آثار اجتماعی بخل-شرح حکمت۳(1).mp3
4.69M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش اول
⭕️ بخل 3⃣
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش سوم
🔷5.2 آثار اجتماعی بخل: در این بخش، امیرالمؤمنین دو نکته را بیان میفرمایند:
🔹5.2.1 ناامیدی مردم از خیر مدیران و حاکمان جامعه: در بند 9 نامۀ 53، خطاب به جناب مالک اشتر مینویسند: «بین خودت و مردم خیلی حاجب و نگهبان و فاصله ایجاد نکن و تا میتوانی با مردم مستقیماً ارتباط بگیر.» سپس در تبیین دلیل این توصیه میفرمایند: «تو بههرحال یکی از دو نفر میباشی: یا خود را برای جانبازی در راه حق آماده کردهای که در این حال، نسبت به حق واجبی که باید بپردازی یا کار نیکی که باید انجام دهی ترسی نداری. پس چرا خودت را پنهان میکنی؟ یا مردی بخیل و تنگنظری، که در این صورت مردم به تو امیدی ندارند که بخواهند از تو درخواستی داشته باشند.»
🔹5.2.2 شکست امتها در حالی که همه بهظاهر مؤمن بودند: این بسیار نگرانکننده است. در بند 13 خطبۀ 192، وقتی میخواهند عبرت از گذشته را برای ما بیان فرمایند تا آماده باشیم، میفرمایند: «و از کارهایی که پشت آنها را شکست و قدرت آنها را در هم کوبید، مانند کینهتوزی با یکدیگر، پرکردن دلها از بخل و حسد، به یکدیگر پشتکردن و ازهمبریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید.»
🔷6 روش برخورد با بخیل
روش برخورد با بخیل را حضرت در دو جنبۀ فردی و مدیریتیاجتماعی دستهبندی کردهاند. گاهی در حوزۀ ارتباطات فردی خودمان با بخیل مواجه هستیم و باید بدانیم چه رفتاری در برابر او انجام دهیم و گاهی بهعنوان مدیر یا حاکم یا کارگزار نظام، در برابر افراد بخیل وظیفهای داریم.
🔹6.1 روش برخورد با بخیل در حوزۀ فردی
🔹6.1.1 کسی که بخل واقعاً ملکۀ وجودی او شده است: در حکمت 38 خطاب به اماممجتبی علیهالسلام میفرمایند: «از دوستی با بخیل بپرهیز؛ زیرا آنچه سخت به آن احتیاج داری از تو دریغ میدارد»؛ یعنی با آدمی که بخل ملکۀ وجودی او شده است اصلاً دوست نشو.
🔹6.1.2 کسی که آدم یا دوست خوبی است و گاهی از او رفتار بخیلانه سر زده و بخل سیرۀ او نشده است: در بند 15 نامۀ 31 به امام مجتبی علیهالسلام مینویسند: «چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن؛ اگر روی برگردانَد، تو مهربانی کن و اگر بخل ورزد، تو بخشنده باش»؛ یعنی با او نباید قطع رابطه کنی، بلکه باید در مقابل ببخشی تا برگردد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
1_378779935.mp3
7.03M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش اول
⭕️ بخل 4⃣
🔺روش برخورد با بخیل در حوزه مدیریتی و مسئولیتی
🎙حجت الاسلام مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش چهارم:
🔶6.2 روش برخورد با بخیل در حوزۀ مدیریتی و مسئولیتی
🔸6.2.1 امیرالمؤمنین به ما آموختهاند که مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی اولاً به هیچ بخیلی (کسی که بخل ملکۀ وجودی او شده است) نباید مسئولیتی بدهند. در بند 3 خطبۀ 131 فرمودند: «همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمتها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهدهدار شود، تا در اموال آنها حریص گردد»؛ یعنی اگر بخیل حاکم شد، دائماً به مردم فشار میآورد تا اموال آنها را تصاحب کند.
🔸6.2.2 نکتۀ دوم اینکه مدیران جامعه حتی حق مشورتکردن با بخیل را ندارند. امیرالمؤمنین در بند 6 از نامۀ 53 به مالک اشتر مینویسند: «بخیل را در مشورتکردن دخالت نده که تو را از نیکوکاری بازمیدارد و از تنگدستی میترساند.»
🔸6.2.3 امیرالمؤمنین به مقابله با احتکار بازرگانان بخیل اشاره میکنند: «احتکار یعنی حبسکردن مایحتاج عمومی در زمانی که مردم به آن احتیاج دارند، با هدف افزایش قیمت.» ایشان در فصل سیمای بازرگانان و صاحبان صنایع از بند 8 نامۀ 53، به مالک اشتر مینویسند: «این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگنظر و بدمعامله و بخیل و احتکارکنندهاند، که تنها با زورگویی به سود خود میاندیشند.»
✅نکته: اگر بخل واقعاً بخل باشد، در همۀ مصادیق زشت و بد است؛ اما در همۀ زبانها، در کلام فصیح وقتی میخواهند از صفت خوبی خیلی تعریف کنند، گاهی آن را به صفتی بد تشبیه میکنند؛ مثلاً ممکن است از انسانهای موفق و خوبی که برای وقت خود برنامهریزی دارند، شنیده باشید که من در صرف وقت خودم خیلی بخیل هستم. یعنی حاضر نیستم وقت تلف کنم. هدرندادن وقت خصلت خیلی خوبی است؛ اما برای نشاندادن اوج این خوبی، آن را به یک بدی در ذهن مخاطب، تشبیه میکند؛ یا میگویند فلان شخص در احترام به پدر و مادر خیلی وسواس دارد. میدانیم که وسواس خصلت خیلی بدی است؛ اما منظور این است که در احترام به پدر و مادر خیلی مراقب است و خواسته اوج این خوبی را برساند، آن را در قالب خصلت بدی که در ذهن مردم جلوه کرده است، بیان میکند و البته از جنبۀ حساسیت و دقت آن.
🔷با این نگاه، امیرالمؤمنین در حکمت 234 یکی از تفاوتهای زن و مرد را همین میدانند و میفرمایند: «برخی از نیکوترین خلقوخوهای زنان، زشتترین اخلاق مردان است؛ مانند تکبر، ترس، بخل. هرگاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمیدهد و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ میکند و چون ترسان باشد، از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله میگیرد.» در این حکمت، بخل بهمعنای بخل بد نیست. اینکه زن در قبال زحمات شوهرش و اموال و دارایی او خیلی حساس است که هرجایی خرج نشود و به هرکسی داده نشود و حیف و میل نشود و هدر نرود، خیلی صفت خوبی است.
🔷اگر بند 6 نامۀ 53 (موضوع مشورتنکردن با بخیل) و موضوع حکمت 234 (تفاوت بانوان و آقایان) را کنار هم بگذاریم، به نکتۀ جالبی میرسیم: مولا در بند 17 نامۀ 31 به فرزند خودشان اماممجتبی(ع) مینویسند: «با زنان مشورت نکن.» دلیل آن چیست؟ در بند 6 نامۀ 53 فرمودند: «مدیران با بخیل مشورت نکنند»؛ چون بخیل واقعی تنگنظر است و نمیخواهد بگذارد از کنار این مسئول خیری به مردم برسد.
🔷چرا گفته با زن مشورت نکن؟ اولاً منظور مشورت در امور اجتماعی است و ثانیاً زن بهخاطر عشقی که به همسرش دارد و محافظت بیش از حد از اموال و دارایی خودش و همسرش، اگر مشاور شود ناخواسته طبق طبیعتش عمل میکند و این آثار سوئی دارد؛ لذا در حوزۀ کلان با زنان مشورت نکن، مگر زنی که این خصلت خودش را مدیریت کند و در حوزههای فردی و در جایگاه مناسب خودش به کار ببرد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
تعریف ترس- شرح حکمت ۳.mp3
4.77M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش دوم
⭕️ تعریف ترس
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹 شرح #حکمت3
🔴 بخش پنجم
🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم میفرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است.
🔻تعریف ترس
🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی میکنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف میشود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم میخوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن میشود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که بهجای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او میترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است.
⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد.
🔻ریشۀ ترس
🔹امیرالمؤمنین در بند 6 نامۀ 53، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال میدانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آنها بدگمانی به خدای بزرگ است.»
🔻ترس مجاز
🔹لذا در نهجالبلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند 3 خطبۀ 160، امیرالمؤمنین میفرمایند: «بهگمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید. چه میشود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.»
🔻ثمرۀ ترس
🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس بهمعنای جبن را ناامیدی معرفی میفرمایند. در حکمت 21 میفرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگیهای بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام میکنند، در نامۀ 38 که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگیهای مالک میفرمایند: «در لحظههای ترس، از دشمن روی نمیگرداند. بر بدکاران از شعلههای آتش تندتر است.»
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
1_378782818.mp3
4.8M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش سوم
⭕️ فقر و تنگدستی 1⃣
🔺 پیامدهای فقر
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش ششم
🔰امیرالمؤمنین در بخش سوم و چهارم حکمت 3 میفرمایند: «وَ الْفَقْرُ یخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ»؛ یعنی فقر باعث میشود انسان باهوش هرچند استدلال محکم داشته باشد، از بیان استدلال و برهانش لال بشود و انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب است.
🔻پیامدهای فقر
🔷در نهجالبلاغه مطالب بسیار مهمی در باب فقر و تنگدستی آمده است. اولین مطلب اشاره به خطرناکی و مهلکبودن و زشتی پدیدۀ فقر است، تا آنجا که امیرالمؤمنین از شر فقر به خدا پناه میبرد. در حکمت 319 خطاب به فرزندشان محمد حنفیه میفرمایند: «فرزندم، من بر تو از خطر فقر میترسم. پس، از فقر به خدا پناه ببر.»
🔰در خطبۀ 215، خود مولا در قالب دعا به درگاه خدا عرضه میدارند: «خدایا، به تو پناه میبرم که در عین حال که پرودگار غنی مطلقی مثل تو دارم، در فقر دستوپا بزنم.» دلیل این پناهبردن به خدا پیامدهای خطرناک و مهلک فقر است.
🔷1. اولین پیامد فقر غربت است. فقیر به سه دلیل غریب میشود:
🔹1.1 فرهنگ غلط ظاهربین جامعه: در جامعه خیال میکنند هرکس ازنظر مالی ضعیف است، ازنظر عقلی هم ضعیف است.
🔹1.2 احساس حقارت خود فقیر از قرارگرفتن در جمع انسانهای دارای توانایی مالی.
🔹1.3 ناتوانی فقیر در مشارکتهای اجتماعی، مثل مهمانیدادن و خیراتکردن که کمکم باعث انزوای فقیر میشود. در حکمت 56 امیرالمؤمنین میفرمایند: «انسان اگر ثروتمند باشد، ولو در دیار غربت زندگی کند، احساس دروطنبودن دارد و اگر فقیر باشد، ولو در وطنش هم زندگی کند، دائم احساس غریبی میکند.
🔷2. دومین پیامد خطرناک فقر نقص و ازبینرفتن دین است. در حکمت 319 امیرالمؤمنین میفرمایند: «فقر دین انسان را تضعیف میکند.»
🔷 3. سومین پیامد خطرناک فقر سرگردانی عقل است. امیرالمؤمنین در حکمت 319 میفرمایند: «فقر باعث حیرانی و سرگردانی عقل میشود.» یعنی فقیر همۀ فکروذکرش مشکلات مالی و معیشتی خودش میشود و از سایر جنبههای زندگی مثل خانواده، معنویت، تربیت، لذت، تفریح و سایر استعدادهای خودش غافل میشود. نمیتواند تحصیل علم کند و نمیتواند دنبال شکوفایی استعدادهای خودش برود؛ چون فقیر است.
🔷 4. چهارمین پیامد خطرناک و زشت فقر تولید بغض و کینه در جامعه است. امیرالمؤمنین در حکمت 313 میفرمایند: «فقر انگیزۀ خشم را در جامعه ایجاد میکند.» در پایان خطبۀ 219، حضرت در بیان اینکه چرا کارگزاران نظام اسلامی باید در حد فقیرترین مردم زندگی کنند، میفرمایند: «بهجهت اینکه اگر کارگزاران این امر را رعایت کنند، فقیر طغیان نمیکند»؛ یعنی اختلاف طبقاتی احساس نمیکند که بخواهد برای گرفتن حق خودش به قوۀ قهریه و طغیان و سرکشی روی بیاورد.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
راههای مقابله با فقر- شرح حکمت۳.mp3
4.67M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش سوم
⭕️ فقر و تنگدستی 2⃣
🔺راههای مقابله با فقر/ وظیفه خود فقرا
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
راههای مقابله با فقر-شرح حکمت۳.mp3
6.88M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت3 / بخش سوم
⭕️ فقر و تنگدستی 3⃣
🔺 راههای مقابله با فقر/ وظیفه دیگران در مقابل فقرا
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
🌹شرح #حکمت3
🔴 بخش هشتم
🔷 2. وظیفۀ دیگران در مقابله با فقر
🔹2.1 وظیفۀ ثروتمندان و اغنیا: امیرالمؤمنین در حکمت 328 میفرمایند: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داده است؛ پس فقیری گرسنه نمیماند، جز به کامیابی توانگران و خداوند از اغنیا دربارۀ گرسنگی گرسنگان بازخواست خواهد کرد.» بنابراین، اولاً اغنیا باید بدانند که حق فقرا در اموال آنان است؛ لذا اگر فرصت پیدا کردند که رفع فقر کنند، این موضوع را نباید منت بشمارند، بلکه باید توفیق و سعادت و تکلیف بدانند. به همین دلیل امیرالمؤمنین در حکمت 425 میفرمایند: «خدا را بندگانی است که برای سودرساندن به دیگران، نعمتهای خاصی به آنان بخشیده. تا آنگاه که دست بخشنده دارند، نعمتها را در دستشان باقی میگذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند، نعمتها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.» پس اغنیا باید شکر نعمت پولداری خودشان را به جا بیاورند. حضرت در خطبۀ 142 میفرمایند: «آنکس که خدا او را مالی بخشید، پس باید به خویشاوندان خود بخشش کند و سفرۀ مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد شکیبا باشد؛ زیرا بهدستآوردن صفات یادشده، موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است.» انشاءالله.
🔹2.2 وظیفۀ حکومت در برابر فقرا: امیرالمؤمنین همۀ مطلب را در بخش سیمای محرومان و مستضعفان در نامۀ 53 خطاب به مالک اشتر مینویسند: «سپس خدا را خدا را دربارۀ طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چارهای ندارند [و عبارتاند از] زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در این طبقۀ محروم، گروهی خویشتنداری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز برمیدارند. پس برای خدا، پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است: بخشی از بیتالمال و بخشی از غلههای زمینهای غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیکترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت آن هستی. مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان بازدارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیتهای کوچکتر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی برمگردان؛ بهویژه امور کسانی را از میان آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمیآیند و دیگران آنان را کوچک میشمارند و کمتر به تو دسترس دارند. برای این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتناند، فردی انتخاب کن تا دربارۀ آنان تحقیق و مسائلشان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان بهگونهای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی، زیرا این گروه در میان رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند؛ و حق آنان را بهگونهای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی. از یتیمان خردسال و پیران سالخورده که راه چارهای ندارند و دست نیاز برنمیدارند، پیوسته دلجویی کن که مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق تمامش سنگین است، خدا آن را بر مردمی آسان میکند که آخرت میطلبند، نفس را به شکیبایی وامیدارند و به وعدههای پروردگار اطمینان دارند. پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصاً به امور آنان رسیدگی کنی؛ و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخنگفتن، با تو گفتوگو کند. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها شنیدم که میفرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانهای باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار فقرا را بر خود هموار کن و تنگخویی و خودبزرگبینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید».
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔷🔷✨🔹🌿🌹🌿🔹✨🔷🔷
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat
🌹 شرح #حکمت3
🔴 بخش سوم
🔷 1. ابعاد و ارکان صبر در نهج البلاغه:
حضرت در نهج البلاغه در حکمت ۳۱ میفرمایند: «صبرکه خودش یکی از چهار رکن ایمان است بر چهار شعبه است. شوق ، ترس ، زهد و انتظار. کسی که شوق واقعی بهشت داشته باشد از شهوت های دلش کنده میشود و کسی که واقعاً و حقیقتاً ترس از جهنم و آتش داشته باشد از محرمات دوری می کند و کسی که در عین حالی که از دنیای حلال استفاده می کند دل به دنیا نبسته باشد مصیبت های دنیا را کوچک می بیند و کسی که بداند بالاخره مرگش فرا خواهد رسید دائماً در دستیابی به کارهای خیر سرعت میگیرد و از دیگران جلو میزند».
🔷 2. موقعیت هایی که صبر در آن نمود دارد از دیدگاه امیرالمومنین:
🔹 2.1 در برابر شهوات و خواسته های دل: که راه صبر و مقاومت در برابر آنها شوق بهشت است .
🔹 2.2 در برابر اجتناب از محرمات: که راه مقاومت در برابر محرمات و صبر در این موقف ترس از جهنم است.
🔹 2.3 در مصیبت های مالی و جانی و غیره: که طبیعت دنیا بر انسان تحمیل میکند راه صبر و مقاومت و پایداری زهد و بی رغبتی و دل نبستن به دنیا است.
🔹 2.4 در برابر سختی ها و تلخی های ظاهری عبادت ها و حسنات و خدمت ها و خدمت ها و غیره : که راه مقاومت در برابر نفس اماره انتظار مرگ و مرگ آگاهی است.
🔷 3. مواضع صبر از دیدگاه امیر المومنین:
امیرالمومنین در حکمت ۵۵ میفرمایند: «صبر بر دو گونه است یکی صبر بر آنچه که خود خوش داری و دیگری صبر در آنچه که دوست نداریم». بنابراین بطور کلی صبر را می توان بر دوگونه تقسیم کرد:
🔹3.1 صبر گاهی در آن چیزی است که دوست داری ولی به صلاح نیست .
امیرالمومنین در خطبه ۱۹۳در ویژگی متقین میفرمایند: «اگر نفس اماره انسان متقی بخواهد در برابر کاری که به صلاح هست اما نفس خوشش نمیآید مقاومت کند، متقی چگونه نفس خود را تنبیه میکند؟ در جایی که نفس یک چیزی را دوست دارد انسان متقی آن چیز را به نفس نمیدهد».
🔹3.2 گاهی درآن چیزی است که دوست ندارید اما به صلاح است و باید انجام دهیم.
در حکمت ۲۸۹ می فرماید: «من علی در گذشتهها یک برادر خدایی داشتم که یکی از صفات برجسته او این بود که وقتی بین دو تصمیم مردد می شد، نگاه می کرد ببیند کدام یک از دو تصمیم برای هوای نفس دلپذیرتر است دقیقاً با همان مخالفت میکرد»
🔻امیرالمومنین گاهی مصادیق این دو موضع کلی در نهج البلاغه را اشاره می فرمایند.
🔷 4. مصادیق صبر در نهج البلاغه:
🔹 4.1 صبر بر بلا و ابتلا: در خطبه 98 به مردم می فرمایند: « اگر به بلا و گرفتاری مبتلا شدید، صبور باشید».
🔹 4.1.1 یکی صبر بر شدت هاست: در اوصاف متقین در خطبه ۱۹۳ می فرمایند:« یکی از نشانه های اهل تقوا این است که او را اینگونه میبینی، در شدت ها صبور و آرام است».
🔹 4.1.2 یکی صبر بر ناروایی ها: امام علی علیه السلام در خطبه ۸۶ می فرمایند: «پیامبر خدا پیش از کیفر شما را انذار کرد و از عذاب های سختی که در پیش روی دارید ترساند پس باقی مانده ایام عمر خود را دریابید و صبر و بردباری در برابر ناروایی ها پیشه کنید زیرا عمر باقیمانده در برابر روزهای زیادی که به غفلت گذراندید و از پند ها رویگردان بودید بسیار کم است. به خود بیش از اندازه آزادی ندهید که نفس شما را به ستمگری میکشاند و با نفس تان سازشکاری و سستی روامدارید که ناگهان در درون گناه سقوط می کنی».
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══❉☀❉═══┅┄
کانال "با ولایت تا شهادت" در پیامرسان "ایتا"
https://eitaa.com/bavelayat