در پرواز ؛ زمین را شرمنده کرده بودی هر بار در اوج گرفتن هایت زمین دلتنگ حضورت میشد و بار آخر در اوج پرواز بود که تا خدا بالا رفتی و جسمت را که به زمین پس دادی؛ خاک مزارت تکه ایی از آسمان شد و حالا این آسمانِ خاکی دلهای ابری را به باریدنِ در خویش سوق می دهد
#سالروز_شهادت_پانزده_مرداد
#شهید_عباس_بابایی
@bavareparvanegi
دست نوازشم را بر سر جای خالی تو میکشم
جای خالی تو به اندازه تو برایم عزیز است
انگار که عطر نَفَس هایت هنوز باقی مانده باشد
من جای خالی تو را هر شب از درون قلبم نفس میکشم
در هر بازدمم شبها؛ هزاران جای خالی تو ؛ بوی تو را می پراکند....
@bavareparvanegi
حتی گاهی برای جای خالی تو دست تکان میدهم
هر گاه که از کنار جای خالی تو رد میشوم لبخند میزنم
برای لحظه های درکنار تو بودن سر تکان میدهم و میخندم
تو حتی در عروق نیمکت هایی که رویشان ننشسته ایی حضور داری
در رگبرگهای گلهایی که تقدیمت نکردم
در سلولهای تمام دل نوشته هایی که هنوز برایت ننوشته ام هستی
تو حتی در جای خالی خودت هنوز هم نبض داری ...
@bavareparvanegi
بیدِ مجنونِ دلم عجیب و غریب شده است
بیدِ مجنونِ دلم در نسیم یادِ تو گیسو پریشان میکند و از شاخه هایش شکوفه های سیب می روید و دانه های انار میچکد
بیدِ مجنونِ دلم واقعا مجنون شده ....
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
تو را اولین بار با این اسم شناختم
((فرمانده حسین))
و مظلومانه در غوغایی که محسنِ تو بپا کرد؛ شهادتت گم شد
نام بلندت اما هرگز از یاد روزگار نخواهد رفت محسنِ تو در همان عملیاتی که تو فرماندهی کردی عالم گیر شد و ثابت کرد اگر ((فرمانده حسین)) فرمانده باشد؛ تک تکِ نیروهایش ((محسن حججی)) هستند و هر کدامشان قادرند دنیایی را بر سر دشمنان و بدخواهان اسلامِ حقیقی خراب کنند...
شیرمردی از خطه گیلان
شیرِشرزه شلمان
#شانزده_مرداد
#سالروز_شهادت
#شهید_مرتضی_حسین_پور
#حسین_قمی
#فرمانده_حسین
#شیر_شرزه_شلمان
@bavareparvanegi
باید تمام نیمکت های شهر را مرور کنم
بر روی تک تک شان خاطره ایی؛ داستان تلخی و یا خبر شادی خواهد بود.
تو حتما روی یکی از این نیمکت ها، ساعتها در فکر فرورفته ایی و من فکر تو را از گریه های مکرر نیمکت ها زیر باران خواهم خواند...
@bavareparvanegi
سر بر بالین شب که میگذارم، شوق آغوشت مانند ستارگانی که می شمارم تا به رؤیای ناتمامِ خویش بپیوندم؛ چشمک میزند و دلم هوای دیدار تو به سرش می زند
بالین من هر شب ستاره باران می شود آنقدر از تلألؤ چشمانم می چکی که نور از بسترم بر میخیزد و تا آسمانِ خاطراتم بالا می رود. با نورِ یاد تو شبهایم مثل روز روشن می شوند و دیگر خوابم نمی برد
نور باران کرده ایی بسترِ غفلت مرا....
@bavareparvanegi