حسن عسکری را فردی میانهقامت، گندمگون، زیباروی، نه فربه و نه لاغر، با گردن بلند و سینهٔ پهن، با ابروان کمانی، پیشانی گشاد، چشمهای فرا، سرخگونه و با خال هاشمی بر گونهٔ راست توصیف کردهاند.
بیست و دو ساله بود که به امامت رسید و تمام عمر مبارکش در پادگان و میان نظامیان سپری شد
در زمان امامت ایشان خلفای عباسی بر سر قدرت جنگ و نزاع داشتند و در طول شش سال امامت سه خلیفه عباسی بر مسند قدرت آمدند و رفتند
معتز عباسی
مهتدی عباسی
معتمد عباسی
در زمان معتز و مهتدی در زندان بودند
با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیامهای شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری میکرد. یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحتالحفظ به خانه حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.
آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری توسط سمی که از طرف معتمد خلیفه عباسی به زور به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند.
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi
باور پروانگی ـ انا علی العهد🇮🇷
اصلا میان جمعه و شنبه چه فرقی هست وقتی خواستن تو به تأخیر می افتد و فهم من از بودن در کنار تو به همین یک ساعت ندبه های دلتنگی ناتمام می ماند!
قرنهاست در روز شهادت پدر ؛ بار امانت الهی بر گرده های توست اما کجاست بلوغ خواهش دوستدارانت که هر جمعه به زبان تو را می خوانند و به دل هزاران خدعه در راهت می افکنند
خدعه در راه امامت بستن ؛ فقط بستن راه او نیست ، فقط سر بریدن او نیست فقط به اسارت بردن سلسله ولایت نیست
خدعه در راه امامت؛ همین سرپیچی های ریز و درشت ما ندبه خوانان است همین طغیان توبه کاران است همین عافیت طلبی دینداران است
کدامیک از ما عبیدالله بن حر جعفی نیستیم که در قصر بنی مقاتل به امام حسین اسب و شمشیرش را پیشکش کرد تا خودش از مَهلکه بگریزد؟!
#روزهای_بی_تو
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi
باور پروانگی ـ انا علی العهد🇮🇷
اصلا میان جمعه و شنبه چه فرقی هست وقتی خواستن تو به تأخیر می افتد و فهم من از بودن در کنار تو به همین یک ساعت ندبه های دلتنگی ناتمام می ماند!
قرنهاست در روز شهادت پدر ؛ بار امانت الهی بر گرده های توست اما کجاست بلوغ خواهش دوستدارانت که هر جمعه به زبان تو را می خوانند و به دل هزاران خدعه در راهت می افکنند
خدعه در راه امامت بستن ؛ فقط بستن راه او نیست ، فقط سر بریدن او نیست فقط به اسارت بردن سلسله ولایت نیست
خدعه در راه امامت؛ همین سرپیچی های ریز و درشت ما ندبه خوانان است همین طغیان توبه کاران است همین عافیت طلبی دینداران است
کدامیک از ما عبیدالله بن حر جعفی نیستیم که در قصر بنی مقاتل به امام حسین اسب و شمشیرش را پیشکش کرد تا خودش از مَهلکه بگریزد؟!
#روزهای_بی_تو
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi
حضرت زینب چون نگاهش به سر مبارک افتاد، پیشانی خود را بر چوب جلو محمل زد که خون از زیر مقنعه اش فرو ریخت و با سوز دل به آن سر اشاره کرد و فرمود:
ای ماه نو که چون به کمال رسیدی خسوف ترا فرو گرفت و پنهان گشتی. ای پاره دلم، گمان نمی کردم چنین روزی مقدر و نوشته شده باشد. ای برادر، با این فاطمه خردسال سخن گوی که نزدیک است دلش آب شود.
😭😭😭😭😭
#اسارت
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi
حسن عسکری را فردی میانهقامت، گندمگون، زیباروی، نه فربه و نه لاغر، با گردن بلند و سینهٔ پهن، با ابروان کمانی، پیشانی گشاد، چشمهای فرا، سرخگونه و با خال هاشمی بر گونهٔ راست توصیف کردهاند.
بیست و دو ساله بود که به امامت رسید و تمام عمر مبارکش در پادگان و میان نظامیان سپری شد
در زمان امامت ایشان خلفای عباسی بر سر قدرت جنگ و نزاع داشتند و در طول شش سال امامت سه خلیفه عباسی بر مسند قدرت آمدند و رفتند
معتز عباسی
مهتدی عباسی
معتمد عباسی
در زمان معتز و مهتدی در زندان بودند
با آغاز خلافت معتمد (۲۵۶ق) که با قیامهای شیعی رو به رو بود، امام از زندان آزاد شد و بار دیگر به سازماندهی اجتماعی و مالی امامیه اهتمام ورزید. این نقش فعال امام، آن هم در پایتخت دولت عباسی، بار دیگر دستگاه خلافت را نگران کرد. در صفر سال ۲۶۰ق امام به دستور معتمد به زندان افتاد و شخص خلیفه روزانه اخبار مربوط به امام را پیگیری میکرد. یک ماه بعد امام از زندان آزاد شد ولی تحتالحفظ به خانه حسن بن سهل (وزیر مامون) در نزدیکی شهر واسط منتقل شد.
آن حضرت در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری توسط سمی که از طرف معتمد خلیفه عباسی به زور به ایشان خورانده شد به شهادت رسیدند.
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi
اصلا میان جمعه و شنبه چه فرقی هست وقتی خواستن تو به تأخیر می افتد و فهم من از بودن در کنار تو به همین یک ساعت ندبه های دلتنگی ناتمام می ماند!
قرنهاست در روز شهادت پدر ؛ بار امانت الهی بر گرده های توست اما کجاست بلوغ خواهش دوستدارانت که هر جمعه به زبان تو را می خوانند و به دل هزاران خدعه در راهت می افکنند
خدعه در راه امامت بستن ؛ فقط بستن راه او نیست ، فقط سر بریدن او نیست فقط به اسارت بردن سلسله ولایت نیست
خدعه در راه امامت؛ همین سرپیچی های ریز و درشت ما ندبه خوانان است همین طغیان توبه کاران است همین عافیت طلبی دینداران است
کدامیک از ما عبیدالله بن حر جعفی نیستیم که در قصر بنی مقاتل به امام حسین اسب و شمشیرش را پیشکش کرد تا خودش از مَهلکه بگریزد؟!
#روزهای_بی_تو
#آجرک_الله_بقیت_الله
@bavareparvanegi