🔆 #پندانه
✍ به پروردگارت اعتماد کن
🔹شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت. برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.
🔸اندکی بعد، گله چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.
🔹شیخ چون این صحنه را دید، حالش دگرگون شد. رنگ رخسارش پرید، صیحهای زد و غش کرد.
🔸چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید.
🔹شیخ گفت:
گوسفندان تو عقل ندارند. اما میدانند که تو خیر آنها را میخواهی. با شنیدن صدای تو، سریع اطاعت کردند و از بیراهه برگشتند.
🔸من انسانم و عاقل. ولی حرف و امر خالق خود را که به نفع من فرموده است، گوش نمیدهم.
🔹کاش به اندازه این گوسفندان، من از خدای خود میترسیدم و امر و نهی او را گوش میدادم.
🆔 @Masaf
هدایت شده از کانال ثقلین
🌴🌴🌴🌴
🔅 #پندانه
✍ چه کشکی؟ چه پشمی؟
🔹چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید.
🔸از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید.
🔹باد شاخهای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیک است كه بیفتد و دست و پایش بشكند.
🔸مستاصل شد و صورتش را رو به بالا کرد و گفت:
ای خدا، گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.
🔹قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت.
🔸گفت:
ای خدا راضی نمیشوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.
🔹قدری پایینتر آمد. وقتی كه نزدیک تنه درخت رسید، گفت:
ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میكنی؟ آنها را خودم نگهداری میكنم در عوض كشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.
🔸وقتی كمی پایینتر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم كه بیمزد نمیشود. كشكش مال تو، پشمش مال من بهعنوان دستمزد.
🔹وقتی باقی تنه را سُر خورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به آسمان کرد و گفت:
چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.
🔸در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده؟
🌴🌴🌴
هدایت شده از کانال ثقلین
🌼🌼🌼🌼
#پندانه
☄💎درزمان قديم که يخچال نبود، خنكترين آب قنات در تهران، قناتى بود كه بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد. بعد از آن، هركس به زندان ميافتاد، ميگفتند رفته آب خنك بخوره.
و اين اصطلاح بعدها شامل همه زندانيهايي شد كه به زندان ميافتاد
⭐️⭐️قدیما که تهرانیها با ماشین دودی میرفتن زیارت شاه عبدالعظیم
پول رفت و برگشت ماشین رو باید اول میداد
برای همین اهالی شهر ری که مطمئن بودن اینا چون پول بلیط رو قبلا دادن حتما برمیگردن خونه هاشون, الکی تعارف میکردن که تو رو خدا شب پیش ما باشین!!!
از اونجا تعارف شاه عبدالعظیمی ضرب المثل شد...
🌟🌟اصطلاح "بوق سگ" چیست؟ اینکه گفته می شود از صبح تا بوق سگ سر کارم!!
در قدیم بازارها دارای چهار مدخل بودند که شبانگاهان انان را با درهای بزرگ می بستنذ. وتمامی دکانها نیز به همین طریق قفل می شدند .از انجا که همیشه احتمال خطر میرفت،نگهبانانی نیز شب در بازار پاسبانی میدادند. به دلیل اینکه نمی توانستندتمامی بازار را کنترل کنند ، سگهای وحشی به همراه داشتند که به جز خودشان به ** دیگری رحم نمی کردند. پاسبانان شب، در ساعت معینی از شب، در بوق بزرگی که ازشاخ قوچ بود ، با فاصله زمان معینی می دمیدند . بدین معنا که عنقریب سگها را دربازار رها خواهیم کرد . دکانداران نیز سریع محل کسب خود را ترک کرده وبه مشتریان خود میگفتند دیر وقت است وبوق سگ را نواختند. از ان زمان بوق سگ اصطلاح دیر بودن معنا گرفته
🌼🌼🌼🌼
هدایت شده از کانال ثقلین
🌴🌴🌴🌴
#پندانه
♦️یکی ازشیعیان ساکن آمریکا نقل میکرد، دهه اول محرم مراسم روضه گرفته بودیم، شب اول یه سیاهپوستی ازسرکنجکاوی اومده بود تو جلسه، یکی از بچهها هم براش ترجمه میکرد روضه خوان چی میگه، فردا شب دیدیم باچندتا سیاه پوست دیگه اومدن، پس فردا تعدادشون بیشتر شد.
🔸همین جوری تعداد سیاهپوستها زیاد شد تا مجبور شدیم یه جای دیگه روهم برای مراسم در نظر بگیریم. شب آخر ۱۵۰تا سیاهپوست گفتن ما میخوایم مسلمون بشیم! پرسیدم: چیشده مگه؟ همشون نگاه کردن به اونی که شب اول اومده بود.
📌ازش پرسیدم چیشده؟ گفت: شب اول که اومدم یه تیکه از روضه جون، غلام سیاه اباعبدالله رو خوندین، همونی که اباعبدالله مثل پسرخودش سرشو گذاشت رو پاهای خودش، بلند بلند براش گریه کرد؛ همون شب رفتم به این سیاه پوستا گفتم بیاید یه دینی و یه آقایی رو پیدا کردم که توش سیاه و سفید فرقی نداره.
🌴🌴🌴🌴
هدایت شده از طنز و سرگرمی
#پندانه
💥چه کسانی برخداوندحقی دارند!?💥
🌹وقتی خداوند متعال در قیامت اعلام می کند:
هر کسی که بر گردن من حق دارد، بلند شود.
❗️همه تعجب می کنند.
❤️از سوی خدا خطاب می آید:
👈 هر کسی هنگام نزاع از خود بخشش نشان داده، تا مسأله اصلاح شود، بر گردن من حقی دارد.
🌸قرآن می فرماید: «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمينَ(شوری 40)» خدا می فرماید: "اجرت بر من است"
🌿 انسان باید خیلی کوچک باشد، که این مدال و این جایگاه را رها کرده و بگوید: نه ،من نمی بخشم ،من می خواهم دلم را خنک کنم!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🐣 @e_sargarmi 🐣
✨﷽✨
#پندانه
🔴مِثقالَ ذَرّه
✍در قیامت نوبت حساب و کتاب مِثقالَ ذَرّههاست!
مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که بوی عطر زنی تمام مردی را بههم میریزد!
مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که شخصی به نامحرمی لبخند میزند ولی فکرش ساعتها درگیر همان
یک لبخند است!
مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی حساب و کتاب زمانی که فردی با همسرش بلند میخندد و جوان مجردی هم در همان حوالی آنها را با حسرت نگاه میکند.
مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی حساب کردن زمانی که فردی در پایان صحبتهایش با نامحرم به خیال خودش از روی ادب، جانم و قربانت میگوید و رابطهای را به همین اندازه سرد میکند!
مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که با فروشندهای نامحرم، احساس صمیمیت میکند.
و...
قدر اینها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمیآید.
اما مِثقالَ ذَرّه که میگویند
امثال همینهاست، همین کارهای کوچکی که مثل ضربه اول دومینو خیلی کوچک است اما انتهایش را روزی که پردهها کنار رفت، خواهیم دید!
🌱 کانال حریم عاشقان 🌱
┏━━━━━━━━🌼🍃━┓
https://eitaa.com/joinchat/147390758C710b3878a2
┗━━🌼🍃━━━━━━━┛
هدایت شده از 🌸 همسران خوب 🌸🇮🇷
#پندانـــــــهـــ
🔻 در کلاس درس خدا
آنهایی که ناله میکنند؛
رد میشوند...
آنهایی که صبر میکنند؛
قبول میشوند...
و آنهایی که شکر میکنند؛
شاگرد ممتاز میشوند...
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6