🌿🌼🌿🌼🌿🌼
وقتی میخواهید از منزل خارج شوید اهل خانه را #خشنود کنید و بیرون بیایید😌
وقتی هم خواستید وارد خانه شوید بیرون در #استغفار کنید و #صلوات بفرستید و هر ناراحتی که داری بیرون بگذارید و با روی خوش داخل شوید تا اهل خانه هم با روی خوش به استقبال شما بیایند. 😚
کمال زن و مرد در این است.
#مرحوم_دولابی
#موعظه_بزرگان
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
🌷🌷🌷ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت.
رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم.
چند دقیقهای که گذشت یکی از این بچههای فال فروش به ماشینمون نزدیک شد.
امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید که غذا خورده یا نه.
وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران....
وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود...🌷🌷🌷
راوی: همسر شهید
#شهید_امیر_سیاوشی
#شهید_مدافع_حرم
شادی روح شهدا #صلوات
🦋ما را به دوستانتان معرفی کنید 🦋
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
#دل_نوشت 🌱
.
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﮐﻔﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻭﻣﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﻨﮓ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﻣﻮ ﻣﯽ ﺯﺩ
ﺧﺮﯾﺪﻣﺶ !!
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ :ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ،ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ...!
ﻣﺪﺗﻬﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ .
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺮﺍﯼ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻤﺶ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯﻡ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﭘﺎﻫﺎﻣﻮ ﺯﺧﻢ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ
ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺷﺘﻢ...
ﺗﺎ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ،
ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺭﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ !
ﺍﻣﯿﺪ ﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻮﺩ .
ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﺳﺎﯾﺰ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻤﺶ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩ !
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮐﻔﺶ ﻫﯿﭽﯽ ﻭﺍﺳﻢ ﻧﻤﻮﻧﺪ ﺟﺰ
ﺯﺧﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ...
ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭﻧﺪ !
ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﺸﻮﻥ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺰ قلبتون ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﻥ
ﺣﺎﻻ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘشون ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشی
ﺁﺧﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺯﺧﻤﺎﺷﻮﻥ ﺑﺠﺎ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ....
••-••-••-••-••-••-••-••
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌸✨امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ فرمودند:
✅#درحضورهفتگروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی:
🌸✨۱- ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ.
🌸✨٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ.
🌸✨۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ #ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ.
🌸✨۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن.
🌸✨۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن.
🌸✨۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ.
🌸✨۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ #ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ
📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص ۱۶۷
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
🌷 حکایت واقعی بسیار زیبا و پندآموز
زود قضاوت نکن !
خانم معلمی تعریف میکرد:
در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم.
به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان.
پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچهها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند.
چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند.
روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم.
باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند.
ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود، شروع کرد به حرکت جلوی جمع.
دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد.
بچهها هم سرود را میخواندن و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود.
سرم از غصه سنگین شده بود و نمیتونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم.
خب چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقل و تو دل بروی بچهها بود!!
رفتم روبروش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید
به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت بدهم.
خونسردی خودم را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد!
فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند.
نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود.
از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش میکنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه،
من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانشآموز حتمی شود.
حالا متوجه شدن زنی که کنارم ایستاده، مادر این بچه هست، رفته بود جلو و بسیار پرشور میخندید و کف میزد،
دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود.
همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم:
چرا اینجوری کردی؟!
چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟!
دخترک جواب داد:
آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!!
معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟!
چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: خانم اجازه؟ صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه، خودم توضیح میدم؛ مادرِ من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است،
چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم.
تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود،
این زبان اشاره است، زبان کرولالها
همین که این حرفها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و با تمام وجودم دختر را محکم بغل کردم!!
تو دلم گفتم آفرین دخترم، چقدر باهوش، ببین به چه چیزی فکر کرده!!! چقدر قشنگ تلاش کرد که مادرش هم مثل همه مادرا از این سرود لذات ببره...
فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،
نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیاء و معلمان همه را گریه میکردند!!
از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!!
با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند!!
درس این داستان این بود: زود عصبانی نشو، زود از کوره در نرو، تلاش کن زود قضاوت نکنی، صبر کن تا همهی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
*💚بخوان دعای فرج را..♡*
*♡بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ*
*اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُوَانْکَشَفَ الْغِطآءُوَانْقَطَعَ الرَّجآءُوَضاقَتِ الاَْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُوَاَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِوَ الرَّخآءِاَللّهُمَّ صَلِّعَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّداُولِیالاَْمْرِالَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنابِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّابِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاقَریباًکَلَمْحِالْبَصَرِ اَوْهُوَاَقْرَبُ یامُحَمَّدُیاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّداِکْفِیانی فَاِنَّکُماکافِیانِ وَانْصُرانیفَاِنَّکُماناصِرانِ*
*💚یامَوْلانایاصاحِبَ الزَّمانِ*
*♡الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ*
*💚اَدْرِکْنیاَدْرِکْنیاَدْرِکْنی*
*♡السّاعَةَالسّاعَةَالسّاعَةَ*
*💚الْعَجَلَالْعَجَلَالْعَجَلَ*
*♡یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍوَآلِهِ الطّاهِرینَ*
*💔آمین یارب العالمین*
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
🔰امیرالمؤمنین عليه السلام:
💝بهترين وساطتها اين است كه ميان دو نفر در امر ازدواج وساطت شود، تا سر و سامان بگيرند
💕أفضَلُ الشَّفاعاتِ أن يَشفَعَ بينَ اثنَينِ في نِكاحٍ حتّى يَجمَعَ شَملَهُما
📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه87
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
#دل_نوشت 🌱
اقلا خودت کیف کن عزیزم💃
حرفت را راحت بزن
بی دلواپسی بپوش
هر جا هم که خواستی قدم بذار
هر وقت دلت خواست به آب بزن
هر حیوانی را هم که خوشت آمد بغلش کن،مهم نیست گاو باشد یا خرگوش یا پرنده ،فقط نگران چشم های دنبال کننده نباش.
ببین، تا بوده همین بوده،قضاوت ها نا تمام اند
و پشیمانی ها بی پایان.
توي پروفایلت، خودت باش
تگ شلوارت را بعد ِ خرید بکن
کفش نو را همانجا بپوش و بیا بیرون
ساندویچت را دونونه با خیارشور اضافه دستت بگیر و توی خیابون در حالی که به گردنبندهای چشم نواز طلافروشی زل زدی و کاغذ کاهی لای دندونات هست،گاز بزن.
نگران پولخرد کرایه تاکسی نباش،شنیدن غرهای راننده تاکسی ارزشش را دارد
اگرهم شد سوار اتوبوس های شهری شهرستان شومسیرش کوتاه و سرگرم کننده است.
آشغال توی خیابون را دید دولا شو، جمع کن بذار نگاه های متعجب مردم ،کم کم از بین برود وخودشان مثل تو شوند
اون راهنمای لامصب رو هنگام رانندگی خرجکن.پشت سری تو علم غیب ندارد که تو یهو میخواهی بپیچی
گاهی چند تا جنس از بقالی های کممشتری بخر
یا دوجلد کتاب دست دوم.
بی دلیل مهربان باش،تنها چیزی که با اهدا کردن کمنمیشود محبت است،دریغ نکنید.
ایزد هم اگر در بیابان ندهدت باز،اقلا خودت کیف میکنی!
••-••-••-••-••-••-••-•
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
#بادقت_بخوان 📌✔️
📌اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛
📌و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
✅صبوری با خانواده عشق است،
✅صبوری با دیگران احترام است،
✅صبوری با خود اعتماد به نفس است
✅وصبوری در راه خدا، ایمان است.
💥اندیشیدن به گذشته اندوه،
💥 و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
✨ به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
✅✨✅ در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
📌زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمی ماند؛
✅✨ اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
🔰🔰🔰🔰
امام صادق عليه السلام :
هر کس میخواهد در دل خویش لذت دوستی ما اهل بیت را احساس کند، برای مادرش زیاد دعا کند.
📚 بحار الأنوار ج۲۷ ص ۱۴۷
#حدیث_خانواده
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b
💫✨💫✨💫✨
#شهید_صیاد_شیرازی🌷
بارها شده بود كه به محض اینكه به خانه میرسیدند، تا پاسی از شب در امور منزل به مادرم كمك میكردند. ☺️
برنامه هر هفته پدرم در روزهای #جمعه، نظافت آشپزخانه بود؛ به طوري كه اجازه نميداد مادرم و حتي ما در این كار او را كمك كنيم. 👌
به جرئت میتوانم بگویم كه در طول سال، مثلاً صد بار آشپزخانه منزل شسته میشد، نود و پنج بارش را پدرم میشست.😇
📚 افلاكیان زمین، ش ۱۰، ص ۱۵
#سیره_ستاره_ها
https://eitaa.com/joinchat/936050695Cf9d179709b