چشمهای من حسرت دیدار دارند
دیدی آخر روی ماهت را ندیدم؟!....
@bavareparvanegi
دیوان غزلهایِ غزالِ چشمانت چندجلدی است؟
چرا تمامی ندارد؟
@bavareparvanegi
اما من می گویم با بهار می آیی....!
امید دارم
@bavareparvanegi
باور پروانگی ـ انا علی العهد
عصر هر پنجشنبه در بهشت زهرا(س)...
کاش همیشه یک دوست دانشگاهی داشته باشی که هر پنجشنبه عصرها دست دلت را بگیرد و با خودش به مزار پاک شهیدان ببرد
یادش بخیر داشتن چنین دوستی لذتبخش ترین بخشهایم در گذشته است
آن روزها رفتن به بهشت زهرا به این آسانی نبود حتما باید سر یک ساعت مشخص به اتوبوسهای مخصوص میرسیدی وگرنه آن پنجشنبه نمیتوانستی بهشت زهرا بروی چون حداقل یکی دو ساعت باید منتظر اتوبوس بعدی میماندی با این حال عصر پنجشنبه های بهشت زهرایی مان همیشه جور بود
امروز اما هر پنج دقیقه یک قطار میتواند تو را به مقصد برساند اما یا رفیقِ اهلِ عصر پنجشنبه ات نیست یا خودت پای رفتن نداری...
بماند
چقدر آخر هفته هایمان عِطر شهید پلارک را داشت
چقدر پای مزار سید مرتضی آوینی دستنوشته سنگ مزارش را مرور میکردیم:((پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند)) و در این اندیشه ژرف میشدیم چگونه میتوان ماند و با زمانه نرفت!
چقدر بر سر مزار سید محمد جهان آرا غیرت مرور میکردیم
چقدر با شهید محمدحسین فهمیده؛ فهمیده میشدیم
آن روزها قطعه شهدای گمنام این همه نونوار نبود نه چراغی نه فانوسی فقط سنگ مزارشان بود و واژه گمنام یادش بخیر با همان بی رونقی مزارشان؛ رونق میگرفتیم
به راستی دوستِ اهلِ عصر پنجشنبه ها چقدر قیمت دارد
عصرِ پنجشنبه ها را قدر بدانیم....
#شهدا
#دلتنگ
#قرنطینه
@bavareparvanegi