هدایت شده از احادیث
#هذاشهیدوالله
زندان الرشید تکریت؛ آزاده حیدر گلبازی (اهل خلیل آباد کاشمر)، از بس تیر و ترکش خورده بود جای سالمی در بدنش دیده نمی شد. زخم هایش عفونی شده، چندان که زخم پایش کرم گذاشت بود. بوی عفونت زخم هایش را از سر ناچاری تحمل می کردیم. همه کسانی که در راهروی زندان نشسته بودند، مثل ما زخمی بودند.
مأمور عراقی هر وقت می آمد، کلاه کجش را روی بینی و دهانش می گذاشت و آمار می گرفت و سریع بیرون می رفت.
شبی که آن آزاده به شهادت رسید از همان لحظه چنان بوی خوشی در زندان بلند شد که در عمرم چنان بوی خوشی را استشمام نکرده بودم.
وقتی آن مأمور عراقی برای آمارگیری آمد، نمی دانست برادر گلبازی شهید شده است. با تعجب کلاهش را از پیش دماغش برداشت و گفت: چه کسی عطر زده است؟ این عطر را از کجا آورده اید؟
وقتی متوجه شد این بوی خوش از پیکر پر از زخم عفونی حیدر گلبازی بلند شده است، با ناباوری می گفت: والله قسم، هذا شهید! هذا شهید! هذا شهید...
بر روح پاکش صلوات...
کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون، صفحه ۴۶۸
🇹🇯هفته دفاع مقدس گرامی باد🇹🇯