eitaa logo
بیان بازیار
658 دنبال‌کننده
231 عکس
67 ویدیو
8 فایل
رضابازیارمنصورخانی #عَلَّمَهُ_الْبَيَانَ 📲ارتباط: @Ymirani 🔹مشاوره: 🔸حقوقی 🔸خانواده_ازدواج 🕓 الی 🕔ساعت ۱۶ الی ۱۷هر روز فقط با تماس 📱۰۹۱۷۱۴۳۳۳۱۷ ➡⬅
مشاهده در ایتا
دانلود
شوخی بزرگتر با کوچکتر رسم مهربانی و تواضع است . و شوخی کوچکتر با بزرگتر گستاخی و سوء استفاده است. http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
شما لطف دارید! گشتم متفاوت تر از این کلام امیر بیان علی بن ابیطالب علیهم السلام؛بیانی نیافتم: اگر خدا از محارم(گناهان)نهی نمی کرد بر عاقل واجب بود اجتناب کند! یعنی عزیزم اینکه فرموده فلان عمل را انجام نده این برا سودی نداره که انجام بدی یا ندی!انجام دادنش برا خودت داره!لذا پیغمبر خدا نشان میداد آی که کردی ببین گوشت مردار خوردی!آری حقیقت را نشون میداد تاباورشون بشه! ما باید نگاهمون را به تغییر دهیم!باور کنیم برا خودمان ضرر دارد انشاءاله پست بعدی این مطلب را کامل می کنم. 🌹 http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
قصابی که میری گوشت بخری (قدیمابیشترمی رفتی میدونم) گوشت مورد سفارشت را میذاره ترازو آخرش یک کم پیه و چند گرم استخون میذاره کنارش!تو هم بر میداری میگی این چیه این استخون چیه؟!همش چربی گذاشتی!قصاب میگه " _روشه"! خدا در زندگی هر کدوم از ماها یک ذره گرفتاری گذاشته"میگه "هیچ زندگی پیدا نمی کنید گرفتاری نداشته باشه!هر کی یک جوریشو داره! اما هممون یک گرفتاری مشترک داریم؟میدونید چیه؟! ن! زود فکرت نره پیش !😂 . 🌹 http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
می گفت تماس گرفت گفت پسرم میدونی چند وقته باهام تماس نگرفتی؟!گفتم:مادر جان درس و بحث هام زیاد شده سرم شلوغه وقت نشد ببخشید! گفت پسر جان درس را همیشه هست ولی برا همیشه نیست! می گفت ای کاش درس نخونده بودید و بیسواد می ماندید تا ازم جدا نمی شدید!چوپانی و یا کشاورزی بودید ولی کنارم بودید! بعضی از ما چه کردیم با ! اشکم در آمد یکباره دیدیم عصا به دست شده از بس که خیلی نبودیم !کی پیر شد!؟ چه زیبا درک نمود حق را پیامبر مهربانیها که فرمود: اگر به عدد ریگ های بیابان و قطره های باران در خدمت بایستید معادل با یک روزی که در شکم او بوده اید نخواهد بود. 📚 مستدرک الوسایل،ج۱۵،ص۲۰۴ 🌹 http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
نیت کنید شادی ارواح همه علماء خاصه آیت الله بهجت یک صلوات هدیه کنید و داستان مستند را با دقت بخوانید شبهه ای بود درخدمتم
حتما میدانید و دیدید و خدا کند که نشوید و دیگر نبینید را! ۲۱ ساله بودم که در آن زمان هر چه از یاد داشتم فشار اعصاب بود !دکتر به دکتر و نسخه های زیاد!خانه ما داروخانه بود!آخرین بار که نزد متخصص رفتند؛تشریف آوردند به در مدرسه ام و فرمودند : متخصص نوبت ۲۰روز بعد راداده که جراحی شوم.آن روز یاد سخن دوست طلبه ای افتادم که گفته بودند "آیت الله بهجت فرموده هر کی میخواد جمعه ها بیاد "منظور ایشان همان روضه هفتگی بود که صبحهای جمعه در برگزار می شد!از شهر من تا قم ۱۲ساعت راه بود و آن روز روز پنج شنبه!بلافاصله ترمینال رفتم و سوار اتوبوس تا اینکه وقت اذان صبح رسیدم قم ! خواندم و سراغ مسجد آیت الله را گرفتم؛بلکه زرنگتر شدم و آدرش منزل ایشان را!نزدیک ساعت ۹ صبح یک از نور از منز ل خارج شد و هیبتش مرا گرفت!دست به سینه ایستادم و صدا در گلویم ایست نمود حتی سلام! پشت سرش راهی مسجد شدیم الله رو به مردم نشستند و دست خود را کنارش مثل یک تکه گوشت رها نمودند بعضی ها دست بوسی می نمودند اما جای دیگر بود و بی توجه به این تشریفات! آن روزها مثل سالهای بعد خیلی دور شلوغ نبود.دو زانوی ادب در محضرش زمین گذاشتم و دست بوسی نمودم .سرم به نزدیک گوش مبارک بردم و گفتم مادرم مریض است شفا میخواهم .یک دست بالا آورد و نگاهی کوتاه به آسمان حرفی آهسته با خدا گفت؛ که البته نمی دانم چه گفتند! دست را پایین آورد باز آهسته گفتم حاجتی دیگر دارم ؛با صدایی شبیه ولی آهسته گفتند بگذار یکیش مستجاب بشه ببینی بعد یکی دیگه بخواه! گفتم چشم مثل گفتن غلط کردم! برگشتم روز موعود رسید مادر نزد متخصص رفت باز عکس گرفت جواب شنید که : دفعه قبل در یکی از رگها بود اکنون نیست!آری از آن به بعد مادرم نور چشمم را آرام می بینم. از آن روز معنای این روایت قدسی را خوب فهمیدم که خودش یعنی خدای من و شما فرموده :بنده من تو مرا اطاعت کن من تو را خودم قرار می دهم من به هرچه بگم بشو می شود تو هم به هر چی بگی بشو می شود(حرکت لخته خون که چیزی نیست را دوباره می دهی) . 🌹 ✍رضا بازیار http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
موجودپیچیده ای هستیم! دوستان و آشنایان را آنگونه که می بینیم باور نمی نماییم کافیست چیزی بشنویم!با یک آخ یک اوه یک چین و چروک به صورت می گوییم این پدر سوخته را من نمیشناختم پس اینگونه هست که گفتی؟! نه عزیزم اخلاق این است که دوستانت را آنگونه که می بینی قضاوت نمایی نه آنگونه که می شنوی! حتی گاهی دیدن را باید انکار کرد و چشم را توبیخ! با این بنا میدان داده نمیشه! 🔸 نطفه اش ناپاکه داداش 🔸 میمون قیامته آبجی (سنجاق) ✍رضابازیار 🌹 https://eitaa.com/joinchat/1502281752C6fd84a776f
! چپ بنشینید راستشو بگید وجدانا بعضی آدما چقدر تو دل برو هستند و چه قدر زیبا هستند!؟ نور از صورتشون می درخشه! 🔸از امام سجاد پرسیدند چرا از همه زیباروترند؟! حضرت فرمود:برای اینکه آنان با پروردگارشان می کنند،پس خدا از خود به آنها می پوشاند! ! 🔸امام صادقمون هم فرموده:"صلاه اللیل تحسن الوجه"نماز شب چهره را زیبا می کند! 🔸جناب حضرت ابراهیم هم اگر دوست خدا شد و معروفه به "بخاطر نماز شب بود و یه چیز دیگه که نمیگم! : 🔸اگر نماز شب نمی خونی به خدا نگو !چون خدا فرموده میگه!اگر منو دوست داشت شبها تاصبح نمی خوابید!اگر منو دوست داشت خلوت با مرا هم دوست داشت . 🔸خیلی هم اهلش بشی خدا میشه و فرمود هر کی را من عاشقش بشم می کشم او را! دقیق مثل صاحب تصویر بالا که شاید نشناسیش ✍رضابازیار 🌹 http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بیان بازیار
👇👇👇 پیشنهاد ارسال به دوستان😭👇
هدایت شده از بیان بازیار
من در شهرکی ساکنم که عادت خوب و خیر سواره های ساکنین این بوده و هست که پیاده ها را تامقصدشون مجانی می رسونند!جلوه زیبا و حال خوشی به آدم دست میده این رفتارها ؛آنچنان که همه خود را اعضای یک خانواده می بینند!هر وقت خودرویی پیاده ای را سوار میکنه بعد از سلام و احوال پرسی گرم سوال می پرسه برادر یا خواهر مقصد شما کجاست؟ورودی اول؟دوم؟سوم؟ اما یک نوع از این آدما وقتی سوار می شوند دیگه کسی نمی پرسه آقا یا خانم کجا می ری؟همه میدونند اینا کدوم فاز ساکنند و بدون سوال اونا را می رسونند! شهرک منظورمه! یک فاز از این شهرک مخصوص سکونت است. امشب در مسیرم ورودی شهرک ایستاده بود عذری داشتم که نایستادم ایشونو سوار کنم اما جلوتر که رفتم دور زدم سوارشون کردم و پس از احوالپرسی به سمت مقصدش حرکت کردم!دیگر حرف و صحبتی نبود یک لحظه به ذهنم گذشت شهرک ما جاشون معلومه!قیامت هم که میشه یک عده جاشون معلومه!دیگه کسی نمی پرسه کجا می ری ! آدرس میده که مقصدشون جهنمه!قران میگه "يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ"الرحمن/۴۱ گنهکارا از سیماشون از صورت شناخته میشوند دیگه نمی پرسند کجا باید بری دو پاشونو میگیرن میندازن تو جاشون(جهنم) اما شهرک ما کجا و آن سرا کجا!؟این سیاه چه با آبرو آن سیاه چه رسوا! سفید اینجا فردا چه بسا ! اینجا فردا چه بسا سفید! 😭 ✍رضابازیار 🌹 http://eitaa.com/joinchat/1502281752C7ca74b8cc2