مثل غروب دریاها مظلوم و با شکوهی!
در لحظه های غروب، غرورت را دوست میدارم که آسمان را از خون خودش سرخ میکند اما نمیشکند!
@bavareparvanegi
فکر کنید امشب که بخوابیم فردا صبح که بیدار بشیم دیگه روحانی رئیس جمهور نیست
خدایا شکرت❤️
تبریک به همگی 🍃🌸
واقعا جا داره شیرینی نون خامه ایی پخش کنیم و موقع خوردنش دماغ و دهن و چشم و چارمون خامه ایی بشه😂🌸🍃
تموم شد بالاخره😊
باورم نمیشه😍
@bavareparvanegi
تمام غنچه ها به دستهای تو محتاجند حتی غنچهی نشکفته در تارهای صوتی من!
@bavareparvanegi
دیگه با من حرف نمیزنی !!!!
یه شب بالاخره دق میکنم در سکوتی که تو ساختی برام!
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
+من لیاقت تو رو ندارم - ولی من تو رو همینجوری که هستی میخوامت! +تو خاطرخواه کم نداری که! چجوری تحمل
_ توی چه فکری؟
+ لاله!
_ لاله کیه؟
+ همون دختری که در همسایگی شاعر بزرگ شهریار بود و خیلی شهریار رو دوست داشت
_ حالا چرا لاله؟!
+ نمیدونم خیلی احساس قرابت دارم باهاش
_ چطور؟!
+ توی فیلم شهریار یه سکانس داره شهریار لباس جدید میپوشه که بره سر قرار با ثریا که معشوقه اش بود
لاله خبر نداشت دوید جلو تا به بهانه ای از نزدیک شهریار رو ببینه شهریار ازش میپرسه خوش تیپ شدم و لاله با ذوق میگه آره شهریار میگه برام دعا کن دارم میرم سر قرار با ثریا
لاله خیلی غمگین شد چون میدونست عشقش به شهریار یک طرفه است و اون اصلا لاله رو توی ذهنش هم مرور نمیکنه
بعد از مدتی لاله با اینکه جوان بود از دنیا رفت و شهریار بعد از مرگ لاله نامه عاشقانه اون به دستش میرسه و در داغ لاله شعر قشنگی میگه
_ خوب حالا بعد این همه سال به فکر لاله ایی؟
+ ای کاش میتونستم ببینم بعد از مرگ چه حالی داره حالا که شهریار هم از دنیا رفته اون طرف چه خبره لاله چکار میکنه؟
_ به چه درد تو میخوره؟
+ میخوام بدونم من اگه بمیرم این عشق یک طرفه رو با خودم میبرم یا نه؟
_ کی گفته عشقت یه طرفه است دیوونه؟
+ خودم میفهمم لازم نیست کسی بگه! رفتارها نشون میده
_ شاید یکی دلش نخواد عشقش رو فاش کنه
دلیل نمیشه یه طرفه باشه که
+ نه اگه عشق واقعی باشه آدم لو میره نمیتونه قایم کنه
_ غرورم رو برات له کنم؟ تو اینو میخوای؟!
+ نه غرورت رو دوست دارم همین که خودت رو نمیشکنی مایهی افتخارمی
_ پس چی میگی؟!
+ من میگم اگر عشق واقعی باشه از پس نقاب غرور هم معلوم میشه!
_ تو فکر میکنی برای من آسونه پنهون کردن علاقه ام؟!
به خاطر خودته که ....😭
+ گریه نکن ولش کن اصلا همینطوری خوبه به خدا راضی ام اشکاتو پاک کن!
_ پاشو بریم تنگ غروبه
+ بریم....
#داستانک
#ادامهدارد
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
_ توی چه فکری؟ + لاله! _ لاله کیه؟ + همون دختری که در همسایگی شاعر بزرگ شهریار بود و خیلی شهریار
بیداد رفت لاله بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دو هفته را
برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب
آورده ام به دیده گهرهای سفته را
ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
یارب چها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را
لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک در افشان شهریار
در رشته چون کشم در و لعل نسفته را
#شعرشهریاردررثایلاله
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
دیگه با من حرف نمیزنی !!!! یه شب بالاخره دق میکنم در سکوتی که تو ساختی برام!
علی زند وکیلی مهربان من1564696983159.mp3
5.51M
دلم از دلشوره پُره.....
دو سه خط از من بگو از منِ بی جان بگو
@bavareparvanegi
بحث بر سر حقانیت یکی از طرفین به نتیجه نرسید
پیشنهاد مباهله مطرح شد
یکباره دیدند دست حسنین را گرفته و در دو سویش علی و فاطمه با گامهایی استوار به دنبالش میآیند
حقانیتشان همانجا به اثبات رسید و طرف مقابل پذیرفتند
وا عجبا که
نامسلمانان بر شرافت و کرامت خاندان نبوت معترف گشتند اما مسلمانان به روی همین حسین تیغ کشیدند !
حسین با کاروان عشق در حرکت است و هنوز هم تیغها آغشته است به خون طرف پیروز مباهله!
#مباهله
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
بحث بر سر حقانیت یکی از طرفین به نتیجه نرسید پیشنهاد مباهله مطرح شد یکباره دیدند دست حسنین را گرفته
کاش من ((روز مباهله)) بودم
حق در من هویدا میشد و آیه های امامت در من هبوط میکرد
کاش خودم دورتان میگشتم
کاش خودم فدایتان میشدم
#مباهله
@bavareparvanegi
میگویند نام علی در قرآن نیامده پس او که بود که در حال رکوع انگشتری بخشید؟!
در دم آیه نازل شد
سوره مائده:
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵﴾
ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده اند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند (۵۵)
#آیهامامت
@bavareparvanegi
arash-sanee-ineffective.mp3
5.31M
بلای عشق تو بر من چنان اثر کردهست
که پند عالم و عابد نمیکند اثرم
قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند
میان آن همه تشویش در تو مینگرم
#سعدی
@bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_روز_مباهله💚
باید کہ از مباهله صرف نظر ڪنید
حتی حریف کودکشان هم نمےشوید
داماد و دختر و نوههایش کہ جای خود
خاڪ در پیمبر اعظم نمی شوید ...
@YADGRAPHI
وضو که گرفت نگاهی به من انداخت، کمی بر انگشتش جابه جایم کرد،دستی به من کشید و لبخند زد.
ایستاد، طرهی مویش را کنار زد و قامت بست.
دیوار با او نماز میخواند، زمین، آسمان، ستونهای مسجد، نخلها، همه و همه، من هم یکی از آنها.
قنوت که گرفت؛ او دعا میکرد، ما آمین میگفتیم.
همیشه از دستان او آسمان را جور دیگری میدیدم. انگار که وقتی دستانش را به سمت آسمان دراز میکرد، آنقدر نزدیک بودم که میشد عالم را در نگینم جای دهم. مثلا در همین قنوت آخر در مکالمهای خورشید به من گفت کاش من جای تو، نگین انگشتریاش بودم! داشتم ازین فخر به خود میبالیدم که به رکوع رفت، همه سر به پایین انداخته بودیم، ما که باشیم که وقتی او چشمانش را بسته و میگوید «سبحان ربی العظیم و بحمده» ما سر به زیر نیفکنیم؟
صدای گامهای کسی که نزدیک شده بود بر من دلهره انداخت.
دیدم که دیگر سایهی پرمهرش بر من نیفتاده و جایش را تصویر مردی پر کرده که باتعجب نگاهم میکند!
مرا از دست علی-علیهاسلام- که درآورد فریاد زدم بی تو چگونه عروج کنم؟ مرا به که میسپاری علی؟
سرش را بالا آورد و گفت «سمع الله لمن حمده، الله اکبر»
خدا میشنود... خدا بزرگ است.
خاتم بخشی علی-علیهاسلام- شان نزول آیه شد، شهره شد ولی چه شهرهای؟
«یعرفون نعمتالله ثم ینکرونها»
خاتم بخشی کرد ولی من دوست داشتم خاتمی باشم که بخشی از اوست... البته اینرا هم میدانستم لعل شدن در دستانش همین است...تو در دستان علی-علیهاسلام- نخواهی بود مگر اینکه مشکلی را بر طرف کنی.
t.me/vafadoran
1670682708(7).mp3
74.7K
برای ورزشکاران مدال آورمون🏋♂🤼♂🏅🥈🥉🇹🇯🇹🇯🇹🇯
@bavareparvanegi