در کوشش گریختن از دست خویشتن چون برگ بی مزارم و چون باد؛ بی وطن خاموش از آن شدم که به جایی نمیرسد فریادهایِ جنگلِ در حال سوختن چون کودکی که بر لب ساحل دویده است پیداست رد پای تو بر شعرهایِ من بر دشت لاله برف نشسته ست و دور نیست روزی که سر دوباره برآریم از کفن #فاضل_نظری #شعر_فریاد @bavareparvanegi

با من که به چشمِ تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج #فاضل_نظری @bavareparvanegi

غرض رنجیدن ما بود - از دنیا - که حاصل شد مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا #فاضل_نظری t.me/M_Yaaas💚

ای پریشانی آرام ! کجایی ای مرگ ؟ در پری خانه ما حوصله غوغا نیست #فاضل_نظری @bavareparvanegi

خودت بخواه كه اين انتظار سربرسد دعاي اينهمه چشم انتظار، كافي نيست... #یا_صاحب_الزمان ❤️ #فاضل_نظری @dal3da

برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش می‌گریم شب دل کندنت می‌پرسم آیا بازمی‌گردی؟ جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش می‌گریم نمی‌دانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حال خویش می‌گریم اگر جنگیده بودم، دستِ‌کم حسرت نمی‌خوردم ولی من بر شکست بی‌جدال خویش می‌گریم به گردم حلقه می‌بندند یاران و نمی‌دانند که من چون شمع هرشب بر زوال "خویش" می‌گریم نمی‌گریم برای عمر از کف رفته‌ام، اما به حال آرزوهای محال خویش می‌گریم #فاضل_نظری https://t.me/ashoomteam @bavareparvanegi

هرچند حیا می‌کند از بوسه‌ی ما دوست دلتنگی ما بیشتر از دلهره‌ی اوست الفت چه طلسمی‌ست که باطل‌شدنی نیست اعجاز تو ای عشق نه سحر است نه جادوست ای کاش شب مرگ در آغوش تو باشم زهری که بنوشم ز لب سرخ تو داروست یک‌ بار دگر بار سفر بستی و رفتی تا یاد بگیرم که سفر خوی پرستوست از کوشش بیهوده‌ی خود دست کشیدم در بستر مرداب چه حاجت به تکاپوست #فاضل_نظری #اکنون / #اشتیاق https://t.me/ashoomteam

ای رفته کم کم از دل و جان! ناگهان بیا مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا یک عمر آمدم به در خانه ات، تو نیز یکدم به خانه‌ی من بی خانمان بیا #فاضل_نظری https://t.me/ashoomteam

هر رگ من رد یک ترک شده بر تن منتظر یک اشاره است سفالم #فاضل_نظری