eitaa logo
🕊با ولایت تا شهادت🕊
1 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3هزار ویدیو
139 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب 1 🔻 احمد چلداوی برای اولین بار تو عمرم کنکور داده بودم اونم نه برای ورود به دانشگاه بلکه برای ورود به هنرستان صنعتی شرکت نفت اهواز... اونم چه کنکوری، کتبی و شفاهی.... خیلی زحمت و استرس داشت خصوصا کنکور شفاهی...اما بالاخره قبول شده بودم.... حالا می‌خواستم ببینم این هنرستان شرکت نفت که همه برای ورود به اون سر و دست می‌شکوندن چجوریه... .. روز اول بازگشائی مدارسه 31شهریور 1359. کتابامو زیر بغل زدم هنوز راه نیفتاده بودم که... صدای غرش هواپیماها ✈️ سکوت شهرمو به هم می ریزه و اندکی بعد صدای چند انفجار مهیب و ستون رو به هوای دود غلیظ، چهره خشن جنگ را بهمون نشون میده... رادیو میگه تا اطلاع ثانوی مدرسه ها تعطیلن. به خودم میگم ای بخشکی شانس، یه بارم که دلم هوای مدرسه کرد تعطیل شد همه چی. اونم تا اطلاع ثانوی.... ... مسجد جواد الائمه 🕌 علیه السلام رو هم با توپ دوربرد می زنن. چند نفر در مسجد شهید میشن.... می‌گن دشمن رسیده دب حردان یعنی15 کیلومتری اهواز. می‌خوام برم سوسنگرد پدربزرگ و مادربزرگامو از محاصره بیارم بیرون. سه راه خرمشهر جاده رو بستن. میگن عراقیا جاده رو گرفتن، نمیشه رفت.... خدایا چه کنم اون پیرمردا و پیرزنا چه گناهی کردن. .. اصلا چی شد یه دفعه صدام زد به سرش... سر جاده همه منتظرن یکی بیاد خبری از محاصره بیاره....
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب 2 🔻 احمد چلداوی ... می‌پرسم چه خبره. میگن جنگ شده. می‌گم جنگ؟.😳 مگه ما با کسی سر دعوا داشتیم؟. میگن صدامه دیگه زده به سرش... میخوام برم بجنگم اما فقط 14سالمه. اسلحه هم بلد نیستم. دوره هم ندیدم.... جنگ که شوخی نیست. مرد می‌خواد. یه بچه سال اول هنرستان آخه مال جنگیدن نیست که! مادرم بهم میگه... قحط بنزینه اما اهل محل جمع شدن و دارن از این بمبای دستی می‌سازن. چی بهشون می‌گفتن ...🤔 آهان کوکتل مولوتف ... ... حالا دیگه بلدم با ام یک کار کنم ... خدایا عجب اسلحه پیشرفته ای، هشت تا گلوله می‌خوره. تازه لازم هم نیست بعد هر شلیک گلنگدن بکشی. خودش اتوماتیکه...😚
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب ۳ 🔻 احمد چلداوی رو پشت بام مسجد جواد الائمه دارم پست میدم دوباره صدای غرش هواپیماها میاد. عبدالله محمدیان دوان دوان میاد میگه بزنشون دیگه معطل چی هستی...؟ .... این بار که رفتن😔 اما دقت می کنم بار بعدی که اومدن دقیقا میزنم تو باکش.🎯 شاید هم تو بمباش تا تو هوا منفجرش کنم... نه اصلا میرنم نوک دماغ خلبانشو میپرونم تا دیگه هوس کشتن مردم بیگناه به سرش نزنه....
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب 5 🔻 احمد چلداوی رزمنده ها یه بسیجی کوچولو مثل خودمو نشونم می‌دن می‌گن ازش فیلم بگیر.. می‌گم چرا؟ می‌گن تنهائی با دست خالی فقط با یه .... (روم نمیشه بگم ) تعداد زیادی عراقی رو اسیر کرده....
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب 4 🔻 احمد چلداوی حالا دیگه شانزده سالمه . دیگه میتونم بجنگم تازشم کلاشینکف هم دارم. این یکی دیگه خدائیش خیلی اتوماتیکه ... یه فشار میدی به ماشه یه دفعه سی تا فشنگ میزنه..😍 وای خدا این اند تکنولوژیه... ایام عیده به بابام دروغ می گم . می‌گم با بچه های هنرستان دارم میرم اردو... میرم شوش... با اینکه حاج اسماعیل 👼 توصیه مو کرده اما دیگه دیر شده و گردان نور جا نداره. می‌شم فیلمبردار....🎥
🍂 روزهای شروع جنگ در جنوب 7 🔻 احمد چلداوی نزدیک ظهره. بچه ها از خط مقدم خودمون رفتن جلو شناسائی.. دیر کردن.. باز این دل هزار جا رفته... 💔 اصلا این دل که هزار جا میره نمیشه اسمشو گذاشت دل. دل باید فقط یه راه بره... اصلا دل که نباید اینور اونور بره باید یه جا محکم وایسه و با هر بادی مثل بید نلرزه...
روزهای شروع جنگ در جنوب 6 🔻 احمد چلداوی ...حالا دیگه گردان نور تغییر اسم داده. حاج اسماعیل اسم گردانو گذاشته گردان کربلا... شرهانی هم عالمی داشت واسه خودش... ...شهید معتمدزرگر، شهید کریمی، شهید جامعی.... نصفه شب از خواب بیدار میشم... ای وای من کجام.. پس بچه ها کوشن.. نکنه عراقیا حمله کردن همه کشته شدن. من بیدارم یا خوابم. پس چرا تنهام. نکنه من تموم کرده ام. ....اما نه اینجا هنوز دو کوهه است. اگر چه تا بهشت راهی نیست.. ...په یه دسته آدم کجا رفتن یهویی.... ... همشون دسته جمعی رفتن نماز شب... یه جوری هم رفتن که منو از خواب بیدار نکنن... ... ای خدا بگم چکارتون کنه.. زهرمو ترکوندین که شما.. فکرم هزار جا رفت...
بنام خدا 🌴 « سبک زندگی » اگر از همسرمان کار خطایی سر زد ، به هیچ وجه از او « متنفر » نشویم ، بلکه از کارش انتقاد کنیم و یا ناراحت باشیم .🌴 تنفر از همسر ، باعث می شود تا خوبیهای او را نبینیم و فقط در جستجوی عیبهای دیگر او بر اییم 🌴 شیطان نیز به این قضیه دامن می زند 🌴 حتما ، همسرمان رفتارهای خوبی غیر از خطایش دارد که با یاد اوری انها خوشحال می شویم و دلمان نسبت به او نرم می گردد 🌴 با این روش از کینه ورزی جلو گیری می کنیم .🌴🌸🌺🌼🌴
بنام خدا 🌴 « دومین شگفتی وجود انسان ، با قطعه ای گوش سخن می گوید » « ویتکلم بلحم » 🌴 با انکه سخن گفتن ، بظاهر کار ساده ایست و از کودکی با این مهارت اشنا بودیم ولی اگر درست فکر کنیم کار بسیار پیچیده ایست 🌴 ما با تکه ای گوشت سخن می گوییم که اگر کمی کوتاهتر ویا بلند تر بود نمی توانست تکلم کند 🌴 در حالی که این تکه گوشت می تواند نیازهای گفتاری و اندیشه ای خود را به دیگران انتقال دهد 🌴 🌸🌼🌺🌴