📕چرا در میان رزمندگان اینقدر چراغ معنویت روشن بود؟
1⃣خوف، کلید رابطۀ عاشقانه با خدا!
2⃣خوف از خدا؛ ثمرۀ باور کردن عظمت خدا
📌 اول باید عظمت خدا را باور کنی و آن را در دل خودت بیاندازی. اول باید از خدا حساب ببری، بعد کمکم خوف از خدا هم در دل تو مینشیند. در این صورت، کمکم خوف از خدا برایت شیرین و لذتبخش میشود و این خوف، کلید رابطۀ عاشقانه با خداست!
⭐ میدانید چرا در دوران جبهه و جنگ و در میان رزمندگان اینقدر چراغ معنویت روشن بود؟ چون در آنجا مرگ جلو آمده بود و راحت احساس میشد، مرگ هم هیبت خدا را به دل انسان میافکند. به رزمندگان میگفتند: «نزدیک شدن به شب عملیات، یعنی نزدیک شدن ملاقات با خدا، میفهمید این یعنی چه؟» یکدفعهای خشیت خدا در دلشان مینشست، و وقتی که خشیت خدا در دل بندهای نشست، خدا بنده نازنینش را در آغوش میگیرد و نوازش میکند.
📌 حتماً دیدهاید مادری که بچهاش ترسیده است، سریع او را بغل میگیرد و نوازش میکند، خداوند هم مانند همان مادر، وقتی ببیند بندهاش از او حساب میبرد، شروع به نوازش کردن میکند که «بندۀ من نترس!» و سریع مهر خودش را در دل بندهاش خواهد گذاشت و محبتش را به او میچشاند.
⭐ به این میگویند رابطه عاشقانه با خدا، که کلیدش در خوف است. در روایت فرمود «مؤمن را چیزی جز خوف از خدا اصلاح نمیکند.» البته الان بحث ما هنوز به خوف نرسیده، فعلاً بحث ما این است که کمی از خدا حساب ببریم و کمی عظمت خدا را باور کنیم.
👈قسمت قبل
📚 بخشی از کتاب "چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان
🔻قسمت ۲۱
@Panahian_ir | #گزیده_کتاب
📚با چه چیزی عظمت خدا را در دلمان تولید کنیم؟
📌گفتیم که خوف کلید رابطۀ عاشقانه با خداست، و خود خوف هم ثمرۀ باور کردن عظمت خداست. حالا عظمت خدا را چطور باور کنیم؟
🌟عظمت خدا در این دنیا تولیدی خود انسان است. یعنی خودت باید عظمت خدا را در دلت تولید کنی. حالا با چه چیزی عظمت خدا را در دلمان تولید کنیم؟ با حساب بردن از امر خدا؛ با رعایت ادب در نماز. هر چقدر احکام و آداب نماز را بیشتر و بهتر رعایت کردی نشان میدهد که از امر خدا حساب بردهای و به این ترتیب خدا در دل تو عظمت پیدا میکند. نسبت به هر کسی ادب رعایت کنی، ابهتش به دلت مینشیند. آیا دوست نداری ابهت خدا به دلت بنشیند؟
میگوید:
ـ حاج آقا من از خدا نمیترسم. چکار کنم؟
ـ حتماً خدا در نظرت ابهت و عظمت ندارد. لابد نمازت را درست نخواندهای، لابد در نماز سرت را خاراندهای! حتماً در نماز مؤدب نبودهای و چشمت را این طرف و آن طرف گرداندهای، لابد کلمات نماز را با دقت ادا نکردهای.
🌟خداوند خیلی راحت میتواند یک گوشمالی حسابی به ما بدهد، تا حساب کار دستمان بیاید! اما خدا نازنین است، و به ما فرصت میدهد و میفرماید: «بندۀ من خودش باید بفهمد و این کار را درست انجام دهد.»
📌 اگر تو سر نماز از خدا حساب بردی، عظمت خدا در دلت بالا میرود. آنوقت دیگر لازم نیست خدا سر تو داد بزند. میگوید: «عزیزم، من از این کار خوشم نمیآید.» تو هم میگویی: «باشد، انجام نمیدهم.» همینطوری باید بندگی کرد، و الا اینکه آدم دائماً بخواهد خودش را بکُشد و نفسش را برای امور حداقلی متقاعد کند که «بیا و آن کار را انجام نده یا این کار را انجام بده!» فایده ندارد. خدا هم میفرماید: «میخواهی دو دقیقه به سمت من بیایی، چرا داری خودت را میکُشی؟ اصلاً برو راحت باش، آسوده باش!»
🌟 بعضیها را خداوند آنقدر مشغول و گرفتارشان میکند که اصلاً وقت و حوصله پیدا نمیکنند درِ خانۀ خدا بروند و با او مناجات کنند، ولی بعضیها را خداوند آنقدر دوستشان دارد که خودش آنها را صدا میزند تا بیایند درِ خانۀ خدا. فرق این دو دسته در چیست؟ در ابهت و عظمتی است که از خدا در دل آنها قرار دارد؛ در حسابی است که از خدا میبرند. امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ متقین میفرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِم؛ خدا در جانهایشان عظمت پیدا کرد، و به همین خاطر هر چیزی غیر از خدا، در چشمهايشان خرد و حقير شد.»
📌 یکی از مهمترین کارهایی که آیات قرآن با ما انجام میدهد این است که ابهت خدا را به دل ما میاندازد. به عنوان مثال، خداوند در سورۀ زلزال میفرماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ هر کس ذرهای کار خوب انجام بدهد نتیجۀ آن را میبیند، و هر کس ذرهای کار بد انجام بدهد، نتیجۀ آن را میبیند.» اگر ابهت همین دو آیه در دلت بیفتد، سحرها دیگر نمیخوابی.
👈قسمت قبل
📚 بخشی از کتاب "چگونه یک #نماز خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان
🔻قسمت ۲۲
@Panahian_ir | #گزیده_کتاب