eitaa logo
بیان ناب
3.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
35 ویدیو
5هزار فایل
قابل توجه طلاب و مبلغان محترم سراسر کشور هدف این کانال تولید محتوای ناب برای تمامی مبلغان می‌باشد ✅ #کانال_رسمی_معاونت_تبلیغ_حوزه‌های_علمیه 🌎‌‌ سایت معاونت👇 https://btid.org/fa 🔰 بانک تولیدات مجازی معاونت👇 https://eitaa.com/banketolidat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 🔰 مسئله عید و فطرت در قرآن ❣ کلمه "عید" از "عود" گرفته شده است و به معنای بازگشت می باشد. و یکی از معانی فطر هم به معنای سرشت و فطرت می باشد. 📌 لذا عید فطر یعنی بازگشت به سرشت و فطرت یعنی بازگشت انسان به روزی که وقتی از مادر متولد شد پاک و دور از هر آلودگی بود. شاید این یکی از ویژگی های عید فطر است که انسان در پایان ماه رمضان اینگونه از گناهان پاک می شود همچون کودک متولد شده از مادر می شود. 💠 در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که در رابطه با حضرت عیسی(علیه‌السلام) و حواریون وشاگردان مخصوص او است، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص برای تکمیل ایمان خودبه عیسی(علیه‌السلام) گفتند: «آیا پروردگار تو می تواند غذایی از آسمان(مائده) برای مابفرستد؟» ✍ حضرت عیسی(علیه‌السلام) از این تقاضا که بوی شک و تردید می داد،نگران شد و به آنها فرمود: «از خدا بترسید اگر ایمان دارید.» ولی به زودی حضرت عیسی(علیه‌السلام) دریافت که مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسی(علیه‌السلام) است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاک و سرشار از اطمینان و یقین گردد، از این رو به خدا عرض کرد:«اللهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ...)(۱۱۴/مائده) خداوندا!مائده ای از آسمان بر ما بفرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از تو.» و از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزی و پاکی و ایمان به خدابوده است، 🔹 حضرت مسیح(علیه‌السلام) آن را «عید»نامیده است، و مطابق روایات چون «مائده » در روزیک شنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه مامسلمانان، روز عید می دانند و تعطیل می کنند. نتیجه این که در قرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان،و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازی است، مطرح شده است. 💢 بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازی وبهسازی بنگریم. عید فطر وقتی برای ما عید واقعی است که در مسیر خودسازی پیروزشده باشیم، و تحول عمیقی در ما پدیدار شده باشد. 💠 اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خداشناسی و دین رامسئله ای فطری می شمرد. آیات متعددی در قرآن به این مطلب دلالت دارد، ازجمله درآیه 30 روم می خوانیم: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ; ای پیامبر! روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر آن آفریده،دگرگونی درآفرینش خدا نیست.» 🔸این آیه با صراحت بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت و نهاد انسان می باشد، و دستورهای آن همه و همه هماهنگ با درون ذات وجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل،خرافات، تبلیغات غلط و تربیت های ناسالم، محفوظ باشد، همان را می خواهدکه آیین ناب اسلام آن را می خواهد، و خداوندآئینش را بر اساس نیازهای فطری بشر تدوین نموده است. و اگر انسان دارای فطرت نخستین، به دور از حجاب هاو زنگارها باشد، بدون هیچ گونه تردید و دغدغه، راه توحید و دستورهای صحیح الهی را می پسندد و برمی گزیند، معنای جهاد اکبر و مبارزه بی امان با طاغوت نفس این است که پرده ها و حجاب ها و زنگارها را از روی فطرت پاک برداریم و آن را پیروی کنیم. 🔰 داستان کوتاه 🌹 شهید بزرگوار حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالله میثمی رضی الله عنه نمایندگی امام رضوان الله تعالى عليه در قرارگاه خاتم الانبياء (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می گوید: ✍ قبل از انقلاب در زندان ساواک شاه، برای زجر و شکنجه روحی، مرا با یک کمونیست هم سلول کردند که به من خیلی بدی می کرد. از جمله به آب و غذای من دست می زد که نجس شود و من نخورم. وقتی عبادت می کردم مرا مسخره می کرد. شب جمعه ای که او خواب بود دعای کمیل می خواندم، رسیدم به این فراز از دعا که: ... فَلَئِنْ صَيَّرْتَنى لِلْعُقُوباتِ مَعَ أَعْدائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ اهْلِ بَلائِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنى وَ بَيْنَ احِبّائِكَ وَ أَوْلِيائِك؛ پیش تواگر مرا با دشمنانت به انواع عقوبت معذب گردانی و با اهل عذاب همراه کنی و از جمع دوستانت و اوليائت جداسازی. 📌 دلم شکست و گریه شدیدی سر دادم. وقتی به خودم آمدم متوجه شدم که او (هم سلولم که کمونیست بود) نیز فطرتش بیدار شده و سرش را به سجده روی خاک گذاشته است. 🔸 در اینجا بیاد آن زن بدکاره ای افتادم که هارون الرشید لعنة الله عليه بخاطر اذیت و آزار باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر به سلول آن آقا برده بود افتادم (داستانهایی از علماء/۲۶) 📎 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
💢 ✍ روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند، در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است. 🔹 آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است 🔹 و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 💠 *عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید؛ زیرا: ⬅️ پیامبر(ص)فرمود:هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند 📚 منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی. 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯