▪️فصل_اول_عصر_عاشورا_تا_پایان_کوفه
➖منزل_اول_کوفه
🔰قسمت هشتم
⬅️ عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیها دارالاماره را آماده ورود کاروان اسرا کرده بود.
تمامی مردم به کاخ ابن زیاد لعنة الله علیه دعوت شده بودند. ابن زیاد نقشههای فراوانی برای این مراسم داشت تا با خوار جلوه دادن آل الله علیهم السلام، قدرت نمایی کرده و سلطه ی حکومت خود و یزید و امویان را اثبات کند.
⬅️ آن ملعون بر تخت خود در دارالاماره تکیه زده بود و لبخند پیروزی میزد،... آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را، به همراه امام سجاد علیه السلام در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس کرده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگاه داشتند؛ در این حال درباریان آن ملعون به تماشا ایستاده بودند.
⬅️ با همه ی این تمهیدات و حیله ها و دسیسه ها، علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها، دختر امیر المومنین علیه السلام 👈 با خطبه خوانی های افشاگرایانه خود و پاسخ های محکم و جسورانه و با معرفی آل الله در نوحه ها و مرثیه های خود، تمام هیبت و هیمنه ی پوشالی آن ملاعین را در هم شکستند و دارالاماره ی عنکبوتی آن اولاد البغایا را، هم در کوفه و هم در شام و در تمام قدمگاه های آن مخدره، به یکباره نابود ساختند،
👈 تا بدانجا که دربار یزید، به امر خود آن ملعون، به دارالعزا ی سید الشهدا علیه السلام مبدل گشت.
⬅️ عقیله بنی هاشم سلام الله علیها چنان صریح بیانات خود را ایراد کردند و سلطه ی دخت امیرالمومنین را بر قلوب به رخ همگان کشیدند که حضار انگشت بر دهان و گریان شدند.
شاید به این خاطر بود که کوفیان حق را می شناختند و از یاری آن سر باز زدند.
▪️عبیدالله لعنة الله علیه رو به حضرت خانم زینب کبری سلام الله علیها کرد و گفت:
الْحَمْدُللهِ الَّذی فَضِحَکمْ وَ اکذَبَ احْدُوثَتَکمْ؛
حمد خدایی را که شما را رسوا کرد و دروغ های شما را آشکار کرد.
⬅️ عقیلة العرب زينب کبری سلام الله علیها با كمال جرأت و قوت قلب فرمودند:
👈«حمد خداي را كه ما را به پيامبرش محمد مصطفي گرامي فرمود و از هرگونه رجسي و آلايشي منزه و مطهّر داشت؛ همانا فاسق، رسوا مي شود و فاجر، دروغ مي گويد و حمد خداي را که آنان غير ما آل محمّد هستند»
▪️ابن زياد لعنه الله عليه از اين سخنان در خشم شد و گفت: چگونه ديدي آنچه را خدا با برادر و خاندانت کرد؟
⬅️ عليا مخدره چون دريا به موج آمدند و ابن زياد لعنه الله عليه را با خاک سياه يکسان نمودند و فرمودند:
👈«ما رأیتُ الّا جمیلًا»؛
یعنی: در سرتاسر این ماجرا هیچ چیزی به جز زیبایی ندیدم .
⬅️ این عبارت جلالی حضرت خانم چنان کاخ آمالِ پوشالی ابن زیاد را به لرزه در آورد، که آن ملعون دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
👈این تعبیر حضرت خانم، بیانگر عظمت عقیلة الهاشمیین است، که ایشان در جسمِ غرق بخون برادر، دربدن ارباً ارباي علی اکبر، در چشمان خونبار ابالفضل العباس و در گلوی پاره ی علی اصغر علیهم السلام، جز زیبایی چیز دیگر ندیدند.
▪️خاتون در ادامه فرمودند:
👈«خداوند براي ايشان شهادت را مقدر كرده بود و به آرامگاه خود رسيدند و خداي تعالي ميان تو و آن ها جمع كند و در محضر او مخاصمه و احتجاج خواهيد نمود، و در آن روز می بینی که پیروز میدان کیست.
"ثكلتك أمك يابن مرجانة"
👈مادرت برای تو گریه کند، ای پسر مرجانه!
⬅️ و آنجا بود که ابن زياد لعنة الله عليه مانند مار بر خود پيچيد و آتش خشم او زبانه زدن گرفت به حدّي كه گويي تصميم به قتل آن مخدّره نمود.
⬅️ عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه، از کنیزی به نام مرجانه بود. آنملعون را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» میخواندند که اشاره به اتهام ناپاکی تولد عبیدالله دارد.
📓 مثيرالأحزان ص۹۱
🔳 عبيدالله ملعون به جناب زينب خاتون گفت:
اي خواهر حسين! همانا خداي عزّوجل مرا از بيم طغيان برادرت حسين و اتباع او آسوده و دل مرا از اين تعب فارغ گردانید.
⬅️ حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري با صراحت و اقتدار، پاسخ دندان شکنی میدهند و می فرمایند:
👈يابن زياد! قد جئت شيئا ادّا و أتيت امراً عجيباً و خطباً غريباً فمع ذلك كيف تتوقّع الراحة في دار الدنيا هيهات هيهات انت سكران مغرور و مفتون بمال الدنيا و جلال ها.
اي پسر زياد! همانا كاري بس منكر و عظيم مرتكب شدي چگونه خواستار هستي كه از روزگار شاد برخوردار گردي؟! هيهات هيهات همانا به اين مال و جلال اين جهان، مغرور و مفتون و سرمست شدي.
⬅️ در نتیجه ی این بیانات رسواکننده ی حضرت خانم، یکباره تمام تدابیر و دسیسه های آن ملعون برملا گشت.
الله اکبر که عقل ها در هیبت کلام عقیلة الهاشمیین زینب کبری سلام الله علیها حیران است، و هیچ وهمی هرگز به ساحت آن مقدره راه ندارد.
▫️ألسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ...
▪️حاجب ابن زياد نقل مي كند كه چون سر حضرت اباعبدالله الحسين علیه السلام را براي ابن زياد لعنت الله عليه آوردند، دستور داد آن را در طشتي از طلا در برابرش نهادند و چوب دستي خود ميان دندان هاي پيشين حضرت مي کوفت و مي گفت: زود پير شدي اي ابا عبدالله!
👈 در این جا بود که سینه ی سوزان علیا مخدره به غلیان افتاد و حضرت صديقه صغري زينب كبري به یاد داغ سنگین شهزاده علی اکبر علیه السلام افتادند. فرمودند: برادرم پير نبود داغ شاهزاده عليّ اكبر ايشان را پير نمود.
⬅️ اینگونه خانم در اوج مصیبت روشنگری میکنند. و این اقتدار، بیانگر جلالت و عظمت صاحب کلام یعنی علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها است، که در اوج مصیبت و محن چنین پاسخ میدهند.
▪️در روایت دیگر است که بعد از مكالمات آن ملعون با حضرت علي بن الحسين علیه السلام و آهنگ قتل آن حضرت،
خانم زينب کبری سلام الله علیها بر آن حضرت در آويختند و فرمودند:
«يابن زياد! نذرت علي نفسك انك لاتبقي من نسل محمّد صغيرا و لا كبيرا فسئلتك بالله لا تقتله حتّي تقتلني»
اي پسر زياد! بر خويش نذر كرده كه از نسل محمّد كوچكي و بزرگي را بر جاي نگذاري؟ تو را به خداي سوگند مي دهم كه او را نكشي تا مرا بكشي، آنگاه امام زين العابدين علیه السلام را بكشيد و فرياد برآورد.
▪️ابن زياد (لعنه الله عليه) بدو نگران شد و گفت: علي بن الحسين (علیه السلام) را بدو بار گزاريد.
⬅️ و در این موضع نیز حضرت کفیلة السجاد، بار دگر جان امام زمانشان را حفظ کردند.
📓 مثيرالأحزان ص۹۱
📓الطراز المذهّب ج ۱ ص ۳۳۵
🏴⚜️
⚜️🏴⚜️🏴
🏴⚜️🏴⚜️🏴⚜️🏴
🔰 چهل_منزل
➖ منزل چهلم: شام بلا
🔳 طي منازل کاروان اسارت ال الله، از کربلا تا کربلا (اربعین)
2⃣ قسمت سوم:
🔳 پيش از آن كه آل الله را به مجلس يزيد (لعنه الله عليه) وارد كنند ريسماني ميآورند و ايشان را به همديگر مي بندند، يك سر ريسمان در گردن حضرت زينالعابدين (علیه السلام) و سر ديگر آن در گردن حضرت عليا مخدره زينب كبري (سلام الله علیها) بود، بقيه دختران پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در وسط قرار داشتند و هرگاه از رفتن ميماندند ايشان را مي زدند تا آنكه جلوي يزيد (لعنه الله عليه) ايشان را نگاه داشتند.
🔳 عن المنتخب عن عليّ بن الحسين انّه قال:
لمّا وفدنا الي يزيد لعنه الله أتونا بحبال وربّقونا كالأغنام و كان الحبل في عنقي و عنق امّ كلثوم و بكتف عمّتي زينب و سكينة و سائر بنات و ساقونا و كلّما قصرنا عن المشي ضربونا بالسياط حتّي أوقفونا بين يدي يزيد و هو علي سرير مملكته.
📚منبع:
اسرار الشهادة ص۵۰۰مجلس۳۲
المنتخب ص۳۴۶
الطراز المذهّب ج ۲ص۳۷۲
رياحين الشريعة ج۳ص۱۶۷
🔳 يزيد (لعنه الله عليه) در اين مدت مجلس خود را آراسته بود و بساط مفرح و انبساط خود گسترده و زنان و دختران و كنيزان خود را در پس پرده تور نشانيده و چهارصد كرسي كه اكثر مرصع به طلا و نقره و جواهرات بوده در اطراف مجلس خود نهاده و از نمايندگان ملل مجاور اسلامي و رؤساء و اعيان و اشراف و عشاير و قبايل و سياستمداران هر ملتي را از يهود و نصاري و مجوس همه را دعوت كرده كه ابهت و اهميّت خود را نشان دهد و فتح و فيروزي خود را بنمايد خودش خضاب كرده و لباس فاخر پوشيده بر كرسي سلطنت نشسته و تاج پادشاهي بر سر گذاشته در اين حال كه مجلس در كمال ابهت و سطوت است و يك طرف سفره طعام و يك طرف سفره قمار و يك طرف بساط شراب از يكسو سازندگان و نوازندگان در پيش روي يزيد (لعنه الله عليه) همه دست افشان و پاي كوبان.
يزيد (لعنه الله عليه) هم با كمال نخوت و غرور و مستي بر كرسي خود نشسته يك وقت اجازه داد اسراي خاندان نبوت را وارد كنند. سياه باد روي جهالت! اف باد بر بي وفائي دنيا! بالجمله عيال الله را داخل چنين مجلس شومي كردند، يزيد (لعنه الله عليه) نام و نشان هر يك را همي پرسيد، پس سرهاي شهدا به نزد خود طلبيد و از نام و نشان ايشان همي استفسار مينمود و سر حضرت سيدالشهدا (علیه السلام) را در طشت طلا گذاشته به نزد آن ملعون نهادند.
📗رياحين الشريعة ج۳ص۱۶۸
📗ذريعة النّجاة ص۴۰۱
📗المنتخب ص۳۴۶
🔳 علي بن ابراهيم قمي از امام صادق (علیه السلام) روايت كرده كه چون سر حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) و دختران اميرالمومنين (علیهم السلام) را نزد يزيد (لعنه الله عليه ) آوردند، امام سجاد (علیه السلام) غل به گردن داشتند، يزيد (لعنه الله عليه) گفت: يا علي بن الحسين! حمد خدا را كه پدرت را كشت.
امام سجاد (علیه السلام) در جوابش فرمودند: لعنت خدا بر كسي كه پدرم را كشت. يزيد (لعنه الله عليه) غضب كرد و دستور داد گردن ايشان را بزنند.
حضرت علي بن الحسين (علیه السلام) فرمودند: چون مرا بكشی، كيست كه دختران رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به منزل خود برگرداند و جز من محرمي ندارند؟ گفت: تو آن ها را به منزلشان برمي گرداني و فوراً سوهاني خواست و به دست خود جامعه را از گردن ايشان با سوهان بريد و گفت: مي داني مقصود من چيست؟ فرمودند: مقصودت اين بود كه جز تو ديگري بر من منت ننهد.
يزيد (لعنه الله عليه ) گفت: به خدا همين مقصودم بود.
🔳 قَالَ الْمُفِيدُ:
ثُمَّ دَعَا بِالنِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَأُجْلِسُوا بَيْنَ يَدَيْهِ فَرَأَى هَيْئَةً قَبِيحَةً فَقَالَ قَبَّحَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَةَ لَوْ كَانَتْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ وَ رَحِمٌ مَا فَعَلَ هَذَا بِكُمْ وَ لَا بَعَثَ بِكُمْ عَلَى هَذَا الصورة.
▪️شيخ مفيد گويد:
سپس يزيد (لعنه الله عليه) به امام گفت: پدرت با من قطع رحم كرد و حقّ مرا نشناخت و در سلطنت با من ستيزه كرد و آن چه را بيني خدا به او نمود. حضرت در جوابش فرمودند:
«هيچ مصيبتي در زمين و در نفسهاي شما به شما نميرسد مگر اينكه در كتابي قبل از بوجود آمدن آن، نوشته شده است و اين بر خداوند آسان است.»
يزيد (لعنه الله عليه ) به پسرش خالد گفت: جواب او را بگو. خالد ندانست چه جواب گويد، يزيد (لعنه الله عليه) گفت: بگو «هر مصيبتي كه بر شما وارد شود به خاطر آن چيزي است كه دستهاي شما كسب كرده است».
▪️سپس زنان و كودكان را خواست و پيش او نشستند و وضع نامناسبي در آن ها نگريست و گفت: خدا پسر مرجانه را زشت و رسوا كند، اگر با شما پيوند خويشي داشت و رحم بود با شما، چنين نمي كرد و شما را به اين وضع نمي فرستاد.
📚منابع:
الإرشاد ج۲ص۱۱۹
إعلام الورى ص۲۵۳
بحارالأنوار ج۴۵ص۱۳۵
اسرار الشهادة ص۵۰۱مجلس۳۲
☑️ منزل چهلم: شام بلا
➖ در خبر سهل بن ساعدي آمده است:
يزيد ملعون دستور داد سر مطهّر را بر ظرفی زرّين بگذارند، سپس شراب خواست و آن را نوشيد، آنگاه جرعه اي از آن را بر سر مطهّر حضرت ريخت!!
آن ولدالزنا گفت: يا حسين! چگونه ديدي؟ آيا گمان مي كني كه پدر تو ساقي حوض كوثر است، وقتي در آن روز از كنار او عبور كنم مرا از حوض سيراب ننمايد.
تو مي گويي: جدّم ظروف طلا و نقره را بر امّت حرام كرده است، آگاه باش! سر تو را در ميان ظرفي زرّين قرار دادم، و پدر تو افتخار مي كرد كه شجاعان و دليران را در جنگ بدر كشته، و امروز در عوض آن روز است. آنگاه بالبديهه و بدون انديشه قبلي اين اشعار را بخواند:
هِلالٌ بَدأ و هِلالٌ أفَل
كَذلِكَ تَجري صروف الدُّوَل
لَئِن سائَنا أنَّ جَيشاً مَضي
لَقَد سَرَّنا أنَّ جَيشاً قُتِل
➖هلالي ظاهر مي شود و هلالي غروب مي نمايد؛ حوادث دولت ها چنين مي شود.
اگر رفتن لشكري ما را ملول كرد؛ ولي كشته شدن لشكر ديگري ما را شاد و مسرور نمود.
📓ذريعة النّجاة ص۳۹۸
📓معالي السبطين ج ۲ ص۹۳
🔳 در بحار الانوار آمده است:
سپس يزيد (لعنه الله عليه) چوب خيزراني طلبيد و به دندان هاي حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) كوبيد.
«ابوبرزه اسلمي» گفت: واي بر تو اي يزيد!(لعنه الله عليه) آيا با چوب دستي خود به دندان حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) مي زني؟ من گواهم كه پيغمبر (صلی الله علیه و آله) را ديدم دندان هاي ايشان و برادرشان حسن (علیه السلام) را مي مكيدند و مي فرمودند:
شما دو سيّد جوانان اهل بهشتيد، خدا قاتل شما را بكشد و لعنت كند و جهنّم را براي او آماده كند كه چه بد سرانجامي است».
راوي گويد: يزيد (لعنه الله عليه) غضب كرد و گفت: او را بيرون كنيد.
او را بر زمين كشيدند و بيرون انداختند. گويد: يزيد (لعنه الله عليه) به اشعار ابن زبعري تمثل جست:
لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْرٍ شَهِدُوا
جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الْأَسَلِ
فَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً
ثُمَّ قَالُوا يَا يَزِيدُ لَا تُشَلَ
➖اي كاش پدران و بزرگان قوم من كه در جنگ بدر كشته شدند، حاضر بودند و مي ديدند كه چگونه طايفة خزرج از نيزه زدن من در جنگ احدبه جزع افتاده اند؛ پس شاد مي شدند و فرياد خوشحالي برمي آوردند و مي گفتند: اي يزيد! دستت شل مباد.
📗بحارالأنوار ج۴۵ص۱۳۳
🔳 صاحب ناسخ التواریخ گويد:
و بالجمله يزيد (لعنه الله عليه) حكم داد كه سر همايون اباعبدالله الحسين (علیه السلام) را درآوردند. لاجرم شمر بن ذي الجوشن (لعنه الله عليه) درآمد و آن سر مبارك را بر سنان نيزه مي داشت يزيد (لعنه الله عليه) گفت: تا از فراز نيزه به زير آوردند و در طشتي از زر سر را جاي داده به نزد او نهادند در اين وقت يزيد (لعنه الله عليه) از شرب خمر نيك سكران بود و از نظاره سر دشمن خود شاد و فرحان گشت و اين اشعار را گفت:
يــا حُسنَـة يـَلمَع بِـاليـَدَيــن
يَـلمَع فـــي طَشتٍ مِنَ اللُّجيـنِ
كَأَنّما حُــف بـِـوَردَتـَــيـــنِ
كَيفَ رَأيتَ الضَربَ يا حُسَين
شَفَيتُ قَلبي مِن دَمِ الحُسَين
أخَذت ثاري وَقَضَيتُ دَينـي
يا لَيتُ مِن شاهدِ في حُنَين
يـَرَون فِعلـي اليـَـومَ بِــالحُسَيـن
➖اي كسي كه حسن و زيبايي او در دو دست او مي درخشد؛ الان حسن و روشني او در ميان تشتي زرّين مي درخشد. گويا كه گونه هاي او به وسيله دو تا گل زينت داده شده است، اي حسين! ضربت شمشير را چگونه ديدي؟ من، دلم را از خون حسين شفا دادم؛ و خون بهاي خودرا خونبهاي خويشان خود را از او گرفته و دين خود را ادا كردم.
اي كاش! كساني كه در جنگ حنين حاضر بودند؛ امروز كار مرا با حسين مي ديدند.
▪️و هم چنان به گساريدن جام مدام برافزود، تا لختي سكر و سرورش افزوده گشت واين اشعار را تذكره نمود:
نُفلِّق هـامـاً مـِـن رِجـالٍ أعــزَّ ةٍ
عَـلَـيـنـا وَ هُـم كانــوا أعفَّ و أصبــرا
وَ أكـرَم عـِنـد الله مِـنّــا مـحـلّــة
وَ أفـضَـل فـــي كُـلّ الاُمــورِ وَ أفـخــرا
عَدَونا وَ ما العُدوان إلا ضلالَة
عَلَيهم وَ مَن يَعدوا عَلَي الحَقِّ يَخسرا
فَإن تَعدِلوا فَالعَدلُ ألـقـاه آخـراً
إذا ضَمّـنـا يَــوم الـقِـيـامَـة مَـحــشــرا
➖ما سرهاي مرداني را كه بر ما غالب و پيروز بودند؛ مي شكافيم، كساني كه پرهيزكارتر و شكيباتر در مصايب بودند.
آنها در نزد خداي تعالي از حيث مكان از ما گرامي تر هستند؛ و در همه امور برتر و قابل فخر هستند. ما بر آنها ظلم كرديم و ظلم بر ايشان نيست مگر گمراهي و نارستگاري؛ و كسي كه بر حق ستم نمايد و يا از حق تجاوز نمايد زيانكار مي شود. اگر با عدل و انصاف رفتار نماييد پس در آخر مي اندازد، در آن موقعي كه ما را در روز قيامت حشر نمايند به عدالت خواهیم رسید.
📗معالي السبطين ج۲ص۸۹
☑️ منزل چهلم: شام بلا
➖ خطبه عقیله ی بنی هاشم زینب کبری (سلام الله علیها) در مجلس یزید ملعون
▪️زمانی که سر مبارک امام حسین (علیه السّلام ) و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد.
«زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین (علیه السّلام) و یارانش پرداخت.»
▪️سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد.
وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند.
▪️پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر امام حسین (علیه السّلام) از یزید، و جلوگیری حضرت زینب (سلام الله علیها) از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام (علیه السّلام) بود که حضرت زینب (سلام الله علیها) برخاست و خطبة آتشینی ایراد کردند.
👈که در ادامه متن کامل خطبه همراه با ترجمه آورده می شود.
▪️در مجلس یزید ملعون در شام به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی (علیه السلام) و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید.
خطیب پس از اینکه بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد فوق العاده از حضرت علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) غیبت و بدگوئی کرد و نسبت به بزرگداشت معاویه و یزید سخنانی طولانی گفت و آن ها را به هر عمل نیکوئی نسبت داد.
▪️در این حال امام سجاد (علیه السلام) بر آن خطیب فریاد زد و فرمود:
ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله ور دوزخ آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز!
مردم شام با اصرار فراوان از یزید خواستند تا امام سجاد (علیه السلام) نیز به منبر برود.
▪️یزید ملعون گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد! چون او از خاندانی است که در کودکی کامشان را با علم برداشته اند. بالاخره در اثر پافشاری شامیان، یزید موافقت کرد که امام (علیه السلام) به منبر برود.
▪️حضرت سجاد (علیه السلام) پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد.
👈که در ادامه متن کامل خطبه همراه با ترجمه آورده می شود.
🔳 به روايت صاحب احتجاج؛ بعد از ايراد خطبه شريفه، ديگر باره به فرمان آن نابكار اهل بيت اطهار (علیهم السلام) را به جاي خود برگردانيدند ولي يزيد (لعنه الله عليه) ديد مجلس عوض شد حال سرور ابداً براي كسي باقي نماند، جالسين مجلس با چشم گريان پراكنده شدند از حرم سراي يزيد (لعنه الله عليه) ناله كننده اي همي گفت: واحسيناه يا قتيل اولاد الادعياء.
يزيد (لعنه الله عليه) چون مار سر و دم كوفته نمي دانست از چه راه خود را نجات بدهد.
📗رياحين الشريعه ج۳ص۱۸۲
🔳 در منتخب طريحي مسطور است كه:
در آن حال حضرت سكينه خاتون و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) دختران حضرت سيدالشهدا (علیه السلام) از عقب تخت يزيد (لعنه الله عليه) گردن كشيدند و به مجلس نظر كردند، چشم ايشان افتاد به سر مقدس پدرشان كه در طشت طلا گذاشته شده بود و يزيد (لعنه الله عليه) چوب بر آن مي زد.
پس، روي به عمّه خود حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري (سلام الله علیها) كردند و فرمودند:
عمّه ! يزيد (لعنه الله عليه) چوب بر سر باباي ما مي زند!!! حضرت ام المصائب از جاي برخاستند و گريبان چاك زدند و به زبان حال فرمودند:
▫️اَتَضرِبُها شَلَّت يَمينُكَ اِنّها
▫️وُجُوهٌ لِوَجهِ اللهِ طالَ سُجُودُها
اي يزيد! دستت بشكند! آيا چوب بر سر و صورتي مي زني كه سالها براي خدا سجده هاي طولاني كرده است؟
🔳 مردي شامي گويد:
چون سر اباعبدالله الحسين (علیه السلام) را در مجلس يزيد (لعنه الله عليه) گذاشتند، آن حرام زاده چوب بر آن سر مقدّس مي زد. ديدم دختر سه ساله اي در برابر يزيد (لعنه الله عليه) ايستاده، و هر دفعه كه آن ملعون چوب مي زند، آن دخترك دست هاي خود را بالا برده و بر سر و صورت خود مي زد و مي گفت:
«يا أَبَتاهُ! لَيتَنِي كُنتُ عَمياءَ وَ لا أَراكَ بِهذَا الحالِ. يا أَبتاه! لَيتَنِي مِتُّ قَبلَ هذَا اليَومِ وَ لا أَري رَأسَكَ مُخَضَّباً بِالدِّماءِ وَ مَضرُوباً بِرُمحِ الأَعداءِ...»
اي پدر! كاش كور شده بودم و تو را با اين حال نمي ديدم. اي پدر! كاش پيش از اين مرده بودم و سر بريده تو را نمي ديدم كه به خونت رنگين شده و دشمنان چوب و نيزه بر آن مي زنند».
آن شامي گفت: پرسيدم: اين دختر كيست؟ گفتند: اين دختر حسين (علیه السلام) است.
ديدم در كنار او زني با دست بسته و چشم گريان ايستاده و با سوز دل مي ناليد و اشك حسرت از ديده مي بارد، و آهسته آهسته مي گويد:
«اي برادر! كاش خواهرت زينب (سلام الله علیها) مرده بود و تو را به اين حال مشاهده نمي كرد».
آن شامي گفت: چون اين احوال را از آن اسيران مشاهده نمودم، دلم سوخت و نتوانستم صبر كنم، از مجلس بيرون رفتم. 😭😭😭
📗انوار الشهادة ص۲۶ فصل۲
🔳 شيخ مفيد از حضرت فاطمه بنت الحسين (علیه السلام) روايت كرده كه:
چون جلوي (يزيدلعنه الله عليه) نشستيم، به حال ما رقّت كرد، مرد سرخ گوني از اهل شام برخاست و گفت:
يا اميرالمؤمنين! اين دخترك را به من ببخش (مقصودش من بودم كه دختري خوش چهره بودم) بر خود لرزيدم و گمان بردم كه اين كار براي آن ها روا است، به دامن عمّهام زينب (سلام الله علیها) چسبيدم كه ميدانستند اين كار شدني نيست، عمّهام به آن شامي گفت: به خدا دروغ گويي و فرومايه گشتي، نه تو و نه يزيد (لعنه الله عليه) چنين حقي ندارد.
يزيد (لعنه الله عليه) خشمگين شد و گفت: تو دروغ ميگويي، به خدا من اين حق را دارم و اگر بخواهم ميكنم.
حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري (سلام الله علیها) فرمودند:
نه هرگز به خدا كه خدا اين حق را به تو نداده مگر آنكه از ملت ما بيرون شوي و به دين ديگري درآيي. يزيد (لعنه الله عليه) از خشم به جوش آمد و گفت:
در پيش روي من چنين سخن مي گويي، همانا پدر و برادرت از دين بيرون شدند. خانم فرمودند: اگر تو مسلماني، به دين خدا و دين پدر و برادر من به راه حق آمدي تو و جدّ و پدرت (لعنه الله عليهم).
گفت: اي دشمن خدا! دروغ ميگويي، خانم فرمودند: تو امروز امير و فرمانروائي و هر چه مي خواهي از روي ستم فحش و ناسزا مي گويي. يزيد (لعنه الله علیه) خاموش شد.
مرد شامي خواهش خود را دوباره گفت كه اين دخترك را به من ببخش، يزيد (لعنه الله عليه)گفت: گمشو، خدا مرگ به تو دهد.
▪️و در بعضي كتب است كه در اين وقت خانم زینب کبری (سلام الله علیها) فرمودند:
اي شامي! اي مرد پست و فرومايه! ساكت شو. خدا زبان تو را قطع و چشمان تو را كور و دستهاي تو را خشك كند و جاي تو را در جهنّم قرار دهد. يقيناً كه فرزندان پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مستخدم فرزندان زنازادگان نخواهند شد.
▪️راوي مي گويد: به خداقسم هنوز سخن آن بانو تمام نشده بود كه خداي توانا نفرين او را در حق آن مرد شامي درگير نمود.
▪️حضرت امّ كلثوم پس از اين نفرين فرمودند:
سپاس مخصوصي آن خدائي است كه تو را قبل از آخرت در دنيا مورد عقوبت قرار داد. اين جزاي آن كسي است كه متعرض حرم پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) مي شود.
📗الطراز المذهّب ج۲ص۵۶۰و ص۳۷۶
🔳 در اسرار الشهاده و بعضي كتب از شعبي مرويست كه :
چون يزيد (لعنه الله عليه) به قتل امام زين العابدين (علیه السلام) فرمان كرد و آن حضرت را بيرون بردند حضرت زينب خاتون (سلام الله علیها) صيحه بركشيدند و فرمودند: به كجا قصد كرده اند شما را ببرند؟ فرمودند: به سوي كشتن.
حضرت امّ كلثوم و عليا مخدره بي بي زينب خاتون (سلام الله علیها) صيحه بركشيدند كه:
اي يزيد! آنچه از خون ما بريختي تو را كافيست تو را به خداي سوگند اگر ايشان را مي كشي ما را هم بكش.
🔳 ابواسحاق اسفرايني درنورالعين مي نويسد كه:
چون يزيد (لعنه الله عليه) به آهنگ قتل حضرت سجاد (علیه السلام) برآمد زنان به گريه و فرياد درآمدند، حضرت امّ كلثوم زینب کبری (سلام الله علیها) قدم پيش نهادند، و فرمودند:
«يا ويلك يا يزيد! إلي متي تقتل في اهل البيت أتريد أن تخلي الدّنيا من نسل محمّد رسول الله »
مردمان فرياد و زاري برآوردند و آن خبيث از انديشه خود درگذشت و آن حضرت را رها كرد، آنگاه روي به حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري (سلام الله علیها) كرد و گفت:
اي قرة العين علي و فاطمة زهراء! آمديد تا خلافت از من بستانيد؟
اي زينب! همانا خداي مرا بر شما متمكن ساخت. آن حضرت فرمودند:
«يا يزيد! أتأخذنا بحقوق بدر و حنين يا ويلك تهتكنا و تحجب نساءك في الخمور و اولاد رسول الله مأسورين أما كفاك قتل الحسين اظننت أنَّ ذلك علي الله هوناً اللهمّ خذ بحقّنا و انتقم من ظالمنا و احلل غضبك علي من سفك دمنا فحسبك يا يزيد بالله حاكماً و بمحمّد خصيماً و بجيرئيل ظهيراً و سيعلم من سوَّي لك و مكّنك من رقاب المسلمين، بئس للظالمين بدلاً و إلي المشتكي».
▪️ يزيد (لعنه الله عليه) در اين جمله سخن نكرد بلكه گفت:
اي زينب! برادرت حق مرا انكار ورزيد و در ملك من با من منازعت جست.
«فقالت: لا تفرح بقتل أخي لأنّه كان صفيّاً من أصفياء الله و دعاه فأجابه فسعد، و اما أنت يا عدوَّ الله تسئل بين يدي الله فلا تجد جواباً»
مي گويد از آن پس به قصر رفتند و در آنجا بنشستند و آنگاه حديث خواستن مرد شامي سكينه را از يزيد(لعنه الله علیه) مذكور مي دارد.
📗الطراز المذهّب ج۲ ص۳۷۲
🏴⚜🏴⚜🏴⚜🏴⚜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رو به اضطرار زینب،
بیا آقا ... 😭🤲
به قلب بی قرار زينب
بیا آقا...😭🤲
🍏الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
دوستان این دوتا کلیپ پایین رو نگاه کنید
دشمن خیلی کار کرد و تا حدودی موفق شد
خیلی از بانوان ما رو ک چادری بودن مانتویی کرد و البته خیلی هم رویش داشتیم و خیلی کم حجاب ها چادری شدن
اونا برای نابودی شیعه گفتن باید حجاب و از سر زن ایرانی برداریم تا بتونیم بقیه سنگر ها رو فتح کنیم
اول چادر و برداشتن
مانتو شد بلوز
روسری رفت عقب و....
به نیت شادی حضرت زهرا و نذر ظهور بیاین و چادر ها رو دوباره برای کوری چشم دشمن سر کنیم
🦋🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن این ۲ دقیقه بر همه از جمله چادریها واجب است!
🔹 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از شمارش معکوس ظهــ🌼ــور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حلبیآبادها و مناطق فوق العاده فقرنشین عربستان در روزهایی که حکومت آل سعود برای جذب ستارههای فوتبال اروپا میلیونها دلار خرج میکند!
این ویدیو را یک حاجی ایرانی در زمان حضورش در مکه از شرایط زندگی شهروندان و مهاجران ساکن در محلههای این شهر گرفته است.
@shomareshmakooszohor
هدایت شده از 🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
🕌🏴🚩بسم ربّ الحسین🚩🏴🕌
🏴..........هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة...........🏴
#فریب_بزرگ_گلوبالیسم_ها
#گرم_شدن_زمین_یا_سرد_شدن❗
▪️سازمان ملّی اقیانوسی و جوی (NOAA) اطلاعات بسیار جالبی را منتشر کرده است، امّا کمتر رسانهای آن را گزارش کرده است؛
▪️با وجود ۴۵۰ میلیارد تن انتشار، که ۱۴ درصد از کل CO2 اتمسفر را تشکیل میدهد، در ۸ سال گذشته خنک شدن جهانی وجود داشته نه گرم شدن!!
▪️با این حال، برخی از کشورها به معنای واقعی کلمه آماده هستند تا مالیات هوا را فقط برای نجات زمین از گرم شدن وضع کنند، درصورتیکه اینطور نیست.
▪️گذشته از این، شیاطین گلوبالیست تلاش میکنند به بهانه دروغ گرمایش سطح زمین، دامها و مزارع کشاورزی را نابود کنند تا قحطی ساختگی و مصنوعی بوجود بیاورند ...
#قحطی_مصنوعی
#کاهش_خاموش_جمعیت
#جنایت_نامرئی_گلوبالیسم_ها
منادی زمان
-----------------------❀○❀--------------------
🆔️#آیدی_مدیر_کانال
@zohor313iran
🆔️#آیدی_کانال
https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
با سلام خدمت ادمین های گرامی
تشکر میکنم از زحمات حضرات عالی بخاطر زحماتتون، اجرتون با امام زمان
لطفا برای کلیپ های ارسالی حتما یک توضیح چند کلمه ای اضافه کنید تا اعضای محترم گروه اگه مطلب را دوست داشتند دانلود کنند هم اینترنت اسراف نشه هم تکراری دانلود نشه
با تشکر فراوان 🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
قرآن کریم در آیه پنجاه و نهم سوره احزاب با «دستور حجاب» جلوی سوءاستفاده و آزار زنان را می گیرد و می فرماید:
یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما
ای پیامبر ! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: از پوشش های بلند«چادر مانند» شان به خودشان نزدیک کنند « خویشتن را بپوشانند»، این « کار» برای این که « به عفت و حریت» شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند نزدیک تر است؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهرورز است.(۱)
شأن نزول:
حکایت شده که در عصر پیامبر صل الله علیه و آله زنانی که برای نمازعشا به مسجد می رفتند، توسط جوانان هرزه مورد آزار و مزاحمت قرار می گرفتند؛ این آیه بدین سبب فرود آمد و به زنان دستور داد که حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا مورد آزار قرار نگیرند.(۲)
نکته ها و اشاره ها:
ا. در این آیه به مزاحمت های خیابانی علیه زنان مؤمن اشاره شده و حفظ حجاب را یکی از راه حل های آن معرفی کرده است.
۲.مفسران حکایت کرده اند که در آن زمان ، کنیزان بدون پوشش مناسب سر و گردن از خانه ها بیرون می آمدند و برخی از آنان از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند؛ از این رو برخی از جوانان مزاحم آنان می شدند اما زنان آزاد مسلمان که شناخته می شدند، از تعرض در امان بودند؛ از اینرو در این آیه دستور داده شد که زنان حجاب کامل خود را رعایت کنند تا از کنیزان و آلودگان بازشناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.
۳.مفهوم این آیه این نیست که جوانان حق مزاحمت برای زنان غیرمؤمن و کنیزان را دارند، بلکه مقصود آیه آن است که بهانه از دست افراد فاسد گرفته شود.
۴،«جلباب» یا به معنای پارچه ی بزرگ «چادر مانند» است که سر و گردن و سینه ها را می پوشاند، یا به معنای روسری و مقنعه و یا پیراهن گشاد.(۳)
قدر مشترک همه ی این معانی آن است که بدن زن به وسیله این پارچه ها پوشیده می شود؛ و معنای اول مورد تأکید برخی لغت شناسان است.(۴)
۵. مقصود از نزدیک ساختن روسری و چادر آن است که زنان آن را به بدن خویش نزدیک کنند تا به درستی محفوظ بمانند و آن را رها نسازند تا مبادا کنار برود و بدن آنها آشکار شود.
۶، در این آیه به پیامبر (ص) دستور می دهد که اصلاح جامعه را نخست از خانه خویش شروع کن و اول به همسرانت دستور حفظ حجاب بده، دوم به دخترانت و سوم به زنان مؤمن.
______________________________________
۱،تفسیر نور، ج ۷، ص ۴۸۷
۲،اسباب النزول واحدی، ص ۳۷۷ و نمونه بینات، ص۶۴۹.
۳.لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ المفردات فی غریب القرآن و تاج العروس
۴.تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۲۸.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمی که چند سال پیش مسلمان شد و نام "شهدا صدقات" را برای خود انتخاب کرد
در تمام عمرم نسبت به اسلام بدبین بودم ولی بعد تصمیم گرفتم قرآن را مطالعه کنم و بعد از خواندن دو سوره اول قرآن متوجه شدم گمشده خودم را پیدا کردم.
@Afsaran_ir
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
در بحر حسین کاش ماهی باشیم
پاکیزه و طاهر از تباهی باشیم
یک عمر اسیر نفس بودیم ولی
این ماه بیا حر ریاحی باشیم
اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین مویم ز غصه ، رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
🤲لَاحَول وَلَا قُوَّةَوَإلّا بِاللَّه
🍏الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج والعافیه والنصر واجعلنا من انصاری و اعوانه و فرجنابه
🏴⚜⚜🌿🩸🌿⚜⚜🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ انس_باامام_زمان ✨
هر صبح و شام، خون گریه میکنم...😭😭😭😭
من علی الدّوام، خون گریه میکنم...😭😭😭😭
🤲لَاحَول وَلَا قُوَّةَوَإلّا بِاللَّه
🍏الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج والعافیه والنصر واجعلنا من انصاری و اعوانه و فرجنابه
🏴⚜⚜🌿🩸🌿⚜⚜🏴
هدایت شده از طنز سیاسی و اجتماعی
▫️امام صادق (ع) فرموند:
سجده بر تربت قبر حسین (ع) تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین (ع) را با خود داشته باشد،
تسبیح گوى حق محسوب می شود،
اگر چه با آن تسبیح هم نگوید.📿
📕من لایحضره الفقیه، ج. 1، ص. 268
📗وسائل الشیعه، ج. 3 ص. 608
@Tanzsiyase