eitaa logo
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
161 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
690 ویدیو
23 فایل
🌷وقتی از باور پروانه شدن سرشاریم 🌷دل به تاریکی این پیله چرا بسپاریم 🍃🌸او که به جای فوروارد؛ کپی میکند ، لیلای دل ما را مجنون نیست او فقط به دنبال راه جنون است از بیراهه @Tabyinebavarha ⬅️کانال دوم ما🔴 @Fahim_55
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 از آن سوی سلسله جبال البرز؛ از دل شالیزارها عِطرِ بِرَنجِ نگاهت می پیچد. حالا که خرمنِ چشمانت را برای بوجاری می برند؛ شَلتوکِ پلکهایت را به من بسپار! من از نگاه تو برکت میگیرم و سفره دلم را با عطرِ تو آذین می بندم حتی سایه نگاهت؛ مانند شلتوک، پر از نعمت و برکت است....🌸 @bavareparvanegi
4_6021317456323151423.mp3
801.2K
به بهانه امروز بشنوید خالی از لطف نیست الهی به زودی عروسی تون🍃❤️
معرفی کانالِ خاص🍃❤️ @HEZB_Hasan118 🍃🌸
جانبِ شریفِ نگاهتان؛ طبیعتِ بکرِ کوهستانهایی است که در دامنه هایش مملو از کندوی عسل است در مجاورت نگاه شما شیرین میشود کامِ دل حضرتِ عشق... @bavareparvanegi
تو از سمت کدام اشاره آمدی که ترنج بودنم از خود بی خود شد؟! برشهای قاچ قاچ مرا ببین که چگونه در وصف کمالت دچار تجزیه جزء به جزء شده اند! و پا پس نمیکشند از توضیح جزء به جزء تو خون به پا کرده ایی تماشا کن! تردید دارم از روزگاری که میتوانست یوسفِ تو را در دامن یعقوبِ من بگذارد و نگذاشت ! و در شگفتم از زمانه ایی که یوسفِ ناپیدای تو را بی آنکه از آنِ من باشی به آغوش یعقوبم سپرده است! از گفتن حُسنِ یوسفت ناتوانم همین بس که ترنج وجودم را از خود بیخود کرده ایی و در تالار عزیز مصر وجود خون بپا کرده ایی طره مویت نه فقط زلیخای دل را میفریبد که ببین چگونه میتواند ترنجهای بی شمار را از خود بی خود کند.... ذره وجود من چیزی نیست در این بیشمار ترنج سرزمینهای سرسبز شمالی و خطه بهار نارنج های شیرازی نرگس رویت طعنه زده ترنج شیرازی را... @bavareparvanegi
شانه کردن زلفهای باران را با هیچ اتفاق خوشایندی نمیشود قیاس کرد این زلف دمادم؛ این طره پریشانِ جاری؛ روحِ شانه را پرواز میدهد وقتی شانه هایت پر از قطره های موی باران میشود وقتی چتر دستانت بر سر باران مهربانی میکنند من میگویم خوش به حال باران اگرچه خودش مملو از زندگی و طراوت است اما با شانه هایت به اوج بودن میرسد من عاشق بارانم که بر شانه هایت سوار میشود و با تو همه جا همراه است @bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
شانه کردن زلفهای باران را با هیچ اتفاق خوشایندی نمیشود قیاس کرد این زلف دمادم؛ این طره پریشانِ جاری؛
من عاشق چتر دستانت هستم که زلف باران را به شانه سِتبر عشق میسپارند وقتی باران را در آغوش میگیری قلبم از جا کنده میشود باران به سوی تو میبارد و این جاذبه توست که جوهر وجود باران را به سوی خود میکشد تو مملو از رحمت خدا میشوی با باران تو مملو از رحمت خدا میشوی در باران من شانه بارانی تو را میبوسم من چتر دستانت را میبویم و بر چشم میگذارم که بوی باران میدهند و عشق میبارند @bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در پرواز ؛ زمین را شرمنده کرده بودی هر بار در اوج گرفتن هایت زمین دلتنگ حضورت میشد و بار آخر در اوج پرواز بود که تا خدا بالا رفتی و جسمت را که به زمین پس دادی؛ خاک مزارت تکه ایی از آسمان شد و حالا این آسمانِ خاکی دلهای ابری را به باریدنِ در خویش سوق می دهد @bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست نوازشم را بر سر جای خالی تو میکشم جای خالی تو به اندازه تو برایم عزیز است انگار که عطر نَفَس هایت هنوز باقی مانده باشد من جای خالی تو را هر شب از درون قلبم نفس میکشم در هر بازدمم شبها؛ هزاران جای خالی تو ؛ بوی تو را می پراکند.... @bavareparvanegi
حتی گاهی برای جای خالی تو دست تکان میدهم هر گاه که از کنار جای خالی تو رد میشوم لبخند میزنم برای لحظه های درکنار تو بودن سر تکان میدهم و میخندم تو حتی در عروق نیمکت هایی که رویشان ننشسته ایی حضور داری در رگبرگهای گلهایی که تقدیمت نکردم در سلولهای تمام دل نوشته هایی که هنوز برایت ننوشته ام هستی تو حتی در جای خالی خودت هنوز هم نبض داری ... @bavareparvanegi
بیدِ مجنونِ دلم عجیب و غریب شده است بیدِ مجنونِ دلم در نسیم یادِ تو گیسو پریشان میکند و از شاخه هایش شکوفه های سیب می روید و دانه های انار میچکد بیدِ مجنونِ دلم واقعا مجنون شده .... @bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
تو را اولین بار با این اسم شناختم ((فرمانده حسین)) و مظلومانه در غوغایی که محسنِ تو بپا کرد؛ شهادتت گم شد نام بلندت اما هرگز از یاد روزگار نخواهد رفت محسنِ تو در همان عملیاتی که تو فرماندهی کردی عالم گیر شد و ثابت کرد اگر ((فرمانده حسین)) فرمانده باشد؛ تک تکِ نیروهایش ((محسن حججی)) هستند و هر کدامشان قادرند دنیایی را بر سر دشمنان و بدخواهان اسلامِ حقیقی خراب کنند... شیرمردی از خطه گیلان شیرِشرزه شلمان @bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید تمام نیمکت های شهر را مرور کنم بر روی تک تک شان خاطره ایی؛ داستان تلخی و یا خبر شادی خواهد بود. تو حتما روی یکی از این نیمکت ها، ساعتها در فکر فرورفته ایی و من فکر تو را از گریه های مکرر نیمکت ها زیر باران خواهم خواند... @bavareparvanegi
سر بر بالین شب که میگذارم، شوق آغوشت مانند ستارگانی که می شمارم تا به رؤیای ناتمامِ خویش بپیوندم؛ چشمک میزند و دلم هوای دیدار تو به سرش می زند بالین من هر شب ستاره باران می شود آنقدر از تلألؤ چشمانم می چکی که نور از بسترم بر میخیزد و تا آسمانِ خاطراتم بالا می رود. با نورِ یاد تو شبهایم مثل روز روشن می شوند و دیگر خوابم نمی برد نور باران کرده ایی بسترِ غفلت مرا.... @bavareparvanegi
مانند سروِ سَهی، سربلندم ! می بالم بر خویش که قلبم آکنده از توست قلبی که تو در آنی؛ خوشبخت می تپد و ضرباهنگش با تو هماهنگ؛ می کُشد مرا.... @bavareparvanegi
روزی می آید مرا به یاد نخواهی آورد و این حقیقت برای من خیلی سخت خواهد گذشت! @bavareparvanegi
امام محمد باقر علیه السلام:🖤 هركس حاجتى را براى مسلمانى برآورده كند و گره از مشکلش بگشاید، خداوند متعال به او خطاب كند: ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غیر از بهشت چیز دیگرى لایق تو نخواهد بود. 🖤
بار دیگر بقیع به سوگ نشسته است خاک بر سر خویش میریزد از این همه غبار که بر مزارهایش جا خوش کرده اند و امشب تنها و غریب مانده و آرام اشک میریزد بقیع امشب عزادار آخرین بازمانده از واقعه کربلاست 🖤 @bavareparvanegi
او از کال ترین میوه انتظار نخواهد رسید شیرینی قدومش از رسیده ترین میوه های باغ انتظار خواهد چکید و آنچه میوه های کال را میرساند نورِ حقیقت است و گرمای محبت و اعمالی که به پاکی و زلالی آب است... @bavareparvanegi
alimi_17.mp3
1.46M
أینَ َبقِیَتَ اللٌه....