eitaa logo
🕊با ولایت تا شهادت🕊
1 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3هزار ویدیو
139 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ادرم گفتم ومادرم چون کسی درخانه نبودبه سراغ برادرنظرعلی رفت که درآن ایام جهت مرخصی ازجبهه برگشته بودوایشان قبول کردندو همراه بنده جهت عبورگوسفندان ازرودخانه درهنگام برگشت به خانه همکاری کردندودرحین عبورگوسفندان یکی دوتاازبزغاله هادرگودی بسیارعمیقی فرورفتندکه ایشان با فداکاری ضمن اینکه لباسهایش خیس شده بود آنها را نجات دادند. به نقل ازعموزاده شهیدجناب آقای علی یارنظری: حدوددو ماه ازاعزام شهیدنظری به جبهه های نبردحق علیه باطل نگذشته بودکه به مرخصی آمدندوبنده هم به دیداروی رفتم.ایشان پس ازاحوالپرسی شروع وتوصیف صحنه های درگیری وعملیاتی جبهه هانمودوآنقدردقیق وباظرافت صحنه جبهه وعملیات راتوصیف کردکه بنده خیال کردم که همراه ایشان درعملیات هستیم ویکباره باصدای خیالی یک خمپاره بی اختیارازجاپریدم.درآن حال شهید دستم راگرفت ومراآرام نمودوعکسهایی ازصحنه عملیات وجبهه نیزبه من نشان دادوهمینطورتعریف وتوصیف ایشان باعث شدکه بنده نسبت به جبهه و جنگ علاقه شدیدی پیدا کنم. به نقل ازدبیر زبان انگلیسی جناب آقای کرمعلی نظری:بعنوان یک خاطره هرسال عاشورابه عنوان مداح اهل بیت نسبت به مداحی وبرپانمودن خیمه امام حسین(ع)همیشه پیشقدم وپیشروبچه هابودوهم اکنون عزاداران حسین نیزبه یادشهیدنظری درزادگاه وی سعی دربهتربرپانمودن مراسم عاشورای حسینی می نمایند. به نقل ازفرمانده شهیدنظری جناب آقای اسداله میرهاشمی ظهربودهمه بچه ها برای ناهارجمع شده بودندولی دیدم که خبری از شهیدنظری نیست بعدازمدتی شهیدنظری خسته ودرحالی که عرق روی پیشانیش بودبرگشت گفتم نظرعلی کجابودی گفت دنبال دوتاعراقی بوده ام می خواستم آنهارااسیر کنم وچون فشنگم تمام شده است آمده ام که فشنگ بردارم وبروم آنهارااسیرکنم که من نگذاشتم برودچون به اوگفتم انهاممکن است تورابکشندویااینکه چون دورمی شوی ممکن است برادران خودمان خیال کنندتوعراقی هستی وتو رابکشند. شهیدنظرعلی نظری خودش مداح اهلبیت بودوهرساله درماه محرم خودش علم میبست واووخدایارواسداله محمدي نژادوشهیدصیدمرادفریدونی مداحی می کردند دریکی ازسالهای 62و63 که داشتندسینه می زدندوچون مسجدنبودآنهاداخل مدرسه داشتندسینه می زدندکه یکی ازبچه هابه نام الهیارداشت بی نظمی کردکه اورا بیرون کردندوچون الهیارپشت درکلاس مدرسه داشت گریه می کردصدای اورادرنوارضبط شده گوش مي دادکه نشانی ازنظم وترتیب وعلاقه سیدالشهدامی باشد.ازواقعیت های بارزبرادرم که درآخرین مرخصی خودم شخصاًبه چشم دیدم این بودکه درسال64یعنی آخرسال 64درزمستان به مرخصی امدچون من موقع کلاس دوم ابتدایی بودم که برادرمشهیدنظرعلی ازجبهه مرخصی گرفته بود.2یا3روزبیشترمرخصی گرفته بودیعنی درخودمحله قلعه نصیر2یا3روزبیشترنمی شدآن روزهمراه مادرم کودهای حیوانی راباتراکتوربردندودرزمینی که اطراف خانه مان است ریختندوتاخود شب کارمی کردندمن سرکلاس بودم وچون بیش ازحدعلاقه به برادرم داشتم ازخدامی خواستم که زودترزنگ کلاس بخوردزنگ کلاس که خوردتاخانه دوان دوان امدم ولی موقعی ای که آمدم شهیدتوی خانه نبودوداشت توی زمین کودهای حیوانی راپخش می کردمن هم چون بعدازظهربرنامه درسی داشتم بعدازظهرهم سرکلاس رفتم عصرکه برگشتم خورشیدغروب کرده بود.برادرم آمدولباسهای بسیجی اش راشست و طنابی درخانه انداخت ولباسهاراروی آن انداخت صبح زودازخواب بیدارشدونمازش راخواندوچون محله مادو تاماشین بیشترنداشت ماشینهاآمدندودرحالیکه لباسهاکاملاًخیس بودندآنهاراپوشیدوآن خاطره ای شدبرای من که برادرم چقدرعلاقه به جبهه داردبا اینکه زمستان لباس خیس رامی پوشد. مجموعه خاطرات به یادگار مانده راجع به شخصیت شهیدنظرعلی نظری اولین خاطره ازپدرشهیداست که چنین می گوید:هنگامی که پسرم ازجبهه به مرخصی آمدبه من گفت چراهنوزبابرادرت دشمن هستی هرچه زودتربایدبه خانه اش بروی وازاوعذرخواهی کنی مگرنمی دانی که مومن نبایدبابرادرمومنش بیش ازسه روزقهرباشد ولی من قبول نکردم وراضی نبودم که پسرم به خانه عموش روداماسرانجام بااصرارزیاد دست مراگرفت وماهردوبه خانه برادرم رفتیم و با شادی وخوشحالی همدیگر راملاقات نموده و ازآن روزبه بعد طوری رفتارنکردم که برادرانم ازمن ناراضی باشند. دومین خاطره از مادر شهید است که می گوید: دومین سال بودکه پسرم تازه ازجبهه آمده بودولحظه ای که پسرم داخل منزل شدمن داشتم نمازمی خواندم بعدازاینکه نمازتمام شدمانندهمیشه بااخلاق مهربانش بامن احوالپرسی کردولی من به اوگفتم چون بدون اجازه من وپدرت به جبهه رفته ای خوب نیست باتو صحبت کنم پسرم درجواب من گفت اجازه شماحق است ولی جبهه نبردهم اکنون اجازه پدرومادرنمی خواهددوباره به پسرم گفتم تو اگردرجبهه دست یاپایاعضوی ازبدنت قطع شودآن وقت به چه دردی می خوری؟پسرم گفت من تمام بدنم رادرراه خدا هدیه می کنم تادرآخرت شفاعت اهل بیت نصیبم گردد. خاطره ای ازآقای حیاتی همسنگرشهیدنظری درحین عملیات من وآن شهیدبزرگوارباهمسنگربودیم که بعلت درگیریهایی که
درآن موقع بود کمربندم پاره شدواینبارهم مثل همیشه آن شهیدجوانمردی خودرابه نمایش گذاشت وکمربندش رابه من هدیه کردومن به او گفتم حالاکه کمربندخودت رابه من داده ای خودت چکارمی کنی پس ایشان بابیانی متین وزبانی شیرین گفت که اگرمشکل شما برطرف شودمن هم مشکلی نخواهم داشت. خاطره ای ازآقای بهاروندکه ازبستگان شهیدبودودرجبهه همسنگربودند:درآنزمان آن شهیدبزرگوارمسئول تدارکات نظامیان بودکه بنده که ازاقوام ونزدیکان شهید بودم پیش اورفتم وازاوخواستم که بعنوان فامیلی وآشنایی یک جوراب اضافی به من بدهداما ایشان ازاین کارخودداری کردوگفت درست است که توفامیل من هستی امااینهامال بیت المال هستندوهرگزاین کاررانخواهم کردچراکه درآخرت من باید جوابگو باشم نه شما و این کاری بس دشوار است. خاطره ای دیگر ازاینجانب که مسئول جمع اوری خاطرات شهیدهستم درچندسطرذیل ازنظرتان می گذرد. روزی آن شهیدسعیدتازه به مرخصی آمده بودمانندهمیشه قبل ازاینکه مابه دیداراوبرویم اوزودتربه خانه مامی آمدبعدازسلام و احوالپرسی شروع به توصیف ازجبهه هامی کردودرآن زمان بنده دانش آموزسال سوم راهنمایی بودم وشهیدنظری طوری جبهه و حال وهوای بسیجیان راتوصیف می کردکه من احساس می کردم که درجبهه هستم وتمام صحنه های عملیات ازنظرم درخیال می گذشت وحتی صدای خمپاره وتیربارها رانیزمی شنیدم بنابراین من علاقه و شوروحال خاصی نسبت به جبهه هاپیدا کردم. خاطره ای دیگردرموردشهیدنظریپرویزیوسفی دایی شهیدنظری ازاوپرسیدم چرا میروی به جبهه نمی ترسی شهیدشوی یاممکن است عضوی ازبدنت راازدست بدهی درجبهه چه کسی به دادتومی رسدوآن شهیددرجواب گفت من هم می خواهم به جبهه بروم که یاشهید بشوم یاعضوی ازبدن خودرادرراه خدا ازدست بدهم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جون خادم المهدی: 💠 زیارت شهدا هدیه به روح همه ی شهدای سرتا سر ایران وجهان بخصوص (شهید مدافع وطن، شهید نظر علی نظری )همیشه دوستت دارم ای شهید 🇮🇷💕🌷🌷🌷🌷🌷😭🙏🙏🕊💖🕊 🏴🔷🏴🔷🏴🔷🏴 بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 📖اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللهِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَ مَعَکُم.... 💝 گروه خاکریز شهدا 💝 https://chat.whatsapp.com/HsuEvU12rN1I7Gw4PXpVPD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌فوری❌ 🚨 با خباثت دشمنان ایران و اسلام و انقلاب، در جسارتی سخیف و مذبوحانه، نام مرقد نورانی حضرت امام خمینی ره در گوگل مپ ، به نام دجال خمینی تغییر داده شده است. این اپ با پیشنهاد ویرایش کاربران اسامی اماکن را تغییر می‌دهد لذا: ✅ برای درخواست ویرایش این نام وارد google map شوید. ۱. مرقد امام خمینی راجستجو کنید ۲.پایین عکس ها پیشنهاد ویرایش را بزنید ۳.تغییر نام و سایر جزئیات را بزنید ۴. نام فارسی حرم امام خمینی(ره) را بنویسید. ۵. نام انگلیسی Holy shrine of Imam Khomeini را بنویسید ۶. ارسال را بزنید این یک جنگ جهانی و نابرابر، علیه ایران و اسلام، بالأخص نظام مقدس جمهوری اسلامی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد. @hematn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام 💚🌹💚🌹💚🌹اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر بحق عمه جان زینب کبری سلام ا لله علیها 💚🦋💚ان شاءالله همگی حاجت روا باشید 🤲🏻🤲🏻🤲🏻اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک 🙏🙏🙏🕊️🤍🕊️ @hematn
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 شکوه دختران انقلاب در چهارباغ اصفهان😍👌 بسیار زیبا https://eitaa.com/joinchat/669515836C92f967167c