گوشه حیاط خانه کنار یک برگ رنگ پریده پرنده ایی جان داده بود به گمانم نتوانسته بود دل برکَنَد خودش با دلش یکجا کَنده شد! @bavareparvanegi

نگارها نازک دلند ساقه دلتنگیشان تُرد است بلور دلشان با تلنگری ترک میخورد اگر نگار تویی من یک نگارستان دل نازک دارم که ساقه های دلتنگیشان همه شکسته اند کاش کافرها همه را به کیش خود مَپندارند.... @bavareparvanegi

غم نیز مانند درد خروار خروار می آید و ذره ذره میرود @bavareparvanegi

ساغر به کفم دادی و فرمودی مَنوش من چو بد مستانِ عالم مانده ام حیران تو @bavareparvanegi

طعم تفکر من کال است وگرنه خیال شیرینت کام گَس آدینه ها نه فقط! کام تلخِ تمام هفته ها را به صوم و صیام انتظار؛ شیرین تر از عسل میکرد! @bavareparvanegi

فیروزه حضورت اعتبار نیشابورِ آدینه هاست کدام آدینه را نگین انگشتری ظهور خواهی کرد؟!... @bavareparvanegi

برای زمانهایی که با من حرف نمیزنی پای رفتن میخواهم باید برای ثانیه های بی روی ماهت از خودم بگریزم وقتی به دلهره های من لبخند میزنی خیالم آسوده میشود اما... این وحشتِ از قهرهای تو نفس گیر میشوند... @bavareparvanegi

قبول کن دلتنگی برای تو کم است در فراق تو باید جان باخت باید گُل وجود را پرپر کرد باید برایت شهید شد... @bavareparvanegi

وَ لاَ أَرَي لِكَسْرِي غَيْرَكَ جَابِراً ... برای دل شكستگی‌ام، جبران كننده‌ای جز تو نمی‌بينم. @tabtil_ir

نگاهت سرخ است بوی عطرت نارنجی طعم بودنت تُرنج من در هوای رنگارنگ پائیزی تو مثل ترنجها میلِ بریدن دارم بریدنِ دستهایی که به خطا رفته اند.... @bavareparvanegi

جان یک دشت اسفند فدای تو باد...