۱۴ آذر ۱۳۹۷
باور پروانگی ـ انا علی العهد
میدانی چرا پائیز همان بهاریست که عاشق شده است؟
شبهایش طولانی تر از روزها در سکوتی عمیق فرو میبرد با خود تو را
هر کس به تو عمیق پی ببرد؛ شبهایش یلدایی میشوند و روزهایش اشکِ برگ میبارند
هر دلی را که بُرده ایی، یک عمر فصل پائیزش رقم زده ایی!...
@bavareparvanegi
۱۴ آذر ۱۳۹۷
۱۵ آذر ۱۳۹۷
۱۵ آذر ۱۳۹۷
۱۶ آذر ۱۳۹۷
۱۶ آذر ۱۳۹۷
باور پروانگی ـ انا علی العهد
آدینه از مشرق نگاه تو طلوع میکند و پای سجاده نماز ظهر جمعه خطبه های نخوانده ات به انتظار نشسته اند تا سلاح بر دست گیری و اقامه نماز جمعه کنی
از ندبه تا سِمات افقِ آدینه ها رنگ به رنگ میشود اما باز هم غروب هر جمعه دلتنگی آوار میشود و زمین و زمان در خوابی عمیق از غفلت فرو میروند
آدینه ها تکرار میشوند و حتی نوشتن و سرودن از تو فقط جمعه ها گُل میکنند
انگار به زعم ما تو فقط صاحب بخشی از زمان هستی صاحب جمعه ها فقط!....
اما
روزهای هفته ایی که رفته اند مانند مردگانی که با حسرت با تو بودن مرده اند؛ رجعت خویش را میطلبند!
این روزهای هفته هایی که رفته اند و ما را پیرتر کرده اند همه منتظر صاحب خویشند
به راستی
تو که صاحب زمان هستی صاحب عمر گذشته و حالِ من نیستی مگر؟!
@bavareparvanegi
۱۶ آذر ۱۳۹۷
باور پروانگی ـ انا علی العهد
آدینه از مشرق نگاه تو طلوع میکند و پای سجاده نماز ظهر جمعه خطبه های نخوانده ات به انتظار نشسته اند ت
من با عمری که تو صاحب آن بودی چگونه توانستم سپری کنم؟....
۱۶ آذر ۱۳۹۷
باور پروانگی ـ انا علی العهد
آدینه از مشرق نگاه تو طلوع میکند و پای سجاده نماز ظهر جمعه خطبه های نخوانده ات به انتظار نشسته اند ت
من با عمری که تو صاحب آن بودی چه کردم اصلا؟؟؟!!!!!!!
۱۶ آذر ۱۳۹۷
باور پروانگی ـ انا علی العهد
آدینه از مشرق نگاه تو طلوع میکند و پای سجاده نماز ظهر جمعه خطبه های نخوانده ات به انتظار نشسته اند ت
من با عمری که تو صاحب آن بودی چراگاهی درست کردم برای شیطان...
😔😔😔
۱۶ آذر ۱۳۹۷
۱۶ آذر ۱۳۹۷