔻از آن بزرگواران افراد زیادى را کشت و بزرگترین جنایت منصور به شهادت رساندن امام صادق علیه السلام بود.
🔻عبدالله محض و حسن مثلث و بسیار از بنى الحسن را نیز او شهید کرد.
🔻زمانی که در 6 ربیع الثانی 146 هـ شروع به ساختن شهر بغداد کرد، دستور داد سادات از اولاد حضرت زهرا علیها السلام را زنده زنده در ستون ها و دیوار ها قرار دهند و دیوار را رو آن ها بنا کنند. (2)
🔻از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند :
برای جهنّم هفت در است و هر کدام مربوط به هفت فرعون است :
نمرود بن کنعان فرعون حضرت ابراهیم علیه السلام، مصعب بن ولید فرعون موسی، ابو جهل بن هشام، اوّلی و دوّمی، یزید قاتل اولاد من، و مردی از نسل عبّاس که ملقّب است به دوانیقی و نامش منصور است. (3)
📚 منابع :
1. تتمة المنتهی : ص 160. و ... .
2. وقائع الشهور : ص 84.
3. بحار الأنوار : ج 30، ص 419، ج 47، ص 309.
#دشمنان_اهل_بیت_را_بهتر_بشناسیم
#منصور_دوانیقی_لع
#برائت
#تقویم_تاریخ
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
◾️وقایع روز ۲۷ محرم؛
کاروان اسرای کربلا و حکایت بانو شیرین کنیز شهربانو علیها السلام
بیست و هفتم ماه محرم مسیر اسارت آل الله به طرف شام بعد از شهر حلب به آبادی یهودی نشین رسید که والی آن نامش عزیز بن هارون بود.
لشکردرپای کوهی شب را اتراق کردند واسراء دور هم جمع شده ودرحال گریه وناله ازمصائب بودند.
حضرت شهربانو علیهاالسلام کنیزی داشتند که نامش شیرین بود وازملاحت لیلی دوران بود. ودرکربلا واسارت حضورداشت.
حضرت شهربانو این کنیز رابه امام حسین علیه السلام بخشیده بودند وحضرت نیز بلافاصله اورا آزاد فرمود بودند. وحضرت شهربانو میفرمودند: "شیرین آزاد شده حسین است."
درآن شب شیرین ازمخدرات اجازه گرفته وگفت زیورآلاتی باخود دارم اگراجازه فرمایید درتاریکی شب آهسته به این دهات رفته و چادر والبسه ای برای اسراء مهیاکنم که همه چادرها نیم سوخته ولباسها پاره شده است.
به اواجازه دادند. بانو شیرین وارد آن دِه شد وبه اتفاق درب خانه عزیزبن هارون راکوبید.
عزیز صدا زد: ای شیرین؛ توهستی؟
درب را بازکرده وسلام کرد. بانو شیرین بسیار تعجب کرد وپرسید: چگونه نام مرا میدانی؟
عزیزگفت: امشب درخواب حضرت موسی و هارون رادیدم که سر وپای برهنه وناله کنان درحال گریه بودند.
من عرض کردم این حالت از بهرچیست؟
حضرت موسی فرمود: مگر نمیدانی که پسرپیامبر آخرالزمان را کشتند واهل وعیالش را اسیرکرده وامشب پایین این کوه جای داده اند.
عزیز عرض کرد: مگر محمد ودینش حق است؟
حضرت موسی فرمود: یقینا بحق است واگر اسلام نیاوری ازاهل دوزخ خواهی بود.
عرض کرد: نشانه ای بمن بگویید تایقین کنم.
حضرت فرمود : برخیز الان کنیزی شیرین نام که آزاد شده حسین است درب خانه تورا میزند. اوهمسر آینده توخواهد بود. برو نزد اسیران واسلام بیاور وسلام مرابه علی بن حسین وبه سرمطهر سیدالشهداء علیهماالسلام برسان.
ازخواب پریدم وتو درب خانه را زدی.
شیرین بانو فرمود: بیا وخدمت سید وآقای ما امام سجاد شرفیاب شو.
عزیز آمد اول هزاردرهم به موکلان سرها واسیران داد تابتواند درحق اهلبیت خدمتی کند.
سپس لباسهای قیمتی به اسراء هدیه کرد. خدمت امام سجاد آمد وهزاردرهم تقدیم نمود وبدست حضرت اسلام آورد وسلام موسی وهارون رابه حضرت وبه سرمطهر رسانید.
ناگاه شنید ازلبان سربریده صدابلند شد:
"سلام الله وسلامی علی موسی وهارون أنّهما من المحسنین"
پس از مکاملاتی عجیب ومحزون، امام سجاد شیرین رابه عقد عزیز درآوردند. شیرین میخواست که راه اسارت رادر کنارمخدرات تاآخر باشد ولی امام فرمودند: باشوهرخود دراین شهربمان و بااو وداع فرمودند.
📚منابع:
۱. ریاض القدس ج۲ص۲۶۷
۲. تذکرةالشهداء ج۲ص۳۱۵
۳. دمعةالساکبة ج۵ص۷۱
🤲اللهم عجل فرج مولانا صاحب العصر و الزمان و عجل خزی اعدائه.
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
28 محرّم الحرام؛ سالروز ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به بَعلَبَک...
▪️بنابر نقلی ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به شهر بعلبک و استقبال مردم آن شهر از نیزه داران با شِکر و سویق و آذوقه و علف در این روز بوده است، (۱) که حضرت امّ کلثوم علیها السلام با دیدن این منظره در حق آنان نفرین کردند. (۲)
📚 منابع :
1. قلائد النحور : ج محرّم و صفر، ص 332 ـ 331.
2. بحار الأنوار : ج 45، ص 126. و ... .
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
🔆اتفاقات اولین روز از ماه ربیع الاول....
🔸 دفن بدن مطهر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله توسط حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام...
🔸لیلة المبیت در شب اول ماه ربیع الاول؛ فضیلتی دیگر از فضایل بیشمار حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ...
🔸هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از بعثت به مدینه ی منوره
🔸 ابتدای وضع تاریخ هجری قمری...
@basoyazoohor
🔸 هجوم به خانه ی وحی توسط مزدوران سقیفه (هجوم اول)
🔸مسموم نمودن پدر بزرگوار امام زمان ارواحنافداه، حضرت امام عسکری علیه السلام...
▪️شهادت جانسوز امام حسن عسکری علیه السلام به روایتی ...
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
🌼سوم ماه ربیع الأوّل؛ احتجاج جناب سلمان محمدی رَحِمَهُ الله بر مردم پیرامون وصایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام...
☘امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می فرماید :
سه روز بعد از دفن رسول خدا صلّی الله علیه و آله سلمان خطاب به مردم گفت :
آگاه باشید ای مردم و گوش فرا دهید به کلام من، و سپس فکر کنید.
بدانید که به من علم زیادی داده شده است. اگر من درباره ی تمام فضائلی که از علی بن ابی طالب امیر المؤمنین علیه السلام می دانم سخن بگویم عدّه ای خواهند گفت : او دیوانه است و عدّه ای دیگر می گویند : خدایا قاتل سلمان را ببخش.
... پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به او فرمود :
تو وصیّ من هستی در اهل و خانواده ام و خلیفه و جانشین من هستی در امّتم و مقام منزلت تو نزد من به مانند حضرت هارون است نزد موسی علیه السلام.
امّا ای مردم ؛ شما سنّت بنی اسرائیل را پیشه کردید و اشتباه کردید و حقّ را نپذیرفتید.
... قسم به آن کسی که جان سلمان در دست اوست، اگر از علی بن ابی طالب علیهما السلام پیروی کنید نعمت از زمین و آسمان بر شما فرود می آید که اگر پرنده را در آسمان صدا بزنید شما را اجابت می کند و اگر ماهی را در دریا بخوانید به شما گوش فرا می دهد و دو نفر با هم اختلاف نمی کنند ... .
مردم ؛ آل محمّد علیهم السلام راهنمایان به بهشت هستند ... .
مردم ! برشما باد به امیر المؤمنین علیه السلام.
به خدا قسم (پیش از امروز) ولایت او را قبول نموده ایم، و بارها دسته جمعی در حضور پیامبر صلّی الله علیه و آله و به دستور و تاکید آن حضرت بر او به امارت مؤمنین سلام کردیم.
چرا مردم فضیلت او را می شناسند و به او حسد می ورزند ؟ قابیل به هابیل حسد ورزید و او را کُشت. قوم موسی مرتد شده از دستور موسی بن عمران برگشتند، و امر این امّت مانند بنی اسرائیل است (که بارها پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمودند).
شما را کجا می بَرَند ؟
وای بر شما من کجا و ابو فلان و فلان ؟
آیا نمی دانید یا خود را به ندانستن می زنید ؟
حسادت می کنید یا خود را به حسادت می زنید ؟
به خدا قسم بر می گردید به حالت کفر و با شمشیر گردن یکدیگر را می زنید ؟
@basoyazoohor
سلمان در پایان سخنش فرمود :
بدانید من عقیده ی خود را اظهار کردم و تسلیم فرامین پیامبر صلّی الله علیه و آله شدم و از مولای خودم و هر مرد و زن مؤمنی علی بن ابی طالب علیهما السلام تبعیت کردم. (۱)
📚 منابع : تقویم شیعه به نقل از الاحتجاج : ج ۱، ص ۱۵۱ و ... .
🤲اللهم عجل لولیک الفرج و والنصر و العافیه....
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
🏴پنجم ماه ربیع الاول ؛
سالروز شهادت علیامخدره ، دختر باوفا و بلادیده ی اباعبدالله الحسین؛ حضرت سکینه خاتون علیهما السلام؛
همو که شاهد بدن بی سر بابا بود و از حلقوم بریده ی شاه کربلا خطاب به شیعیانش چنین شد :
شیعتی؛ مهما شربتم عذب ماء فاذكروني...😭
🤲اللهم عجل لولیك الفرج والنصر والعافیة
@basoyazoohor
🥀💫🥀💫🥀💫🥀
#تقویم_تاریخ
🍀اتفاقات ماه ربیع الاول....
🔸 در روز دوشنبه ۵ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری، چه اتفاقی افتاد؟
🌾 …نصرت خواهی امیرمؤمنان علیه السلام پس از سه روز، به پایان می رسد و تکلیفِ قیام با شمشیر، از دوش جانشین بر حق رسول خدا صلی الله علیه و آله برداشته می شود.
✔️ زیرا ایشان با رسول خدا تعهد داشتند که در صورت وجود ۴۰ یار، قیام کنند. اینک با وجود تنها ۴ یار، تکلیف از ایشان ساقط است.
☀️ آن حضرت در آغاز صبح به چهار تن از یاران خود (مقداد، سلمان، ابوذر و زبیر) که به نشانه پایداری، سر را تراشیده اند، امر می کنند که به خانه برگردند و سکوت اختیار کنند…
⚠️ این گروه اندک، تنها یاران واقعی، در آن شرایط حسّاس اند و به یاری دیگران امیدی نیست.
🌌 گویا در انتهای این شب و یا در شب آینده، حضرت صدیقه طاهره علیها السلام، بر مصائب پیش آمده گریان می شوند و این آغازی است بر بکاء شبانه آن حضرت در فقدان نبی مکرم صلی الله علیه و آله که نهایتاً حکایت "بیت الأحزان" را به دنبال دارد...😔 (۱)
⬅️ مهم ترین واقعه ی امروز
"عرضه ی قرآن" 📖 توسط امیرالمؤمنین علیه السلام است.
🌿 آن حضرت وارد مسجد شده - در حالیکه گروهی در اطراف ابوبکر در مسجد حاضر هستند - با صدایی بلند میفرمایند:
💠 "ای مردم! من پس از پایان غسل و دفن رسول خدا (صلی الله علیه واله)، به جمع آوری قرآن مشغول شدم. اینک این قرآن که یکی از دو ثقل است و من، که ثقل دیگر آن هستم، در این قرآن تنزیل و تأویل و ناسخ و منسوخ روشن است، تا روز قیامت نگویید که من، کتاب خدا را از آغاز آن تا انتهایش برایتان نیاوردم."
💥 …عمر پاسخ می دهد:
⛔️ ما را به تو و قرآنی که آورده ای احتیاجی نیست، ما نزد خود قرآنی داریم... (۲)
🌿 ...در پس این سخن، امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه ای رسا ایراد میفرمایند:
💠 "…ای مردم! آیا نشنیده اید که پیامبر درباره ی من فرمود: نسبت علی به من، همانند نسبت هارون به موسی است، مگر اینکه پس از من پیامبری نیست… و آیا نشنیدید که فرمود: هر کس که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست…
👌 در همین روز (غدیر) خدای عزّوجل چنین نازل کرد: "امروز دینتان را کامل ساختم و نعمت را بر شما تمام نمودم و چنین اسلامی را به عنوان دین، برایتان پسندیدم"، …ای مردم! من مانند هارونم، در میان آل فرعون و مانند باب توبه ام، در میان بنی اسرائيل، همچون کشتی نجاتم، در میان قوم نوح، من خبر عظیم و راستگوی بزرگ هستم…"
👈 آری! این خطبه که شامل انتقادهای فراوان به شخص خلیفه و سیره حکومت ابوبکر است، در تاریخ با نام "خطبه ی وسیله" یا "خطبه ی طالوتیه" به یادگار مانده است... (۳)
🍃 پس از پایان این اتمام حجت، امیرالمؤمنین علیه السلام، قرآن تألیفی خویش را به منزل می برند… قرآنی که به یادگار از نبوت و وصایت در دستان ✨امام عصر علیه السلام✨ است.
🔻 ماجرای دیگری در همین ایام - گویا در هفته ی اول و یا دوم پس از شهادت - حکایت شده است:
🔅 حضرت صدیقه سلام الله علیها در همین ایام از اهل مدینه دوری می گزینند و با رفتن به منطقه ی احد، بر سر مزار شهدای احد، از جمله عموی گرامی شان حمزه ی سیدالشهداء حاضر می شدند.
🔹 فردی به نام "محمود بن لَبید"، در احد آن حضرت را می بیند و فرصت را مغتنم شمرده، می پرسد:
❓ای بانوی من! نکته ای مرا به خود مشغول ساخته و سینه ام را تنگ کرده است. آیا رسول خدابر وصایت امیرمؤمنان تأکید کرده بودند؟
🌷 حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها، پاسخ را اینچنین آغاز کردند:
💠 واعَجَبا! أنَسيتُم يَومَ غَديرِ خُمٍ.
💠 جای بسی شگفتی است! روز غدیر خم را فراموش کردید!
✔️ و آنگاه در روایتی کوتاه، اما بسیار زیبا و پر معنا، معارفی امامتی را بازگو می کنند تا حجت را بیش از پیش تمام کرده باشند... (۴)
📚 پی نوشت:
1⃣ بحار الانوا۱۷۵/۴۲
2⃣احتجاج ۱۵۵/۱
3⃣کافی ۱۷/۸....بحار۲۲۱/۴
4⃣ بحارالانوار ۳۵۳/۳۶، کفایة الأثر، ص۲۶
🤲اللهم عجل لولیك الفرج والنصر والعافیة
🥀💫🥀💫🥀💫🥀
@basoyazoohor
#تقویم_تاریخ
🔻اتفاقات ۹ ربیع الاول والسرور:
🔹۱- آغاز امامت حضرت ولی عصر علیه السلام
🔸آغاز امامت حضرت صاحب الامر علیه السلام و غیبت صغراي آن حضرت پس از شهادت امام عسکري علیه السلام است، که تنها فرزند آن حضرت بودند.
📚ارشاد: ج ۲، ص ۳۳۶ - کشف الغمه: ج ۲، ص ۴۰۲ - مستجاد: ص ۲۲۶ - اقبال: ص ۵۹۸ - فیض العلام: ص ۲۰۷ - زاد المعاد: ص ۳۳۴ - کافی: ج ۲، ص ۵۶۱ - مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۳۵۵، ۳۵۶ - ج ۵۰، ص ۳۳۴
🔸این روز عید شیعه و اولین روز امامت و خلافت آخرین خلیفه و حجت بر حق و منجی عالم بشریت حضرت بقیه ا لله الاعظم علیه
السّلام در سال ۲۶۰ ه‘ است.
📚فیض العلام: ص ۲۱۱
🔹۲- قتل عمر بن خطاب لع
♦️قتل عمر بن خطاب
🔸در آخر شب نهم ربیع الاول سال ۲۳ ه‘ عمر بن الخطاب از دنیا رفته است.
📚مدینه المعاجز: ج ۲، ص ۹۷
🔸و قول اهل سنت روز چهارشنبه ۲۶ ذي الحجه است.
این روز روز شادي اهل بیت علیهم السلام و انبیاء و ملائکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز نفرین حضرت صدیقه کبري فاطمه زهرا سلام الله علیها به اجابت رسید.
📚زاد المعاد: ص ۳۳۴ - وقایع الایام: ج ربیع الاول و ربیع الثانی، ص ۵۹ - مستدرك سفینه البحار: ج ۴، ص ۶۷
🔸روزي عظیم الشأن است و روز سرور شیعه و عید بزرگ آنهاست. حضرت رسول صلی الله علیه و آله این روز را عید قرار داده و امر کرده است که مردم نیز عید قرار دهند و اعمال آن را به جا آورند.
📚فیض العلام: ص ۲۱۱
🔸کسی که در این روز انفاق کند، خداوند او را می آمرزد. در این روز اطعام برادران دینی و خوشبو کردن آنان و توسعه بر اهل و عیال و پوشیدن لباس جدید و شکرگزاري به درگاه خداوند متعال و عبادت نمودن مستحب است.
📚مصباح کفعمی: ج ۲، ص ۵۹۶ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۱۸۹ - زاد المعاد: ص ۳۴۴، ۳۳۴ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۳۵۱، ۳۵۶
🔸فضیلتها و اسمهایی براي این روز ذکر شده که از جمله آنهاست: عیدالله الاکبر، غدیر ثانی، عید فطر دوم، روز فرح شیعه، عید اهل بیت علیهم السلام، روز قتل منافق، روز قبولی اعمال، روز پیروزي مظلوم، روز دوستی مؤمنین، روز پرهیز از کبائر، روز نابودي ضلالت و گمراهی، روز شکرگزاري.
♦️ماجراي قتل عمر
🔸عمر بن خطاب به دست ابولؤلؤ که نامش فیروز و غلام مغیره بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد که منجر به مرگ او شد.
📚مسار الشیعه: ص ۲۳ - توضیح المقاصد: ص ۳۳ - العدد القویه: ص ۳۲۸ - فیض العلام: ص ۱۲۹ - بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۱۹۹
🔸هنگامی که ابولؤلؤ ضربه ها را بر عمر زد و خواست فرار کند، عده اي مانع شدند، و ۱۲ نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند.
📚بحار الانوار: ج ۹۵، ص ۲۰۰
🔸ماجرا از این قرار بود که قبل از تکبیر نماز ابولؤلؤ جلو آمد، و ضربه اي بر کتف و ضربه اي دیگر بر خاضره عمر زد. عمر افتاد، و عده اي جمع شدند و او را به خانه اش بردند. نزدیک بود خورشید طلوع کند که نماز را عبدالرحمن بن عوف با مردم خواند.
♦️عمر در بستر مرگ
🔸هنگامی که عمر را به خانه بردند مقداري نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمت هاي ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از کجا خارج شده زیرا با خون هم رنگ بود. لذا عده اي گفتند: خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم می شود. شیر را خورد و از محل ضربه ها خارج شد. حاضرین براي دلگرمی گفتند: (مانعی ندارد، ضرري نمی زند) اما ضربه هاي جناب ابولؤلؤ کارگر شد و به خلیفه سابق ملحق شد. در روز سوم در جنب ابوبکر دفن شد.
📚تاریخ الخلفاء: ص ۱۳۴، ۱۳۳
🔸عمر مدت ده سال و شش ماه و چهار شب خلافت کرد. او اولین کسی بود که نام خود را امیر المؤمنین گذاشت، و ابوموسی اشعري اولین نفري بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد.
📚تتمه المنتهی: ص ۱۱
🔹۳- قتل عمر بن سعد
🔸عمر بن سعد فرمانده ظالم لشکر یزید در این روز به دست مختار ثقفی رحمه الله به درك واصل شد.
📚زاد المعاد: ص ۳۴۴
🌺🌺🌺🌺🌺
🤲اللهم عجل لولیك الفرج والنصر والعافیة
@basoyazoohor