هدایت شده از حکمت بیان
غدیر عید معنویت یا عید سیاست؟.pdf
320.7K
🌺 مناسبت: #غدیر 🌺
🌀عنوان: «غدیر عید ولایت یا عید سیاست؟»
🔰 پیام: مقام معظم رهبری: ««مسئله نصب امیرمؤمنان بدست پیامبر عظیم الشأن اسلام به معنای نصب جنبه های معنوی نیست چراکه جنبه های معنوی قابل نصب نیست و معنای حقیقی این واقعه مبارک، توجه به امر حکومت و مدیریت جامعه است و این درس بزرگ غدیر برای مسلمانان است.»( ۱۳۷۵/۰۲/۱۸، بیانات در دیدار کارگزاران نظام)»
🔻طراحی رسانه شدن غدیر توسط رسول خدا ص
🔻آیا ما در معرفی غدیر و اصلی ترین پیام آن، رسانه بودهایم؟
🔻چرا غدیر را باید به جهان معرفی کنیم؟
🔻دشمنان غدیر؛ دشواری های غدیر
🔻ما خبرنگار خوبی برای غدیر بودیم؟
🔻چرا باید غدیر را شلوغ کنیم؟
🔻مهم ترین پیام غدیر چیست؟
🔻آیا ولایت با معجزه برکات آسمان و زمین را برای مردم به ارمغان می آورد یا با مدیریت صحیح؟
#منبر_مکتوب
#غدیر
#سیاست
✅ #کانال_حکمت_بیان
╭┅─────────┅╮
🆔https://eitaa.com/hekmatebayan
╰┅─────────┅╯
🌀آخرین کلمات امام حسن (ع) با لب های خونی: «اگر یارانی داشتم پیوسته با معاویه جنگ می کردم»
🔰 امام حسن (ع) امام صلح یا مبارزه با مستکبر⁉️
🔸مردى نزد امام حسن عليه السّلام رسيده و گفت: اى زاده رسول خدا، گردنهايمان را خوار و ذليل ساختى، و آنچنان ما شيعيان را به بردگى انداختى كه هيچ كسى برايت باقى نماند!!.
🔻قالَ: أَتَيْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ ع فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَذْلَلْتَ رِقَابَنَا وَ جَعَلْتَنَا مَعْشَرَ الشِّيعَةِ عَبِيداً مَا بَقِيَ مَعَكَ رَجُلٌ؟
🔸حضرت فرمود: براى چه؟!
🔻قالَ وَ مِمَّ ذَاكَ؟
🔸گفت: به اينكه حكومت را تسليم اين طاغيه نمودى!. حضرت فرمود: بخدا اين حكومت به او واگذار نكردم جز براى اينكه يار و ياورى براى خود نيافتم، و گر نه با او شبانه روز جنگ مىكردم تا خود خداوند ميان من و او حكم و داورى فرمايد، ولى أهل كوفه را شناخته و آزمودم، و هيچ خيرى نديدم، اينان عارى از هر وفا و عهدى در سخن و كردار و دمدمى مزاجند، اينان معتقدند كه قلب و دلشان با ماست ولى شمشيرهاشان عليه ما كشيده شده است.
🔻قالَ قُلْتُ بِتَسْلِيمِكَ الْأَمْرَ لِهَذَا الطَّاغِيَةِ قَالَ وَ اللَّهِ مَا سَلَّمْتُ الْأَمْرَ إِلَيْهِ إِلَّا أَنِّي لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً وَ لَوْ وَجَدْتُ أَنْصَاراً لَقَاتَلْتُهُ لَيْلِي وَ نَهَارِي حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ لَكِنِّي عَرَفْتُ أَهْلَ الْكُوفَةِ وَ بَلَوْتُهُمْ وَ لَا يَصْلُحُ لِي مِنْهُمْ مَنْ كَانَ فَاسِداً إِنَّهُمْ لَا وَفَاءَ لَهُمْ وَ لَا ذِمَّةَ فِي قَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ إِنَّهُمْ لَمُخْتَلِفُونَ وَ يَقُولُونَ لَنَا إِنَّ قُلُوبَهُمْ مَعَنَا وَ إِنَّ سُيُوفَهُمْ لَمَشْهُورَةٌ عَلَيْنَا
🔸مرد گفت: همين طور با من سرگرم صحبت بود كه ناگاه خون بالا آورد، ظرفى طلبيد و از معدهاش آنقدر خون آمد كه آن ظرف لبريز شد.
🔻قالَ وَ هُوَ يُكَلِّمُنِي إِذْ تَنَخَّعَ الدَّمَ فَدَعَا بِطَسْتٍ فَحُمِلَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ مَلِيءٌ مِمَّا خَرَجَ مِنْ جَوْفِهِ مِنَ الدَّمِ
🔸عرض كردم: اى زاده رسول خدا اين چه حالى است كه شما را رنجور مىبينم؟!
🔻فقُلْتُ لَهُ مَا هَذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَرَاكَ وَجِعاً
🔸فرمود: اين طاغيه كسى را مأمور نموده كه به من سمّ دهد و آن بر جگر من أثر گذاشته و همان طور كه مىبينى تكّه تكّه از دلم خارج مىشود.
🔻قالَ أَجَلْ دَسَّ إِلَيَّ هَذَا الطَّاغِيَةُ مَنْ سَقَانِي سَمّاً فَقَدْ وَقَعَ عَلَى كَبِدِي وَ هُوَ يَخْرُجُ قِطَعاً كَمَا تَرَى
🔸عرض كردم: آيا قصد درمان آن را نداريد؟!
🔻قلْتُ أَ فَلَا تَتَدَاوَى؟
🔸 فرمود: دو مرتبه اين سمّ را به من خورانده و آن را درمان كردهام ولى اين بار هيچ دوايى برايش نيافتم. و بمن خبر رسيده كه معاويه نامهاى به پادشاه روم ارسال نموده و درخواست سمّ كشنده مايعى نموده، و او در جواب نامه گفته در دين ما جايز نيست كه كمر به قتل كسى ببنديم كه قصد جان ما را نكرده است.
🔻قالَ قَدْ سَقَانِي مَرَّتَيْنِ وَ هَذِهِ الثَّالِثَةُ لَا أَجِدُ لَهَا دَوَاءً وَ لَقَدْ رُقِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى مَلِك الرُّومِ يَسْأَلُهُ أَنْ يُوَجِّهَ إِلَيْهِ مِنَ السَّمِّ الْقَتَّالِ شَرْبَةً فَكَتَبَ إِلَيْهِ مَلِكُ الرُّومِ أَنَّهُ لَا يَصْلُحُ لَنَا فِي دِينِنَا أَنْ نُعِينَ عَلَى قِتَالِ مَنْ لَا يُقَاتِلُنَا
🔸 و معاويه در نامه بعدى به او نگاشته كه: اين فرد فرزند مردى است كه در ارض تهامه شورش نموده و قصد مطالبه حكومت پدرش را دارد، و من مىخواهم كسى را مأمور كنم تا اين زهر را به او بنوشاند تا تمام عباد را راحت و آسوده و همه جا را آرام كنم. و همراه اين نامه هداياى بسيارى روانه ساخت تا اينكه پادشاه روم نيز اين سمّ كه مرا با آن مسموم نمود را برايش ارسال نمود البتّه با شرط و شروط.
🔻فكَتَبَ إِلَيْهِ أَنَّ هَذَا ابْنُ الرَّجُلِ الَّذِي خَرَجَ بِأَرْضِ تِهَامَةَ وَ قَدْ خَرَجَ يَطْلُبُ مُلْكَ أَبِيهِ وَ أَنَا أُرِيدُ أَنْ أَدُسَّ إِلَيْهِ مَنْ يَسْقِيهِ ذَلِكَ فَأُرِيحَ الْعِبَادَ وَ الْبِلَادَ مِنْهُ وَ وَجَّهَ إِلَيْهِ بِهَدَايَا وَ أَلْطَافٍ فَوَجَّهَ إِلَيْهِ مَلِكُ الرُّومِ بِهَذِهِ الشَّرْبَةِ الَّتِي دَسَّ فِيهَا فَسُقِيتُهَا وَ اشْتَرَطَ عَلَيْهِ فِي ذَلِكَ شُرُوطاً.
📚الاحتجاج،ج2، ص292
#امام_حسن
#صلح_امام_حسن
✅ #کانال_حکمت_بیان
╭┅─────────┅╮
🆔https://eitaa.com/hekmatebayan
╰┅─────────┅╯
📚بسته فرهنگی
🌐 bastefarhangi.ir
🆔 @bastefarhangi
📞۰۹۰۲۴۱۰۹۸۰۶