غزل از شاخه نارنجِ نگاهت پیداست و ترنج دل تو میبُرَد دستِ اجانب که طمع کرده غزال غزل چشم تو را.... @bavareparvanegi

آغوش ظهورت را برایم بگشا دلتنگم دمِ غروبِ جمعه ایی سرد دلم برای خودم میسوزد نه پیامبری دیده نه امامی یتیم بار آمده ام و از بی کسی خودم قیم خودم شده ام محتاج تر از من هم هست آیا؟ @bavareparvanegi

حلاوتِ نگاهت؛ تلاوتِ نور است غزل میبارد از دیدنت شیرین است در چشمان تو صبح را طلوع کردن! @bavareparvanegi

در نشاط؛ زعفرانی و در خاطرها کبودی اسفندِ مهربان! دلم دمنوش تو را میخواهد و کتاب تو را که برای چندمین بار مرورت کنم مثل اسفندِ روی آتش میشوم تا به تو میرسم و نمیدانم چرا دلم یک بغل اردوی راهیان نور میخواهد #اسفندنگاری @bavareparvanegi

شهید بزرگوار فرامرز ملایری محل شهادت شلمچه تاریخ شهادت شانزدهم اسفند

از لطافت بهاری که با تو بود؛ از طراوت نگاهت که از کنج یک قاب خاتم دلم را پیچکِ خودش میکند؛ از نور وجودت که هنوز هم چلچراغ خانه ماست؛ از کوچه پس کوچه های خاطرمان تا دشتی به وسعت شلمچه؛ عطر تنت پیچیده بابا! تو بر بلندای زندگی شاهدی بی فروغ رویت چقدر تاریکم و هر گاه به سویت ملتمسانه روی آوردم تو آمین قنوتهای شکسته ام شده ایی در شانزدهمین روز از اسفند؛ عطر شهادتت پیچید میان بوی اسفند و کُندرِ جانم و تو در امتداد باورهایم همیشه حضور داری و انتها نداری! #سالروز_شهادت_شهید_فرامرز_ملایری @bavareparvanegi

- «خدایا همه شواهد نشون می‌ده من آدم عقل‌مندی نیستم... لطفا خدایا یه کاری کنید من معنی کارامو قبل اینکه انجامشون بدم بفهمم... اون مغز و این مخ ریشه‌های بدبختیا و بیچارگیامو بفهمم. بالاخره خدایا ما هم بنده‌تیم، دوست داریم بفهمیم...» 🆔 @VaziateSefid

هیچ اتفاقی خوب تر از این نیست که من هم عصر و دوران تو باشم همین که حس میکنم تو را؛ در آغوش میکشم نیکبختی را!.... @bavareparvanegi

تو خودت به تنهایی یک اتفاق خوبی فقط گاهی رُخ نمیدهی آن رُخ ماهت را لایق دیدار؛ کم است! @bavareparvanegi